چرا ملتهای مشرقزمین و آمریکای لاتین باید در برابر استعمار و امپریالیسم ایستادگی کنند؟
واقعیت این است که مسئله فراتر از ملیت، زبان، دین و مذهب است. آنچه در مرکز این تقابل قرار دارد، نوعی تفکر فاشیستی و نژادپرستانه است که انسان غربی را ذاتن برتر از انسان شرقی میداند. این تفکر، برتری نژادی آنگلوساکسونها، فرانسویها، ژرمنها و صهیونیستهای یهودی را بر ملتهای شرق اروپا، آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا مسلّم میپندارد.
در نگاه سیاستمدار غربی؛ یعنی انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی، ژرمنی و صهیونیستی – انسان غربی و اسرائیلی، بهگونهای طبیعی و ذاتی، سزاوار سلطه بر زمین و احاطه بر منابع و ذخایر آن دانسته میشود. در این منطق، تنها انسان غربی شایسته عنوان «شهروند درجه یک جهان» است، و دیگران در رتبههای دوم و سوم و حتی در سطوح نزدیک به حیوانات قرار میگیرند.
تقسیمبندی کشورها به «جهان اول»، «جهان دوم»، «جهان سوم» و «جهان چهارم» نیز در واقع یک طبقهبندی تحمیلی نژادیست، نه تحلیل واقعگرایانه از پیشرفت اقتصادی یا فرهنگی. حتی اگر کشوری از جهان دوم یا سوم تلاش کند به سطح کشورهای به اصطلاح جهان اول برسد، ساختارهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی غرب مانع این ارتقا خواهند شد. آنان خود را محق میدانند که حتی برای حفظ برتریشان، میلیونها انسان شرقی و جنوبی را قتل عام کنند و دچار عذاب وجدان هم نشوند.
آنان بر این باورند که همهی منابع زمین باید تحت سلطهشان باشد و به دیگر ملتها فقط بهرهی اندکی – در حد «دم گاو» – برسد. در نگاه آنها، خودشان اربابان طبیعی و مطلق کره زمیناند.
این واقعیت را نمیتوان از چشم هیچ انسان آزاده و خردمندی پنهان کرد. بسیاری از نظریهپردازان جهان غرب به آن اذعان کردهاند. در قرن بیستم، نمونهی بارز این طرز تفکر را از زبان وینستون چرچیل، نخستوزیر وقت بریتانیا شنیدیم. او آشکارا بر برتری نژادی انسان غربی، بهویژه آنگلوساکسونها تأکید میکرد. چرچیل دربارهی سرخپوستان آمریکا و بومیان استرالیا گفته بود:
«ما قبول نداریم که در حق سرخپوستان آمریکا یا سیاهپوستان استرالیا جنایتی رخ داده؛ نژاد قویتر و بهتر جای آنها را گرفت.»
همین نگرش را از آدولف هیتلر نیز میشنویم. در کتاب نبرد من، او بهصراحت بر برتری نژاد آریایی و بهویژه قوم ژرمن تأکید کرده و دیگر نژادها از جمله زردپوستان آسیا، مردم هند و سیاهپوستان آفریقا را «نژادهای پستتر» میخواند.
صهیونیستهای یهودی، مسیحی و حتی صهیونیستهای مسلمان نیز بارها بر برتری نژادی قوم بنیاسرائیل تأکید کردهاند. در متون دینی همچون تورات و تلمود، عبارت «قوم برگزیده خدا» در توصیف بنیاسرائیل آمده است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در همین راستا به خلبانانش دستور داد:
«تهران را بمباران کنید، رحم نکنید؛ چون شما انسانهای برتر هستید».
حتی یک سناتور آمریکایی بهنام جی سالیوان، که از صهیونیستهای مسیحی است، نوشته بود:
«یک میلیون عرب فدای ناخن یک یهودی.»
این است مفهوم واقعی استعمار و امپریالیسم. هرگاه از ایستادگی در برابر غرب سخن میگوییم، یا از تلاش ملتهای شرقی و جنوبی برای آزادی و رهایی دفاع میکنیم، در واقع علیه همین نظام نژادپرستانه جهانی موضع گرفتهایم.
واقعیت این است که در جهان فعلی، یک آپارتاید خطرناک نژادی حاکم شده است. اگر مزدور غربیها و صهیونیستها باشید، یا فریب شعارهای دروغین آزادی، صلح و دموکراسیشان را بخورید، دیر یا زود خواهید دید که برای زبان، فرهنگ، اقتصاد، و حتی نوع انسانبودن شما، مرز و محدودیت تعیین خواهند کرد.
و اگر روزی خواستید از آن مرزها فراتر بروید، با تحریم، کودتا، ترور و حتی جنگ حذفتان خواهند کرد. این، واقعیتی تلخ است اما انکارناپذیر. اکنون انتخاب با شماست:
یا بپذیرید که ملت و قوم و فرهنگتان در رتبههای پستتر قرار دارد و غربیها و اسرائیلیها نژاد برترند، یا با آزادگی و شرافت، زیر بار این تحقیر نروید و برای آزادی، برابری، عدالت و کرامت انسانی ایستادگی کنید.