دکتر عمر صدر، پژوهشگر ارشد اندیشه سیاسی در دانشگاه پیتسبرگ در ایالت پنسیلوانیای آمریکا در گفتگوی آنلاین به میزبانی صفحه پایگاه خبری-تحلیلی روایت در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر) با موضوع «ظهور احزاب راستافراطی در اروپا و آمریکا و تاثیر آن بر مسائل حقوق بشری در افغانستان» گفت که راست افراطی در غرب به اصول حقوق بشر پایبند نیستند و نمی توان از چنین جریانات و افرادی مثل ترامپ، توقع دفاع از حقوق بشر در افغانستان را داشت. وی همچنین تاکید کرد که یکی از دلایل ظهور راست افراطی در اروپا و غرب ظهور قدرتهای جدید مانند چین و هند و احساس درماندگی اروپا و غرب در مقابل این قدرتها می باشد.
دکتر عمر صدر، پژوهشگر افغانستانی در دانشگاه پیتسبرگ در ایالت پنسیلوانیای آمریکا در نشست آنلاین شامگاه جمعه ۱۹ مرداد ۱۴۰۳ که به میزبانی صفحه پایگاه خبری-تحلیلی روایت در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر) با موضوع «ظهور احزاب راستافراطی در اروپا و آمریکا و تاثیر آن بر مسائل حقوق بشری در افغانستان» برگزار شد، نظر خود را در این باره بیان کرد.
عمر صدر، ریشه و زمینههای رویدادهای اخیر راست افراطی در انگلیس و سایر کشورهای اروپایی را مربوط به سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ دانست که در آن برهه در کشورهایی مثل اسپانیا، ایتالیا و انگلیس جنبشهای راست ظهور کردند و سال ۲۰۱۷ ترامپ نیز روی کار آمد.
به گفته صدر، تا پیش از این رویدادها، تصوری اشتباهی به وجود آمده بود که دیگر از جریانات پوپولیستی و راستافراطی عبور کردهایم، در صورتی که در تحولات اخیر، شاهد شکلگیری این جریانات در بسیاری از کشورهای اروپایی هستیم، تحولات هلند، انتخابات اخیر فرانسه و بریتانیا و غیره نشان میدهد که این جنبش، یک تهدید جدی است. مثلا در انگلیس حزب کارگر روی کار آمد اما حزب راست افراطی اصلاح همچنان با ۱۴ درصد رای، رای قابل توجه را گرفت.
این پژوهشگر ارشد اندیشه سیاسی در دانشگاه پیتسبرگ در ادامه با اشاره به تحلیل «عصر انقلابها» در کتاب فرید زکریا به تجزیه و تحلیل این موضوع پرداخت که «چرا روی کار آمدن این جنبشها یک خطر جدی برای دموکراسیهای غربی محسوب میشود؟»
صدر در این باره اظهار داشت که فرید زکریا در جدیدترین کتابی که نوشته است، چهار-پنج انقلاب اساسی و مهم را نام میبرد که ما با آنها دست و پنجه نرم میکنیم. یکی از انقلابیها به باور زکریا، «انقلاب هویتی» است.
دومین رویداد از نظر زکریا، «انقلاب جهانیشدن»، مشخصا با تکیه بر بُعد اقتصادی جهانیشدن است. که تنها با ملاحظه یکسری آمار میتوان تفاوت قابل ملاحظه امروز را با صد سال گذشته، متوجه شوید. مثلا در سال ۱۹۱۳م تجارت تنها ۳۰ درصد GDP (تولید ناخالص داخلی) کشورها را تشکیل میداد در صورتی که امروزه و تا سال ۲۰۲۲م، تجارت ۶۰ درصد GDP کشورها را تشکیل میدهد که نشان میدهد ما در یک جهان کاملا درهمتنیده زندگی میکنیم.
سومین مورد، «انقلاب دیجیتالی» و هوش مصنوعی است که تنها محدود به یک امر تکنولوژیکی نیست و باعث شده است که یک تغییر قابل ملاحظه در فهم ما از خودمان به وجود بیاید که این امر خود باعث یک «بحران هویتی» نیز میشود.
عمر صدر در جمعبندی تحلیلهای ارائه شده افزود: «لیبرالیسمِ غربی به بسیاری از سئوالات مرتبط با آزادی نتوانسته است جواب بدهد. از دیگر سو امروزه، چپ و راست نیز معنا و مفهوم خود را از دست دادهاند.» و یکی از پرسش های را که لیبرال نتوانست جواب دهد اینکه ما چطور خوشی های خود را دنبال کنیم.
به گفته وی بسیاری سفید پوستان که به ترامپ رای دادند به این دلیل رای دادند که نگرش آنان این بود/ است که راست و چپ دیگر معنی خود را از دست داده است. اکنون معاون ترامپ هم از بین یک قبیله سفید با نگرش اینکه به آنان توجه نشده ظهور کرده است.
این کارشناس سیاسی دلیل خیزش جریانات راست افراطی در اروپا و غرب را معلول مهاجرت و بحرانهای اقتصادی نمیداند و معتقد است: «من فکر میکنم تنها دلیلش مهاجرت یا بحران اقتصادی نیست، اگرچه از سال ۲۰۱۶ به این طرف بسیاری از تحلیلگران و اندیشمندان بر این باور بودند که دلیل عمده ظهور و جولان جنبشهای راستافراطی، مهاجرت است که انسجام جامعه اروپایی را با چالش مواجه ساخته است.»
