در پی ماهها جنگ خونین در نوار غزه، توافق صلحی میان اسرائیل و حماس شکل گرفت که نه تنها پایان یک درگیری نظامی بود، بلکه بازتابی از شکستها، دستاوردها و تغییرات ژئوپلیتیکی عمیق در منطقه محسوب میشود. این توافق، برخلاف هدف و تصور اولیه اسرائیل، نه از موضع قدرت بلکه از دل فشارهای بینالمللی، مقاومت مردمی و ناکامیهای نظامی حاصل شد. در حالی که اسرائیل با اهدافی چون نابودی کامل حماس، آزادی اسرای خود و ایجاد منطقه حائل وارد جنگ شد، حماس با تکیه بر مقاومت و حمایت مردمی توانست نه تنها بقای خود را حفظ کند، بلکه جایگاه سیاسی فلسطین را در سطح جهانی ارتقا دهد. در مطلب به بررسی آنچه هر دو طرف در این توافق بدست آورد و از دست داد میپردازیم؛ از شکستهای نظامی تا پیروزیهای دیپلماتیک، از هزینههای انسانی تا پیامدهای راهبردی.
۱. شکست اسرائیل در اهداف اعلامشده
اسرائیل با ورود به جنگ غزه، چهار هدف اصلی را اعلام کرد: آزادی اسرای اسرائیلی با زور، نابودی کامل حماس، خلع سلاح این گروه و ایجاد منطقه حائل. اما هیچیک از این اهداف محقق نشد. نه تنها اسرای اسرائیلی با زور آزاد نشده و بلکه با مذاکره آزاد شدند، بلکه حماس همچنان به عنوان یک نیروی نظامی و سیاسی فعال باقی ماند. منطقه حائل نیز به دلیل فشارهای بینالمللی و مخالفتها به مرحله اجرا نرسید. این شکستها نشان داد که راهبرد نظامی اسرائیل در برابر مقاومت جنبش حماس، صبر مردمی و پیچیدگیهای سیاسی منطقه ناکارآمد بوده است.
۲. مقاومت حماس؛ از بقا تا تثبیت
حماس با حدود ۲۰ هزار نیروی نظامی، در برابر ارتشی ۳۰۰ هزار نفری که از حمایت کامل آمریکا و اروپا برخوردار بود، ایستادگی کرد. این مقاومت نه تنها موجب بقای حماس شد، بلکه آن را به عنوان نماد ایستادگی فلسطینیها تثبیت کرد. توانایی حماس در حفظ ساختار نظامی و سیاسی خود، علیرغم حملات گسترده و محاصره شدید، نشاندهنده عمق حمایت مردمی و انسجام داخلی این گروه است. این دستاورد، حماس را از یک گروه شبهنظامی به یک بازیگر مهم منطقهای تبدیل کرد. هرچند فعلا گفته می شود که حماس در آینده غزه نقشی ندارد و نخواهد داشت، اما حتی اگر روی این مسئله پافشاری و اجرا شود، بازهم به نظر حماس بین مردم جایگاه ویژه داشته و پیدا کرده و آینده فلسطین با این جنبش گره خورده است.
۳. بیداری وجدان جهانی و مشروعیت فلسطین
یکی از مهمترین پیامدهای جنگ غزه، بیداری وجدان جهانی نسبت به مسئله فلسطین بود. تصاویر و گزارشهای منتشرشده از کشتار غیرنظامیان، تخریب زیرساختها و بحران انسانی، موجی از همدلی و حمایت جهانی را برانگیخت. در نتیجه، با اضافه شدن ده ها کشور پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حالا شماری کشورهای که فلسطین را به رسمیت شناخته اند به بیش از ۱۵۰ کشور رسیده است. این تحول، نه تنها مشروعیت سیاسی فلسطین را تقویت کرد، بلکه فشار دیپلماتیک بر اسرائیل را افزایش داد و زمینهساز ایجاد کشور مستقل فلسطینی شده است. کاری که پیش از ۷ اکتبر داشت به فراموشی سپرده می شد.
