روز جهانی عدالت برای زندانیان، همه ساله در تاریخ دهم اگست برگزار میشود. این روز از سال ۱۹۷۵ در یکی از زندانهای کانادا شکل گرفت و هدف اصلی آن جلب توجه جهانی به حقوق و شرایط انسانی زندانیان است.
در این روز، زندانیان و فعالان حقوق بشر یاد کسانی را گرامی میدارند که بهدلیل شرایط غیرانسانی یا خشونتهای داخل زندان، جان خود را از دست دادهاند و با اعتراض به وضعیت نامناسب زندانها خواستار رعایت حقوق اساسی زندانیان میشوند.
این روز برای گرامیداشت از جانباختگان زندان، افزایش آگاهی عمومی درباره حقوق زندانیان و ضرورت بهبود شرایط نگهداری آنها، اعتراض به رفتارهای خشونتآمیز و نقض حقوق بشر در زندانها و تشویق به اصلاح قوانین و سیستمهای قضایی به منظور رعایت حقوق انسانی زندانیان تجلیل میشود.
زندانیان در حبس، دارای حقوق انسانی هستند که باید محترم شمرده شوند. این حقوق شامل احترام به کرامت انسانی و ممنوعیت شکنجه یا رفتار تحقیرآمیز، دسترسی به خدمات پزشکی و روانی، امکان دیدار با خانواده، ارتباط با وکیل، تامین استانداردهای زندگی انسانی شامل بهداشت، تغذیه، محیط مناسب، امکان شرکت در برنامههای آموزشی و فرهنگی برای حفظ سلامت روحی و جسمی است.
شرایط نگهداری زندانیان باید مطابق با معیارهای حقوق بشری باشد و شامل محیطی امن و پاکیزه با تهویه و نور مناسب، غذای کافی و بهداشتی، دسترسی به مراقبتهای پزشکی و دارویی، ارایه آموزش و برنامههای اصلاحی و بازپروری و ایجاد سازوکارهای جلوگیری از خشونت و سوءاستفاده درون زندانها باشد.
اما در زندانهای طالبان چه میگذرد؟
تجربه تلخ و دردناک من و بسیاری دیگر که زیر سلطه طالبان در زندانها اسیر بودهایم، تصویری سیاه و وحشتناک از آنچه پشت میلهها میگذرد، ترسیم میکند.
این گروه، کوچکترین احترامی برای حقوق انسانی زندانیان قایل نبوده و علاوه بر آن با برنامهریزی دقیق، هر روز شکنجههای جسمی و روانی وحشیانهای را بر زندانیان تحمیل میکند. محروم کردن زندانیان از دسترسی به خدمات صحی، نگهداری در سلولهای تاریک، کوچک و بدون هیچ امکانات اولیه، قطع کامل ارتباط با دنیای بیرون و اعمال آزار و اذیتهای جسمی و روحی شدید، تنها بخش کوچکی از کابوس زندانهای طالبان است.
زنان زندانی در معرض وحشتناکترین اشکال خشونت قرار دارند؛ تجاوزهای جنسی، تهدید و انواع آزارهای روانی که همگی به طور بیرحمانه حقوق انسانی و کرامت آنها را زیر پا میگذارد. همچنان زنان در زندانهای طالبان از سوی افراد این گروه برهنه شده و از بدن لخت آنان تصویر برداری شده است؛ این اقدام بهخاطر تهدیدها و فشارهای آینده صورت گرفت. این اعمال وحشیانه نقض آشکار حقوق بشر است و خلاف صریح آموزههای اسلامی است که کرامت انسانی و حرمت جان و جسم را محترم میشمارد.
گزارشهای متعدد سازمانهای بینالمللی چون سازمان ملل متحد، عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، به شکلی مستند و بیپرده، روایتگر شکنجههای مرگبار و رفتارهای غیرانسانی طالبان هستند. شکنجههایی که شامل ضربههای بیامان با چوب و کیبلهای فلزی، بند کردن تنفس با خریطه پلاستیک، ناخن کشیدن، فرود کردن چوب جاورب زیر ناخنها، آویزان کردن زندانیان به شیوههایی شکننده و مرگآور برای ساعتها، بیخوابی دادن، اعمال شوکهای برقی بر بدن، داغ کردن با سیخهای داغ بر پوست، شاشیدن بر صورت و نگهداری در سلولهای انفرادی که مثل قبرهای تاریک و سرد است، میشود.
دهها خانواده، نهادهای حقوق بشری و زندانیان سابق طالبان گفتهاند که تعداد زیادی از زندانیان زیر شکنجههای شدید و خشونتآمیز این گروه جان خود را از دست دادهاند. این مرگها به دلیل ضربههای سخت، آویزان کردن طولانی و نگهداری در شرایط خیلی بد اتفاق افتاده است که باعث آسیبهای جدی جسمی و روانی شده و بسیاری را به شکلی دردناک به کام مرگ کشانده است.
تمام این روشها که به طور کامل ممنوع و در تعارض با کنوانسیونهای بینالمللی مقابله با شکنجه است، باعث از بین رفتن جسم و روان زندانیان شده و هر روز بر عمق رنج و زجر آنان میافزاید.
زنان زندانی، علاوه بر شکنجههای جسمی، با ترس دایمی از تجاوز جنسی و آزارهای روانی مواجهاند؛ هر روزی که در این زندانها میگذرد، به معنای تحمل شکنجهای تازه، زخم روحی و بیحرمتی است که هیچ انسانی شایسته آن نیست.
من که خود چندین روز را در این زندانها سپری کردهام و دردها و رنجهای آنجا را با تمام گوشت و پوست حس کردهام، از جامعه جهانی، سازمانهای حقوق بشری و دولتها میخواهم که با فشار سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی طالبان را به رعایت حقوق انسانی و استانداردهای بینالمللی محکوم و مجبور کنند.
دسترسی بیقید و شرط کمیسیونهای مستقل حقوق بشر به زندانها، توقف فوری شکنجه و آزار زندانیان، اجرای عدالت برای قربانیان و فراهم آوردن آموزشهای بازپروری و بهداشتی، تنها راه نجات و بازگرداندن انسانیترین شرایط به این مکانهای شکنجه است.
بدون این اقدامها، زندانهای طالبان همچنان تبدیل به قبرستان زندهها خواهند ماند، جایی که هر روزه هزاران نفر در آن میمیرند، اما صدایشان شنیده نمیشود.