امروز ۲۷ حوت، روز ملی خبرنگار در افغانستان است.
به این مناسبت میخواهم به یکی از تفاوتهای طالبان امروز با دیروز اشاره کنم.
آنهایی که دور اول حکومت طالبان را به یاد دارند، میدانند که این گروه در دههی هفتاد خیلی کار رسانهای را جدی نمیگرفتند. آنها وقتی بار کابل را تسخیر کردند، نه تنها در نخستین اقدام شان نشرات تلویزیونی را ممنوع اعلام کردند، بلکه قرار بود بساط روزنامههای انیس و هیواد را نیز جمع کنند.
وحید مژده حکایت میکند که در دور نخست حاکمیت طالبان، ملاحسن، معاون رییسالوزرا بود. «در یکی از اعیاد که من به دیدنش رفتم، او از این ناراحت بود که هنگام پخش کیک از پارچههای کاغذ روزنامههای هیواد و انیس استفاده شده است. وی گفت که بعد از عید که به قندهار میرود با ملامحمد عمر در مورد ممنوعیت چاپ روزنامه صحبت خواهد کرد، زیرا به قول وی اکثریت مردم افغانستان از سواد بیبهرهاند و برای آنان رادیو «صدای شریعت» کافی است. او همچنان گفت که خود من در زندگی حتا یک مقاله از روزنامهای را نخواندهام، زیرا به جای اینکه وقت خود را در این کار ضایع کنم، چند صفحهای از قرآن مجید را میخوانم.» او همچنان نقل میکند که «در همان مجلس یکی از حاضران اظهار فضل نمود که در کتابی خوانده است که بیاحترامی به حروف الفبا در حقیقت بیاحترامی به قرآن است، زیرا آیات قرآن ترکیب حروف الفبا است و این به معنای تایید قول ملاحسن بود.»
اما طالبان دور دوم با طالبان دور اول در این زمینه تفاوت دارند. مهمترین تفاوت شان در این است که این گروه، در حال حاضر، اهمیت رسانه را درک کردهاند و آن را خیلی جدی میگیرند.
توجه طالبان به رسانهها و کار رسانهای از سال ۲۰۰۹ آغاز شد. تمام گزارشها نشان میدهد که طالبان پس از سال ۲۰۰۹ در یوتیوب و فیسبوک و پس از ۲۰۱۶ در انستاگرام حضور فعال داشتهاند.
حسن عباس در کتاب «بازگشت طالبان» آمار جالبی از استفاده طالبان از شبکههای اجتماعی ارایه میکند. او میگوید: «در اوت ۲۰۲۱ سهیل شاهین، سخنگوی دفتر قطر طالبان، بیش از سیصدوپنجاه هزار دنبالکننده در تویتر داشت و این رقم پس از ورود طالبان به کابل دوبرابر شد. به همین ترتیب، حساب رسمی ذبیحالله مجاهد، سخنگوی امارت اسلامی افغانستان (طالبان)، نیز بیش از هفتصدوچهلهزار دنبالکننده دارد.»
او همچنان میگوید که طالبان، طی سالهای شورش و جنگ، چند موسسهی تبلیغاتی را به منظور استفاده از هشتگ، اثرگذاری پیامها و انتشار و کلیپهای ویدیویی در شبکههای اجتماعی استخدام کرده بودند.
حسن عباس یادآوری میکند که شمار پیامهایی که طالبان در سال ۲۰۱۸ در تویتر منتشر کرده بود، بسیار بیشتر از پیامهای وزارت دفاع حکومت جمهوریت بوده است.
یک موسسه غربی نیز پس از سقوط کابل به دست طالبان در سال ۲۰۲۱، در گزارشی نوشت که این گروه در هنگام تسخیر کابل، به جای شلیک راکت، توییت میکردند.
توجه طالبان به کار رسانهای و تبلیغاتی باعث شده است که این گروه در دو سال گذشته، در صدد استخدام تعدادی از خبرنگاران و یوتیوبران برآمده و شماری از آنها را با تطمیع و تهدید با خود همسو کنند.
امروزه در افغانستان، صدها خبرنگار و یوتیوبر فعالیت میکنند، اما خبرنگارانی که در پی سفیدنمایی حکومت طالباناند.
این خبرنگاران را میتوان خبرنگاران محبوب طالبان نامید. در حال حاضر اگر خبرنگار باشی و طالبان را تطهیر نکنی، حق فعالیت در افغانستان را نداری. چنانکه اینها در طول دو و نیم سال گذشته، دهها خبرنگار مستقلی که به تهدید و تطمیع طالبان تن ندادند را بازداشت کردهاند. همچنان در طول دو و نیم سال حاکمیت، نیمی از ۶۰۰ رسانهی فعال در کشور نیز مسدود گردیدند.
خلاصه اینکه ما دو دسته خبرنگار داریم: خبرنگار محبوب طالبان و خبرنگار مغضوب طالبان.
خبرنگار محبوب طالبان، کسانی است که آنها را سفیدنمایی میکنند. این دسته، حق فعالیت در افغانستان را داشته و از سوی طالبان حمایت هم میشود. اما خبرنگاران مغضوب طالبان، آنهایی اند که از مظالم، فساد و بیدادگریهایی انتقاد میکنند. این گروه نه تنها حق فعالیت را در افغانستان ندارند، بل اگر به دست طالبان بیفتند، حتما زندانی و شکنجه هم خواهند شد.