۴. صدور حکم بازداشت نتانیاهو؛ نقطه عطف حقوقی
در پی کشتار هزاران فلسطینی بی گناه، در اقدامی بیسابقه، دادگاه بینالمللی کیفری حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو را به جرم ارتکاب جنایت علیه بشریت صادر کرد. این حکم، نه تنها اعتبار سیاسی نتانیاهو را خدشهدار کرد، بلکه پیام روشنی به دیگر رهبران جهان داد که مصونیت سیاسی در برابر جنایات جنگی پایان یافته است. این تحول، نقطه عطفی در تاریخ حقوق بینالملل محسوب میشود و میتواند زمینهساز پیگیریهای حقوقی گستردهتر علیه جنایات جنگی در آینده باشد.
بنابر این یکی دیگر از مهمترین دستآوردهای طوفان الاقصی آشکار شدن چهره واقعی نتانیاهو و جنایات که انجام داد و در نهایت صدور حکم بازداشت او است.
۵. انزوای جهانی اسرائیل؛ از متحد تا منزوی
جنگ غزه و جنایات رژیم اسرائیل موجب شد اسرائیل در سطح جهانی منزوی شود. حتی متحدان سنتی این رژیم، از جمله کشورهای اروپایی، به انتقاد از اقدامات اسرائیل پرداختند. حتی مهمترین پشتیبان اسرائیل یعنی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، صراحتاً اعلام کرد که یکی از اهداف طرح صلح غزه، پایان دادن به انزوای اسرائیل در جهان است. این موضع، نشاندهنده تحول در رویکرد بینالمللی نسبت به مسئله فلسطین و کاهش حمایت بیقید و شرط از اسرائیل است. انزوای دیپلماتیک، اسرائیل را در موقعیتی آسیبپذیر قرار داده و قدرت مانور آن را در عرصه جهانی کاهش داده است.
۶. هزینه انسانی فاجعهبار؛ بهای سنگین جنگ
در جریان جنگ غزه، حدود ۶۸ هزار فلسطینی جان خود را از دست دادند؛ اکثراً غیرنظامی، کودک و زن. این آمار تکاندهنده، نه تنها فاجعه انسانی بزرگی را رقم زد، بلکه موجب خشم و اعتراض گسترده در سطح جهانی شد. سازمانهای حقوق بشری، نهادهای بینالمللی و افکار عمومی جهان، اسرائیل را به دلیل این جنایات محکوم کردند. این هزینه انسانی، لکه ننگی بر تاریخ اسرائیل باقی گذاشت و مشروعیت این رژیم را زیر سوال برد.
۷. اعترافات داخلی اسرائیل؛ شکست در برابر واقعیتها
حتی در داخل اسرائیل، صدای اعتراف به شکست بلند شد. آمیت هالوی، نماینده کنست، پس از توافق صلح صراحتاً اعلام کرد که حماس نه نابود شده و نه خلع سلاح خواهد شد. او گفته است که بر خلاف اهداف تعیین شده از سوی نتانیاهو، حماس همچنان در غزه باقی مانده است. این اعترافات از یک سو پذیرش شکست در برابر حماس با وجود حملات و کشتار وحشیانه است، از سویی هم نشاندهنده شکاف عمیق در جامعه اسرائیل و کاهش اعتماد عمومی به رهبران سیاسی و نظامی این رژیم است. واقعیتهای میدانی، توهمات سیاسی را کنار زده و مردم اسرائیل را با حقیقت تلخ شکست مواجه کردهاند.
۸. آینده نامعلوم؛ صلح یا آتشبس موقت؟
با وجود توافق صلح، آینده روابط رژیم اسرائیل با تشکیلات و جنبش های فلسطین همچنان خصمانه و نامعلوم است. این توافق،گ هرچند به جنگ و جنایات دو ساله اسرائیل در غزه خاتمه داد اما یک آتشبس موقت است تا صلحی پایدار. زیرا تا زمانی که مسئله تشکیل کشور مستقل فلسطین، بازگشت آوارگان، رفع محاصره غزه و پایان کامل اشغالگری حل نشود، احتمال درگیریها همچنان وجود دارد. صلح واقعی نیازمند پذیرش واقعیت فلسطین، تغییرات جغرافیایی، ساختاری، اراده سیاسی و فشار بینالمللی مستمر بر اسرائیل برای ختم اشغال و تشکیل کشور فلسطین است. در غیر این صورت، توافق فعلی تنها یک توقف کوتاه در مسیر طولانی و پرهزینه خواهد بود.