صدر در ادامه در تشریح نظر تحلیلیاش درباره زمینه و بستر ظهور و خیزش جریانهای راست افراطی در اروپا و غرب افزود: «من بر این نظرم آنچنان که هانا آرنت در زمان پس از جنگ جهانی دوم گفته بود که پروژه استعمار اروپا برای حل نابرابریهای داخلی جامعه اروپا بوده است، که طریق استعمار حل بکند.
امروزه نیز شاهد همین مسئله هستیم، امروزه اروپاییها از ظهور قدرتهای غیراروپایی مثل چین و هند بسیار نگران و ناراحت هستند و این ظهور کشورهای قدرتمند غیراروپایی، تکانههایی برای ظهور جنبشهای راست افراطی در اروپا میشود.»
این پژوهشگر اندیشه سیاسی از تفاوت ناسیونالیسم اروپایی پس از جنگ جهانی دوم تا کنون نیز سخن گفت: «ناسیونالیسم اروپایی در دوران جنگ جهانی دوم، توسعهطلبانه و فاشیسم بود اما ناسیونالیسم کنونی اروپا به نحوی درونگراست که افسرده هم است، بسیاری از کشورهای اروپایی، به ویژه کشورهای شرق اروپا با حمله روسیه به اوکراین، خود را درمانده احساس میکنند.» بنا درماندگی اروپا در مقابل شرق یکی از دلایل ظهور راست افراطی می باشد.
عمر صدر با اشاره به اینکه ساختار سیاسی و حکمرانی اروپا باعث یک سری کنترلهایی بر جریانات راست افراطی شده است اما در نهایت آن را عاجر و مستأصل دانست.
صدر، یکی از ابزارها و زمینههای شدید شدن موجهای راستافراطی را بازتاب اطلاعات نادرست درباره مهاجران دانست و تحولات اخیر انگلیس را از این منظر مورد بررسی قرار داد: «این خبر که در بریتانیا که یک نوجوان در یک کلوب ۱۳ دختر را میکشد، به این نحو در جامعه نشر میشود که این نوجوان، مسلمان است. این خبرنادرست، باعث میشود که رادیکالهای مسیحی خشمگین شوند و بسیاری اماکن مثل رستورانها را به آتش بکشند. اما بعدش این خبر اصلاح میشود. چرا که طبق قانون انگلیس، اگر مجرم زیر ۱۸ سال باشد، پلیس و دادگاه حق ندارند که هویت فرد را فاش نماید. قاتل در این حادثه ۱۷ سال سن داشته است، بنا به جنجالهایی که سر این موضوع به وجود میآید، پلیس بنا به ملاحظاتی مجبور میشود که هویت قاتل را افشا نماید که قاتل مسلمان نیست و تبار رواندایی دارد و مسیحی است. اما با وجود اینکه خبر اصلاح شده به متن جامعه میرسد، باز بسیاری از راستهای افراطی گفتند که این خبر اصلاح شده توطئه دولت است و ما باور نمیکنیم و باز موجی از افزایش خشونت را به وجود آورد.»
عمر صدر در جمعبندی تاثیر نشر اخبار نادرست درباره مهاجران متاثر از جریانات راستافراطی افزود: «آنچه میتوان نتیجه گرفت این است با وجود اینکه اطلاعات و اخبار درست مهم است، اما با توجه به شکافهایی که در جوامع اروپایی وجود دارد، باز جامعه و دولت نمیتوانند جلوی راستافراطی بگیرند، یعنی تهدید راست افراطی به حدی جدی است که از کنترل بیرون است.»
صدر دامنه دیگر خطر راستافراطی را به تبدیل شدن بینالمللی آن دانست و افزود: «اکنون راست افراطی به یک اتحاديه بینالمللی دست یافته است. شما میبینید که الگوی ترامپ و پیروانش در مجارستان است. نخستوزیر مجارستان با سیاستهای ضدمهاجرتی و ضدلیبرالیستی بر این کشور حکمرانی میکند و بسیاری از دانشمندان و اندیشمندان راستافراطی آمریکایی را شما میبینید که به مجارستان مهاجرت کردند.»
عمر صدر همچنین بر این نکته تاکید داشت که راست افراطی در غرب، یک جریان یکدست نیستند و متشکل از جریانهای مختلف هستند که اگرچه بعضا اصول واحد دارند اما آنچنان باهم شباهت ندارند.
این پژوهشگر افغانستانی درباره موضع و نگاه جریانات راستافراطی به تحولات و مسائل افغانستان اظهار داشت: «راست افراطی در غرب به اصول حقوق بشر پایبند نیستند، چگونه میتوان از چنین جریانات و افرادی مثل ترامپ، متوقع باشید که مدافع حقوق بشر در افغانستان باشند؟ و مهمتر این است که ما نباید برای مسائل حقوق بشری در کشورمان، دست به دامان دیگران به ویژه غرب باشیم چراکه مسئولیت اخلاقی و سیاسی متوجه خود ماست. اگر هم بر این تصور باشیم که مثلا در آمریکا، بایدن یا هریس روی کار بیاید تا افغانستان را مستفیض بسازد، اما اگر قرار باشد غرب دوباره با حضور نظامی در افغانستان به این مقصد نائل شود، نتیجه مثبتی نمیدهد.»
صدر در پایان جمعبندی صحبتهای خود افزود: «نتیجه اینکه تا زمانی که جریانهای راست افراطی در غرب مطرح یا سر کار باشند ما نمیتوانیم به شرایط جامعه افغانستان هم خوشبین باشیم چرا که اینها علاقمند به متحولساختن افغانستان نیستند.»