حمله اخیر اسرائیل به پایتخت قطر، دوحه، که با هدف قرار دادن رهبران حماس در جریان مذاکرات صورت گرفت، رویدادی صرفاً نظامی نبود؛ بلکه بحرانی چندلایه در حوزه سیاست بینالملل و امنیت منطقهای ایجاد کرد. این حمله نه تنها نقض آشکار حاکمیت ملی قطر بود، بلکه بیاعتمادی به تضمینهای امنیتی امریکا را به سطحی بیسابقه رساند. از این منظر، این رخداد را باید در پیوند با جایگاه قطر در نظام امنیت خلیج فارس، نقش پایگاه هوایی العُدید و استراتژی امریکا در قبال کشورهای عربی بررسی کرد.
۱. موقعیت ژئوپلیتیک قطر و جایگاه میانجیگری
قطر طی دو دهه گذشته تلاش کرده است از طریق سیاست خارجی فعال و میانجیگری در بحرانهای منطقهای، جایگاهی فراتر از ظرفیت جغرافیایی و جمعیتی خود به دست آورد. میزبانی دفتر سیاسی طالبان و تسهیل توافق امریکا–طالبان، مشارکت در گفتوگوهای آتشبس یمن، و نقش در مذاکرات حماس–اسرائیل بخشی از این راهبرد بوده است.
اما حمله اسرائیل به دوحه، آن هم در قلب مأموریت میانجیگری قطر، مشروعیت این نقش را تضعیف کرد و این پرسش را برانگیخت که آیا قطر میتواند همچنان یک میانجی بیطرف و امن تلقی شود یا خیر.
۲. حضور نظامی امریکا؛ سپر دفاعی یا عامل تهدید؟
پایگاه هوایی العُدید در قطر یکی از مهمترین مراکز استراتژیک امریکا در خاورمیانه است که هزاران سرباز و زیرساختهای کلیدی فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) را در خود جای داده است. انتظار میرفت این حضور به معنای تضمین امنیت ملی قطر باشد، اما دو رخداد اخیر خلاف آن را ثابت کرد:
• حمله موشکی ایران به العُدید در ماه جون، که بدون واکنش بازدارنده مؤثر انجام شد.
• حمله اسرائیل به دوحه، که نشان داد حتی نزدیکترین متحد امریکا میتواند بهراحتی حاکمیت قطر را نقض کند.
این وضعیت نشان میدهد که پایگاه امریکا نه «سپر حفاظتی»، بلکه ابزاری برای پیشبرد منافع ژئوپلیتیک واشنگتن است. در نتیجه، افکار عمومی در قطر و منطقه، حضور امریکا را بهجای عامل امنیت، منبع تهدید قلمداد میکنند.
۳. امریکا و بیبهاء دادن به کشورهای عربی
رویداد دوحه باید در چارچوب رفتار تاریخی امریکا در قبال جهان عرب تحلیل شود. واشنگتن بارها از اصطلاح «شراکت استراتژیک» استفاده کرده است، اما عملکردش حاکی از استفاده ابزاری از این کشورهاست.
• استقبال پر زرق و برق از ترامپ در ریاض و قراردادهای میلیاردی سلاح، نتوانست عربستان را در برابر حملات موشکی یمن مصون سازد.
• هدیه هواپیمای لوکس ۴۰۰ میلیون دلاری به ترامپ، امروز نمادی از مصرف سیاسی کشورهای عربی برای منافع امریکا است.
• حمایت امریکا از اسرائیل، حتی در شرایطی که امنیت متحدان عربش به خطر میافتد، نشانگر جایگاه ثانوی کشورهای عربی در محاسبات واشنگتن است.
از منظر راهبردی، این نشان میدهد که در معادلات قدرت امریکا، کشورهای عربی نه بهعنوان شریک برابر، بلکه بهمثابه ابزار تأمین منافع تعریف میشوند.
۴. پیامدهای حمله اسرائیل به قطر
این رویداد پیامدهایی چندلایه برای معادلات منطقهای دارد:
1. تضعیف نقش میانجیگری قطر: توانایی دوحه در میزبانی گفتوگوهای آینده حماس–اسرائیل بهشدت کاهش یافته است.
2. افزایش بیاعتمادی به امریکا: هم در سطح دولتها و هم افکار عمومی، این تصور تقویت شده که حضور امریکا نه تضمین امنیت، بلکه عامل بیثباتی است.
3. بحران در شبکه اتحادهای خلیج: حمله به خاک قطر، بهعنوان میزبان بزرگترین پایگاه امریکا در منطقه، میتواند انسجام شورای همکاری خلیج فارس و روابط امنیتی با واشنگتن را تضعیف کند.
4. افزایش فشار بینالمللی بر اسرائیل: در شرایطی که پرونده نتانیاهو در دیوان کیفری بینالمللی گشوده شده، چنین حملاتی میتواند مشروعیت جهانی اسرائیل را بیش از پیش متزلزل کند.
۵. آینده روابط قطر–امریکا و چشمانداز امنیت منطقه
با وجود خشم عمومی در قطر، بعید است که این کشور بهسرعت روابط استراتژیک خود با امریکا را قطع کند، زیرا وابستگیهای امنیتی و اقتصادی همچنان عمیق است. با این حال، تحولات اخیر دوحه را ناگزیر کرده است که بازاندیشی جدی در مورد امنیت ملی و نقش پایگاه العُدید داشته باشد.
از منظر راهبردی، دو گزینه محتمل است:
• ادامه وضعیت موجود همراه با فشار داخلی و منطقهای برای تجدیدنظر در کارکرد پایگاه امریکا.
• تنوعبخشی به شرکای امنیتی و حرکت به سمت همکاریهای گستردهتر با قدرتهای دیگر (مانند ترکیه، ایران، یا چین) برای کاهش وابستگی مطلق به امریکا.
نتیجهگیری
حمله اسرائیل به دوحه نقطه عطفی در روابط امریکا و کشورهای عربی است. این رویداد بهروشنی نشان داد که حضور نظامی امریکا تضمین امنیتی برای متحدان عربی ایجاد نمیکند و این کشورها در بزنگاههای حساس، اولویت اول واشنگتن نیستند.
برای قطر، اکنون پرسش اصلی این است: آیا امنیت ملی باید همچنان به واشنگتن سپرده شود یا راهبردی تازه برای استقلال و تنوع امنیتی ضرورت دارد؟
پاسخ به این پرسش نهتنها آینده قطر، بلکه توازن قدرت در کل خلیج فارس را تعیین خواهد کرد.