در طول تاریخ، برخی انسانها نه فقط به دلیل اعمال خود، بلکه به خاطر روایتهایی که دربارهشان ساخته میشود، شناخته میشوند. عبدالله البرغوتی یکی از این افراد است؛ شخصیتی که زندگیاش در سلولهای زندان اسرائیل سپری میشود، اما تصویر و معناهایش در سطح جهان گسترش یافتهاند. او تنها یک زندانی نیست؛ بلکه نقطهای است که رسانهها، سیاست، افکار عمومی و حتی احساسات جمعی در آن برخورد میکنند.
پرونده البرغوتی نشان میدهد که چگونه رسانهها میتوانند واقعیت را به روایت و معنا تبدیل کنند، و چگونه یک فرد حتی در محدودترین شرایط میتواند نمادی جهانی شود. این یادداشت قصد دارد خواننده را نه تنها با زندگی او، بلکه با پیچیدگیهای جنگ روایتها، تضاد نگاهها در جهان عرب و غرب، ابعاد انسانی و روانی زندان و نقش مذاکرات و سیاستهای منطقهای آشنا کند. هدف آن است که مخاطب بتواند از خلال تحلیل روایتها، قدرت رسانه و نقش افکار عمومی در شکلدهی تصویر یک فرد را درک کند.
هویت و پیشینه
عبدالله غالب البرغوتی در سال ۱۹۷۲ در کویت به دنیا آمد و از خانوادهای فلسطینی با پیشینه فعال سیاسی و اجتماعی بود. دوران جوانی او با بحران مهاجرت و شرایط پیچیده سیاسی منطقه همراه شد و این تجربیات مسیر زندگی او را شکل دادند. در دههی ۱۹۹۰، البرغوتی به کرانهی باختری بازگشت و به شاخه نظامی جنبش حماس پیوست.
در سال ۲۰۰۳ توسط نیروهای اسرائیلی دستگیر شد و به حبس طولانیمدت محکوم گردید، شامل بیش از ۶۷ حکم حبس ابد. بخشهایی از دوران زندان او در سلولهای انفرادی گذرانده شد و محدودیت ملاقات، فشار روانی و محرومیت از ارتباط با خانواده او را تحت فشار قرار دادند. این شرایط باعث شد تا تصویر او در رسانهها به نمادی از مقاومت و استقامت تبدیل شود.
اتهامات و محکومیت
عبدالله البرغوتی بهعنوان یکی از مهمترین فرماندهان نظامی حماس و سازنده بمبهای مورد استفاده در عملیاتهای انتحاری شناخته میشود. وی در سال ۲۰۰۴ به ۶۷ بار حبس ابد بهاضافه ۵۲۰۰ سال زندان محکوم شد. اتهامات او شامل طراحی و اجرای حملات انتحاری علیه اسرائیل، مسئولیت مرگ غیرنظامیان و تهدید امنیتی است. از جمله این حملات میتوان به انفجار در دانشگاه عبری اورشلیم، رستوران سابارو و بازار بن یهودا در اورشلیم اشاره کرد که منجر به کشته شدن ۶۶ نفر و زخمی شدن بیش از ۵۰۰ نفر شد.
درخواست آزادی و چارچوب صلح ترامپ
در جریان مذاکرات آتشبس و طرح صلح دونالد ترامپ، که شامل آزادی تعدادی از زندانیان دو طرف بود، حماس بارها درخواست آزادی عبدالله البرغوتی را مطرح کرد. حماس او را نمادی از مقاومت فلسطین و زندانی سیاسی معرفی میکند و آزادی او را پیششرط اجرای کامل توافقات آتشبس دانسته است.
در مقابل، اسرائیل با آزادی او مخالفت کرده و البرغوتی همچنان تهدید امنیتی محسوب میشود. این اختلاف نظر، به ویژه در چارچوب طرح ترامپ، نشان میدهد که آزادی یا نگه داشتن او در زندان، علاوه بر جنبه انسانی، ابعاد سیاسی و امنیتی گستردهای دارد و میتواند روند صلح و ثبات در منطقه را تحت تأثیر قرار دهد.
روایت عربی؛ مهندس صبر و قهرمان ملی
در رسانههای عربی، عبدالله البرغوتی فراتر از زندانی دیده میشود؛ او نماد مقاومت و پایداری است. سکوت او در زندان، نشانهای از عزت و مقاومت تعبیر میشود و هر خبر تازه از وضعیت سلامتی یا شرایط او موجی از همدلی و خشم علیه سیاستهای اسرائیل ایجاد میکند.
شبکههای اجتماعی عربی، تصاویر و نامههای او را بازنشر میکنند و او به قهرمانی مظلوم و الگوی اخلاقی برای نسلهای جدید تبدیل شده است. در این روایت، البرغوتی نه تنها فردی است که مبارزه میکند، بلکه تجسم وجدان جمعی ملت فلسطین است.
