در دنیایی که ثانیهها ارزش طلا دارند، اینترنت به یکی از بنیادیترین ارکان زندگی بشر بدل شده است. روز جهانی اینترنت یادآور انقلابی است که نه با اسلحه، که با اتصال و آگاهی جهان را دگرگون کرد. انقلابی که مرزها را شکست، دانش را جهانی ساخت و صدای انسان را از کوچههای گمنامترین روستاها تا بلندترین سکوهای جهانی رساند.
اما در همین روز که بیشتر کشورها از گسترش شبکههای پرسرعت، اینترنت آزاد و انقلاب هوش مصنوعی سخن میگویند، افغانستان در وضعیتی ایستاده که بیشتر به قرون گذشته میماند. در حالیکه جهان از «اینترنت اشیا» و «دولت دیجیتال» حرف میزند، حکومت طالبان اینترنت را «منبع فساد» مینامد و برای کنترل آن، دست به قطع و محدودسازی گستردهی شبکههای ارتباطی زده است.
اینترنت؛ زیربنای تمدن نوین
اگر بخواهیم تمدن امروز را با تمدنهای پیشین مقایسه کنیم، تفاوت اصلی در سرعت و دسترسی به دانش است. اینترنت همان چیزی است که مرز میان توسعه و عقبماندگی را تعریف میکند.
در کمتر از سه دهه، اینترنت آموزش، اقتصاد، پزشکی، سیاست و فرهنگ را متحول کرده است.
- در آموزش، مرز دانشگاهها برداشته شده است؛ کودکان در آفریقا میتوانند از استادان هاروارد درس بخوانند.
- در اقتصاد، کسبوکارهای کوچک با چند کلیک، بازار جهانی پیدا کردهاند.
- در سیاست، اینترنت ابزار نظارت مردم بر قدرت شده است.
- در فرهنگ، زبانها و صداهای خاموش، فرصتی برای شنیده شدن یافتهاند.
امروز بیش از ۵/۵ میلیارد انسان به اینترنت دسترسی دارند. هر کاربر نه تنها مصرفکننده، بلکه تولیدکنندهی اندیشه است. این همان جوهرهی «جامعهی اطلاعاتی» است که قرن بیستویکم را تعریف میکند.
افغانستان در سایهی اتصال
در افغانستان اما، اینترنت به جای آنکه وسیلهای برای رشد باشد، به تهدیدی سیاسی تعبیر شده است. در سال ۲۰۲۵، حکومت طالبان با قطع گستردهی شبکههای مخابراتی و فیبر نوری، کشور را به «خاموشی دیجیتال» فرو برد. در نتیجه، آموزش آنلاین متوقف شد، خبرنگاران و فعالان مدنی صدایشان را از دست دادند و کسبوکارهای نوپا از هم پاشیدند.
چنین رویکردی تنها یک عقبگرد فنی نیست؛ عقبگرد تمدنی است.
جامعهای که از جریان اطلاعات محروم شود، از گفتوگو، تفکر انتقادی و توسعه بازمیماند. همانطور که هانا آرنت گفته بود:
«جایی که آزادی اندیشه خاموش شود، تاریخ متوقف میشود.»
افغانستان امروز، بهجای آنکه در مدار جهانی فناوری قرار گیرد، به جزیرهای منزوی تبدیل شده است؛ جایی که دانش، ارتباط و آزادی بیان قربانی کنترل و ترس شدهاند.
قطع یا محدودسازی اینترنت، تنها خاموش کردن یک شبکه نیست؛ خاموش کردن ذهن میلیونها انسان است. کودکی که به آموزش آنلاین دسترسی ندارد، جوانی که نمیتواند مهارت دیجیتال بیاموزد، و روزنامهنگاری که نمیتواند خبر را منتشر کند، همه در واقع از حق طبیعی خود برای رشد محروم میشوند.
در جهانی که اقتصاد و فرهنگ بر بستر داده میچرخند، کشوری بدون اینترنت، درست مانند انسانی است که نفس نمیکشد. بدون ارتباط، هیچ جامعهای نمیتواند پویا، خلاق و آزاد باشد.
سخن پایانی
روز جهانی اینترنت فرصتی است برای یادآوری اینکه اتصال، حق انسانی است، نه امتیازی سیاسی.
جهان امروز با سرعت به سوی آیندهای دیجیتال میرود: از اینترنت کوانتومی تا هوش مصنوعی، از دولت الکترونیک تا آموزش مجازی. اما افغانستان، با بستن درهای ارتباط، خود را از مسیر تاریخ بیرون میکشد.
در روزی که جهان جشن «اتصال» میگیرد، افغانستان در سکوتی سرد فرو رفته است — سکوتی که نه از ناآگاهی مردم، که از ترس حاکمان سرچشمه میگیرد.
در عصری که انسانها از ماه تا مریخ داده رد و بدل میکنند، کشوری که اینترنت را ممنوع میکند، در حقیقت نه در سال ۲۰۲۵، که در گذشتهای تاریک زندگی میکند.