داعش یک گروه سلفی-تکفیری منشعب شده از القاعده است که از اعلام ظهور آن بیش از ۱۶ سال می گذرد. با این حال این گروه هنگامی در صدر توجه جهانی قرار گرفت که حدود ۹ سال قبل بخش هایی از عراق و سوریه را به کنترل درآورد و تشکیل «دولت اسلامی عراق و شام» (با نام داعش) را اعلام کرد.
نکته مورد توجه اینجاست که تعدادی از رهبران اصلی این گروه از جمله افرادی هستند که پیش از این از سوی آمریکا به ویژه در عراق زندانی شده بودند. برخی کارشناسان منطقهی معتقدند که این افراد از طرف آمریکا آموزش دیده بودند تا با اعلام خلافت خودخوانده اسلامی و انجام اقدامات خشن وحشیانه موجب بی ثباتی و ناامنی در منطقه شوند و مسیر را برای مداخله بیشتر ایالات متحده آماده کنند و همچنین ابزاری برای تحت فشار قرار دادن رقبا و مخالفان امریکا در خاورمیانه باشد.
با این وجود، هدف از شکل گیری داعش در سوریه و عراق و بعد هم افغانستان، بدون شک ایجاد آشوب و بلوا و برهم زدن امنیت و ثبات در کشورهای اسلامی و منطقه بوده/ است. چنانچه در یکی از اسناد منتشر شده توسط آژانس اطلاعات دفاعی امریکا که چند سال قبل منتشر شد، گفته شده بود که تشکیل داعش در سوریه به سیاست غرب در این منطقه کمک میکند. در همین راستا یکی از اسنادی دیگر پنتاگون گفته بود که ائتلاف شکل گرفته به رهبری آمریکا در عراق و سوریه؛ قبل از پیدایش یک امارت سلفی تندرو (داعش) از آن استقبال کرده بود.
درباره رابطه آمریکا با داعش بسیار سخن گفته شده است؛ از نگاه برخی منابع عراقی مبنی بر کمکهای واشنگتن به داعش زمانی که در منطقهای گرفتار میشدند تا کمک رسانی به آنها که معمولاً با این توجیه که اشتباهی شده است، که بارها در رسانه ها مطرح شد و اخباری که مربوط است به انتقال سرکردههای داعشی از زندانهای تحت کنترل شبه نظامیان وابسته به آمریکا به (التنف) در سوریه برای آموزش و بازپروری آنها و در نهایت انتقال آنان به افغانستان که در سال های ۲۰۱۶ و ۱۷ مطرح شد، که سرو صدای زیادی را بپا کرد.
اما در افغانستان، داعش بعد از سال ۹۴ حملات خودرا به شدت افزایش داد. در نخست اماکن عمومی شیعیان اعم از مسجد، مدرسه، آموزشگاه، زایشگاه، ورزشگاه و مراکز فرهنگی و رسانهی را هدف قرار داده و هزاران تن را به شهادت رسانید. این حملات تا امروز و بعد از حاکمیت طالبان نیز کماکان ادامه دارد.
نگاه داعش و تمرکز حملات این گروه در افغانستان برچند محور متمرکز بوده و است که به آن اشاره میشود.
اول- شیعیان: شیعیان به عنوان یکی از گروه مذهبی در افغانستان، از نگاه داعش که به آنها (روافض) میگوید، کشتن شان واجب است. از همین رو حملات داعش به عنوان یک گروه سلفی- تروریستی تندرو بیشتر علیه شیعیان در افغانستان صورت گرفته و میگیرد. دشمنی داعش با شیعیان کاملا مبنایش ایدولوژیکی است. از همین رو به صورت فجیعانه بر شیعیان حمله کرده و می کند. داعش شیعیان را فرقهی از اسلام نمی داند، بلکه آنان را گروهی میداند که دین اسلام را تحریف کرده و به اسلام پشت کرده و در واقع از دید آنان شیعیان مرتد شده اند که باید نابود شوند. البته در کنار این تفکر، عوامل دیگر از جمله شکستهای پیهم این گروه توسط گروهای شیعی در سوریه و عراق میتواند مضاف بر علت دشمنی باشد.
دوم- سنیهای حنفی: حنفی مذهب ها نیز از دید داعش از مسیر اصلی دین و مذهب خارج شده اند. البته نه به پیمانه شیعیان که از دید آنها کاملا مرتد هستند. در زمینه رویکرد با سنیهای حنفی نگاه گروه داعش هم تعامل و مدارا است، هم موعظه و نصیحت و در نهایت حمله و کشتار می باشد. چنانچه در سالهای گذشته شاهد بودیم که این گروه علما و بزرگان حنفی مذهب را که نگاه اعتدالی داشتند و داعش را نفی میکردند، مورد حمله قرار داده و از بین بردند. همچنین بر گروههای حنفی مذهب که گرایش صوفی و عارفانه داشته اند، حملات خونباری را انجام داده اند. بنابراین رویکرد داعش در قبال حنفی مذهب های سنی دو گونه است. برای عوام مردم موعظه و نصیحت و همسو ساختن مردم با این گروه؛ برای علما و بزرگان که درس افراطیگری و تروریستی آنان را میدانند، کشتار و نابودی است.
سوم – حکومتها: حکومتها یکی دیگر از اهداف داعش هستند. داعش به عنوان یک گروهی که داعیهدار برپایی و تشکیل (خلافت اسلامی) می باشد، حکومت ها را برای رسیدن به این هدف خود مهمترین مانع میداند. بنابراین برای ساقط کردن و به چالش کشیدن حاکمیتها تلاش میکند. این حملات در قالب حمله مستقیم به زیرساختهای نظامی یا هم اماکن دیگر در مقاطع مختلف صورت گرفته است.
چهارم – کشورهای منطقه و آسیایی میانه: یکی دیگر از اهداف داعش با توجه به ایدیولوژی که مبنی بر تشکیل حکومت اسلامی جهان شمول دارد، حمله به کشورهای منطقه و مخصوصا آسیای مرکزی از افغانستان است. رویکرد داعش جهان وطنی سلفی با قرائت حکومت دینی (خلافت اسلامی) است. از همین رو هیچ حکومتی جز ایجاد خلافت خود خوانده، برای آنان قابل قبول نیست. رویکرد داعش از حمله به کشورهای دیگر از جمله آسیای میانه و روسیه، ایران و چین همسو با سیاست امریکا میباشد، بنابراین بیجا نیست که تمامی این کشتار و جنایت و خونریزی که داعش انجام میدهد، پشت پرده اهداف، منافع و سیاستگذاری آن امریکا باشد.
حملات اخیر طالبان به عنوان حاکم فعلی افغانستان علیه داعش و حملات بالعکس داعش، و توییت های زلمی خلیل زاد، بی ربط با هکدیگر نیست. البته یک نکته واضح باشد اینکه، بدون شک در صفوف طالبان نیز افراد و گروهای همسو با داعش وجود دارد. اما جنگ و تقابل امروز داعش با طالب، بخشی مهم از آن در راستای منافع امریکا و گسترش دامنه عملیاتهای تروریستی بر منطقه است؛ این سیاست جنگ و گریز میان طالب و داعش برای ادامه بحران چند وجهی در افغانستان هم برای امریکا مهم است و هم طالبان که تلاش دارند خودرا حاکم بلامنازعه در تقابل با داعش به عنوان حاکم بشناساند و هم داعش که خیال برپایی حکومت خلافت اسلامی را دارد.