روایت غربی؛ چهره امنیتی و تهدید بالقوه
در رسانههای غربی، البرغوتی عمدتاً از منظر امنیت و تهدید معرفی میشود. او به عنوان طراح عملیاتهای مسلحانه حماس معرفی شده که مسئولیت مرگ غیرنظامیان را بر عهده داشته است. سکوت او در زندان نیز از منظر غرب نشانه پایداری در مسیر خشونت و تهدید دائم تعبیر میشود. رسانههای غربی، فرد را در جایگاه دشمن امنیتی قرار میدهند و برداشت مخاطب از مقاومت فلسطینی را اغلب به تروریسم محدود میکنند.
نبرد روایتها و جنگ معنا
پرونده البرغوتی نمونهای بارز از جنگ روایتهاست. رسانهها نه تنها بازتابدهنده واقعیت هستند، بلکه سازنده آن نیز محسوب میشوند. جهان عرب با تمرکز بر وجوه انسانی و اخلاقی، او را نماد مقاومت و پایمردی معرفی میکند، در حالی که غرب با تمرکز بر خشونت، او را دشمن امنیتی میداند.
این تضاد نشان میدهد که حتی سکوت و بیعملی یک فرد میتواند معانی متضاد پیدا کند و قدرت رسانهها در شکلدهی برداشتها بسیار بالا است.
ابعاد انسانی و روانی زندان
زندانی که بیش از دو دهه در شرایط محدود و سلول انفرادی گذرانده، تأثیرات عمیقی بر روح و روان او داشته است. محدودیت ملاقات، محرومیت از فعالیتهای اجتماعی و فشارهای مداوم، بخشی از زندگی سخت اوست. با این حال، روایت عربی بر توانایی او در تبدیل فشارها به عزت و صبر تأکید دارد، و همین مقاومت معنوی، بخشی از نماد اجتماعی او را شکل داده است.
فضای دیجیتال و افکار عمومی
در فضای دیجیتال، روایتها پیچیدهتر میشوند. در شبکههای اجتماعی عربی، بازنشر تصاویر و نامههای او، جایگاهش را به عنوان نماد مقاومت تثبیت میکند، در حالی که همان محتوا در رسانههای غربی به عنوان تهدید امنیتی تفسیر میشود. البرغوتی اکنون به نمادی دیجیتال بدل شده است؛ فردی که حتی بدون حضور فیزیکی، بر برداشتها و افکار عمومی تأثیر میگذارد.
اسارت جسم و آزادی معنا
عبدالله البرغوتی اسیر جسم است اما معنایش آزادانه در جهان جریان دارد. سکوت او در زندان امکان میدهد که هر طرف معنا را بر اساس گفتمان خود تعریف کند و این نشان میدهد که حتی زندانیترین انسان میتواند از طریق روایتها نفوذ جهانی داشته باشد.
تحلیل رسانهای و گفتمان
پرونده البرغوتی نشان میدهد که رسانهها نه تنها واقعیت را بازتاب میدهند بلکه آن را معنا میبخشند. تحلیل گفتمانی این پرونده بیانگر این است که:
- رسانهها میتوانند فردیت یک شخص را نادیده بگیرند و او را به نماد تبدیل کنند.
- برداشتها و تعبیرها تحت تأثیر گفتمان سیاسی، تاریخی و فرهنگی رسانهها شکل میگیرند.
- سکوت و اقدام نکردن یک فرد نیز معنای سیاسی و اخلاقی دارد و بسته به زاویه دید، تعبیرهای متضاد مییابد.
جمعبندی: روایتها، معنا و مسئولیت رسانهها
عبدالله البرغوتی، فارغ از قضاوتهای سیاسی درباره اعمالش، نماد بحران درک متقابل جهانی و جنگ روایتهاست. او در جهان عرب قهرمان و در جهان غرب تروریست شناخته میشود. اما نکته اساسی، مسئولیت رسانهها و افکار عمومی در شکلدهی برداشتهاست. هر روایت، نه تنها تصویر یک فرد، بلکه برداشت میلیونها مخاطب از عدالت، مقاومت، خشونت و انسانیت را شکل میدهد.
سکوت او در زندان، فریاد بزرگی است؛ فریادی که همچنان جهان را میان کسانی که میکوشند صدایش را بشنوند و کسانی که تنها سکوتش را معنا میکنند، تقسیم کرده است. پرونده او به ما یادآوری میکند که روایتها قدرتی برابر یا حتی بالاتر از اقدامات فیزیکی دارند و هر فرد، حتی در محدودترین شرایط، میتواند تأثیر عمیقی بر جهان و افکار عمومی داشته باشد.
اختلاف نظر بر سر آزادی البرغوتی و دیگر زندانیان سرشناس فلسطینی، بهویژه در چارچوب طرحهای صلح مانند طرح ترامپ، نشان میدهد که سیاست، امنیت و رسانه در هم تنیدهاند و هر تصمیمی میتواند به شدت بر روند صلح و ثبات منطقه تأثیرگذار باشد.