بریده‌یی از کتاب سقاوی دوم

دسته: تحلیل
نویسنده: سمسور افغان
1403/05/23
6:29 ب.ظ
بازدید: 71

پایگاه خبری تحلیلی روایت : در تاریخ معاصر کشور ما، سه بار به‌شکل غیر طبیعی و به همکاری بیگانگان برای جدا ساختن حاکمیت سیاسی از سرچشمه های اصلی آن و سپردن آن به یک سرچشمه مصنوعی و ساخته‌گی تلاش و کوشش شده است. هر باری که آن فاجعه‌ها روی داد، کشور ما ده‌ها و صدها سال از کشورهای دیگر و از تمدن جهانی به عقب انداخته شد و به حیثیت و شخصیت حقوقی اوفغانستان عزیر در جهان صدمه های بزرگ وارد کرد.

در تاریخ معاصر کشور ما، سه بار به‌شکل غیر طبیعی و به همکاری بیگانگان برای جدا ساختن حاکمیت سیاسی از سرچشمه های اصلی آن و سپردن آن به یک سرچشمه مصنوعی و ساخته‌گی تلاش و کوشش شده است. هر باری که آن فاجعه‌ها روی داد، کشور ما ده‌ها و صدها سال از کشورهای دیگر و از تمدن جهانی به عقب انداخته شد و به حیثیت و شخصیت حقوقی افغانستان عزیر در جهان صدمه های بزرگ وارد کرد.

-بار نخست، در سال ۱۳۰۷هجری خورشیدی به همکاری و پشتیبانی و مداخله مستقیم انگلیس ها و با حمایت ارتجاع داخلی، حبیب الله کلکانی «بچه سقاو » که یک دزد و رهزن و داله مار بود، در اوفغانستان روی کار آورده شد و تمام آرزوهای ایجاد یک تمدن نوین در کشور ما به نا امیدی بدل گشت . انگلیس ها در واقع از طریق روی کار آوردن بچه سقاو انتقام شکست های خود را از افغان ها گرفتند و اوفغانستان را از تمدن جهانی و دست آورد های فرهنگی محروم ساختند. فاجعه به قدرت رسیدن و حاکمیت بچه‌ سقاو صرف ۹ ماه دوام کرد، اما در آن ۹ ماه تمام کشور ما به رنج های نا امنی، تباهی، بحران، بدبختی و بی فرهنگی گرفتار شد . نزدیک بود که بازسازی تمامیت و یگانگی اوفغانستان هم با موانع بزرگ روبرو گردد. آن فاجعه و مصیبت مرگبار حاکمیت سقاوی توسط غازی های افغان و نیرو های راستین میهنی و آنانی‌که به سرچشمه اصلی اراده و حاکمیت ملی تعلق داشتند، خاتمه یافت و افغانستان باز به شاهراه های تمدن جهانی و ترقی و زنده گی قانونی گام نهاد .

همچنین بخوانید: جانستان کابلستان

-بار دوم، سال ۱۳۵۸ به تاریخ ششم جدی بود که روس ها به زور عساکر خود یک شخص بی هویت به‌نام ببرک کارمل را بر تخت کابل نشاندند و یک بار دیگر در تمام کشور بی ثباتی همه جانبه رونما گردید که از سقاوی قبلی هم زیان های این دوره بیشتر بود. در ده سال حضور نظامی شوروی در افغانستان هر روز کم از کم ۴۱۸ نفر افغان کشته میشد؛سه نفر پاسداران رژیم، صد نفر مجاهدین، همچنان ۲۸۸ نفر غیر نظامیان به‌شمول زنان، اطفال و کهنسالان. اگر هر فرد کشته شده ۷.۲ لیتر خون از دست داده باشد، پس می توان گفت که هر روز بیشتر از سه هزار لیتر خون انسان بر زمین ریختانده میشد و یک هزار و ۶۸۰ نفر به ماتم می نشست و به این ترتیب کم از کم ده لیتر اشک در گریبان هر فرد جاری بود .

بارسوم، افغان‌ها در بدل قربانی های بسیار بزرگ دشمنان داخلی و خارجی را به شکست مواجه ساختند و به روی تجاوزگران روس چنان سیلی محکم کوبیدند که در طول تاریخ خود آن گونه سیلی نخورده بودند. اما در پایان بازی روس ها یک بار دیگر از پشت به ملت افغان خنجر زد و در وجود ربانی و مسعود و این بار در شکل سقاوی دوم یک فاجعه دیگر را بالای افغان ها چیره ساخت. این سقاوی در ماهیت خویش هیچ تفاوتی با سقاوی اول نداشت. به خاطری که هر دو سقاوی به تحریک و کمک و مداخله بیگانگان سرهم‌بندی شدند و در هر دو سقاوی حاکمیت سیاسی به یک عنصر مصنوعی سپرده شد و در هر دو دوره در راه بی ثباتی اجتماعی و سیاسی و برباد دادن حیثیت افغانستان و تخریش غرور ملت افغان تلاش های زیاد صورت گرفت. اما بازیگران در دوره سقاوی دوم در برخی زمینه ها از سقاوی اول هم پا فرا تر نهادند. اظهار دشمنی آشکار با قوم اکثریت، غارت کردن دارایی های عامه و شهر ها، زمینه و امکانات مداخله را برای کشورهای خارجی فراهم ساختن و ایفا کردن نقش خود شان به مثابه آله دست بیگانگان، بی ناموسی، غارت و چپاول و غیره چیزهای بودند که سقاوی دوم از سقاوی اول فرا تر و بیشتر انجام دادند. بد تر از هر چیز دیگر این بود که بازیگران سقاوی دوم به گونه آگاهانه به ویرانی و بربادی و تجزیه کردن کشور کمر بسته بودند. مسعود و ربانی خود را پیشگامان و پیش‌مرگان آن گروه های ضد ملی می دانستند که به همکاری بیگانگان راه تجزیه و تقسیم افغانستان را اساس گذاری می‌کردند. آن ها به همکاری بیگانگان تا به یک حدی این امکانات را مهیا ساخته بودند که به سلامتی کشور خطر های جدی پیش آید .اما ملت افغان با دادن قربانی های بی‌شمار آن نیات و آرزو های آن ها را خنثا ساخته و درهم شکست. اما با وجود این هم با گذشت زمان موجودیت فزیکی و فکری آن گروه های ضد ملی برای سلامتی و پیشرفت کشور و سرزمین ما و برای انکشاف اقتصادی و حفظ شیرازه‌ی زنده‌گی اجتماعی ما یک خطر جدی محسوب می‌شوند.
برای جلو گیری از خطر آنها و جلو گیری از دیگر خطرات باالفعل و بالقوه احتمالی دیگر و برای از میان برداشتن قطعی و دایمی آن خطرات و مانع شدن از پیدایش سقاوی سوم ، چند پیشنهاد ذیل پیشکش می گردد…

همچنین بخوانید: چگونه عادت به‌مطالعه را در خود ایجاد کنیم؟

نوشته های مرتبط :