پس از سقوط جمهوریت و بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، رابطه میان اسلامآباد و کابل دستخوش پیچیدگیهای تازهای شده است. هرچند طالبان در طول دو دهه گذشته تحت حمایت مستقیم پاکستان رشد کردند و پسران نا خلف پاکستان می باشند، اما اکنون نشانههایی از شکاف و رویارویی میان دو طرف آشکار شده است. درگیریهای مرزی، حملات تحریک طالبان پاکستان (TTP) از خاک افغانستان به داخل پاکستان، حملات هوایی ارتش پاکستان به بخش های افغانستان و لفاظیهای تند مقامات دو کشور، همگی نشاندهندهی یک وضعیت بیثبات و مبهماند.
در این میان، بسیاری از ناظران سیاسی این پرسش را مطرح میکنند که آیا این تقابل واقعی است یا بخشی از یک بازی استخباراتی گستردهتر برای فریب بازیگران منطقهای بهویژه هند و اقوام غیرپشتون در افغانستان؟ آیا پاکستان تصمیم گرفته است که طالبان را مهار کند یا بهدنبال بازآرایی مهرههای خود برای حفظ نفوذ در افغانستان است؟ این مقاله تحلیلی میکوشد با در نظر گرفتن مؤلفههای قومی، مذهبی و جغرافیایی، ابعاد پنهان و پیدای این تنشها را بررسی کند.
به کجا کشیده میشوند درگیریها؟
و برنامهٔ اصلیِ پاکستان چیست؟
آیا این درگیری با طالبان فقط نمایشی برای فریبِ هند و اقوام غیرپشتون است؟
۱. مسیرهای احتمالیِ درگیری
– پاکستان برای سالها افغانستان را «حیاطخلوت» خود میدانسته و تلاش کرده از آن برای تأمین عمق استراتژیک علیه هند استفاده کند.
– اما حالا درگیریها شدت یافتهاند: گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP) از خاک افغانستان علیه پاکستان عمل میکند و پاکستان این را تهدیدی مستقیم برای امنیت خود میداند.
– مرزها، به ویژه خط دیورند، که میان افغانستان و پاکستان کشیده شدهاست، صحنهٔ اصلی این تقابل می باشد. پاکستان حصارکشی مرز را پیش برده است تا از عبور گروههای شورشی جلوگیری کند.اما از این طرف طالبان/ پشتونها با شعار لر او بر یک افغان دی در پی ایجاد لوی پشتونستان می باشند که در صورتی موفق شوند؛ علاوه از اقوام غیر پشتون افغانستان گیلم اقوام غیر پشتون در پاکستان را نیز برخواهند چید.
۲. برنامهٔ اصلی پاکستان
– تأمین امنیت داخلی: از سالها پیش پاکستان با حملات شورشیان در استانهای خیبرپختونخوا و بلوچستان روبهروست و این وضعیت را با افزایش تهدید از افغانستان گره زده است.
– مهار نفوذ هند: پاکستان نگران است که افغانستان یا طالبان تحت نفوذ هند قرار بگیرند، که میتواند جایگاه ژئوپلیتیکِ پاکستان را تضعیف کند.
– حفظ موقعیت ترانزیتی و اقتصادی: روابطِ پایدار افغانستان-پاکستان برای پاکستان اهمیت دارد؛ بسته شدن مسیرها و درگیری امنیتی، هزینهٔ سنگینی برای هر دو کشور دارد.
– تغییر سیاست: برخی گزارشها نشان میدهند پاکستان از حمایت صرف از طالبان به سمت تعامل با گروههای غیرپشتون و تقسیم افغانستان سوق پیدا کرده است تا نفوذ خود را حفظ کند.
۳. آیا این فقط یک بازی فریب است؟
بخشی از تحلیلها میگویند بله: ممکن است پاکستان بخواهد با نشان دادن اینکه «دارای ارادهٔ سرکوب طالبان است»، هند و سایر بازیگران منطقهای را فریب دهد و اقوام غیرپشتون در افغانستان را مجاب کند که پاکستان همچنان «دوست» است.
اما در عمل، وضعیت بسیار پیچیدهتر است: موازنهٔ قدرت، فشارهای داخلی، و گروههای چندوجهی باعث شدهاند که پاکستان نتواند صرفاً به «نمایش» اکتفا کند.
۴. آیا پاکستان میخواهد «بردگان خودِ طالبان» را سرکوب کند؟
بهطور نسبی، بله. داده های کشفی و استخباراتی نشان می دهند که پاکستان زمانی طالبان را متحد خود میدانست، اما اکنون رابطهٔ میان آنها به سردی گراییده است زیرا طالبان آنگونه که پاکستان انتظار داشت، رفتار نکردهاند. با این حال، هنوز هم تعاملات مرزی، وابستگیهای ایدئولوژیک و لجستیکی میان طالبان و حکومت پاکستانی وجود دارد و سرکوب طالبان به معنای قطع تمام این رابطه نیست.
۵. آیا پاکستان نگران نفوذ هند در میان طالبان است؟
بله، این یکی از نگرانیهای اصلی است: هند در حال افزایش همکاری با افغانستان است—اقتصادی، دیپلماتیک و امنیتی—که پاکستان آن را تهدیدی برای منافع خود میداند.
برای مثال، وقتی پاکستان تلاش میکند از افغانستان به عنوان جبههٔ مقابلِ هند استفاده کند، هر گونه کاهش نفوذش در کابل یا نزد طالبان، به معنای کاهش قدرت منطقهای او خواهد بود.
نتیجهگیری
درگیری میان پاکستان و طالبان بسیار بیشتر از نبردِ سادهٔ دو طرف است؛
ترکیبیست از هویت قومی، مذهب، امنیت مرزی و رقابت بزرگ منطقهای.
پاکستان با برنامهای چندوجهی وارد عمل شده: تأمین امنیت داخلی، مهار هند، حفظ مسیرهای ترانزیتی، و تغییر پویا در سیاست افغانستان.
اگر پاکستان نتواند استراتژی خود را به درستی اجرا کند، این درگیری هزینهٔ سنگینی برای پاکستان، افغانستان و اقوام غیرپشتون خواهد داشت.
در نهایت، فهم این دینامیکها برای افغانستان و بهویژه اقوام غیرپشتون ضروری است، زیرا بازی استراتژیک پشت مرزها میتواند هزار بار دردآورتر از حملهٔ مستقیم باشد.