در روزگاری که اروپا در قرون وسطی درگیر رکود فکری و تاریکی فرهنگی بود، جهان اسلام با پرورش اندیشمندانی چون محمد بن زکریای رازی، مشعلدار علم و دانش در عرصههای گوناگون شد. رازی نهتنها طبیبی برجسته، بلکه فیلسوفی آزاداندیش و دانشمندی جامع بود که نامش تا امروز در تاریخ علم میدرخشد. اما چرا جهان اسلام در سده های اخیر از قافله علم و دانش عقب ماند و نتوانست دانشمندانی در عرصه های مختلف تقدیم کند؟
زکریا رازی کی بود؟
در سدههای سوم و چهارم هجری، زمانی که اروپا درگیر تعصبات مذهبی، جهل علمی و سرکوب اندیشه بود، جهان اسلام درخشانترین چهرههای علمی خود را به جامعه بشری تقدیم کرد. یکی از برجستهترین این چهرهها، محمد بن زکریای رازی بود؛ دانشمندی ایرانی که جورج سارتون، مورخ برجسته علم، نیمه دوم قرن سوم هجری را «عصر رازی» نامیده است.
رازی در سال ۲۵۱ هجری قمری در ری چشم به جهان گشود و در سال ۳۱۳ هجری درگذشت. او در طول عمر خود، در حوزههای گوناگون علمی از جمله طب، شیمی، فلسفه، ریاضیات و نجوم فعالیت کرد و آثار ارزشمندی از خود به جای گذاشت. رازی را بزرگترین طبیب بالینی اسلام و قرون وسطی دانستهاند؛ کسی که نهتنها در نظریهپردازی، بلکه در درمان عملی بیماران نیز استاد مسلم بود.
گفته شده که او در جوانی به کیمیاگری علاقهمند شد، اما پس از ابتلا به بیماری چشم، به تحصیل طب روی آورد و در این رشته به چنان شهرتی رسید که ریاست بیمارستانهای ری و بغداد را برعهده گرفت. فرمانروایان مختلف او را به دربار خود دعوت میکردند و حوزه درسش آوازهای جهانی داشت.
رازی در کنار دانش، اخلاقی نیکو و رفتاری انسانی داشت. با بیماران با عطوفت رفتار میکرد و به فقرا و نیازمندان یاری میرساند. آثار او در طب، از جمله کتاب «حلوی»، «الطب الملوکی» و «منصوری»، تا قرنها در مراکز علمی اروپا تدریس میشدند. رسالهاش درباره بیماریهای آبله و سرخک، یعنی «الجدری و الحصبه»، مورد تحسین پزشکان غربی قرار گرفت و به زبانهای اروپایی ترجمه شد.
اما رازی تنها طبیب نبود؛ او فیلسوفی آزاداندیش بود که در الهیات، ماوراءالطبیعه و مجادلات مذهبی نیز قلم میزد. استقلال فکریاش باعث شد که گاه مورد انتقاد متعصبان زمانه قرار گیرد، اما او همواره بر عقل، تجربه و مشاهده تأکید داشت.
چرا امروز جهان اسلام نمی تواند امثال رازی پرورش دهد؟
در مقایسه با آن دوران طلایی، امروز جهان اسلام با چهرهای متفاوت در جهان شناخته میشود. خشونت، جنگ، افراطگرایی و عقبماندگی علمی، تصویری است که رسانهها از مسلمانان ارائه میدهند. این در حالی است که در گذشته، همین جهان اسلام بود که دانشمندانی چون رازی، ابنسینا، فارابی و خوارزمی را به جهان معرفی کرد.
علل این انحطاط را باید در مجموعهای از عوامل جستوجو کرد:
– استعمار و مداخلات خارجی که زیرساختهای علمی و فرهنگی کشورهای اسلامی را نابود کرد. این رویکرد از جنگ صلیبی آغاز و تا امروز ادامه دارد.
– جنگهای داخلی و منطقهای که منابع انسانی و مالی را به هدر داد.
– تفرقهافکنیهای قومی و مذهبی که وحدت فکری و اجتماعی را از بین برد.
– رشد تفکر افراطی و منع تحصیل و تفکر آزاد که مانع رشد علمی شد.
امروز، بسیاری از جوامع اسلامی از قافله علم عقب ماندهاند. در حالی که جهان به سوی فناوریهای نوین، هوش مصنوعی، پزشکی پیشرفته و انرژیهای پاک حرکت میکند، بخشهایی از جهان اسلام هنوز درگیر مباحثی هستند که قرنها پیش باید حل میشدند.
با این حال، رازی نماد دورانی است که جهان اسلام نهتنها در علم، بلکه در اخلاق، انساندوستی و آزاداندیشی پیشرو بود. او نشان داد که علم و دین میتوانند در کنار هم، جامعهای شکوفا و انسانی بسازند.
یادآوری زکریای رازی، یادآوری مسئولیت تاریخی مسلمانان است؛ مسئولیتی برای بازگشت به مسیر علم، عقلانیت و انسانگرایی. اگر روزی جهان اسلام توانست در دل تاریکی قرون وسطی، چراغ علم را روشن کند، امروز نیز میتواند با بازگشت به ارزشهای اصیل خود، جایگاه شایستهاش را در جهان باز یابد.
روز زکریای رازی، نهتنها بزرگداشت یک دانشمند، بلکه یادآوری یک عصر طلایی است؛ عصری که جهان اسلام به جای خشونت و جهل، دانش و خرد را به جامعه بشری هدیه میداد.