هر سال زمانی که در استانه فرارسیدن شب یلدا قرار می گیریم، جدال بی پایان در مورد مشروعیت و عدم مشروعیت تجلیل این شب در صفحات اجتماعی و رسانه های گروهی و منابر مساجد آغاز می گردد و مخالفان و موافقان در این باب سخنانی می گویند و یا مطالبی می نویسند. شاید یکی از ویژه گی های رسانه های گروهی و صفحات اجتماعی همین باشد که، زمینه ابراز نظر را برای همه گان مساعد گردانیده است، تا در هر مورد حرف بزنند و یا بنویسند. این فرصت از یک طرف خوب است و از طرفی آسیب آفرین؛ خوبی آن این است که همه گان فرصت پیدا می نمایند تا دیدگاه های شان را ارایه نمایند و یا به نقد و یا تایید دیدگاه های دیگران بپردازند. این امر انسان های ماجراجو و کنجکاو منتقد را به ساحل دانش فراگیر می رساند و صفحات اجتماعی را به مثابه مرکز آموزشی می گرداند؛ مرکزی که در آن درس های بسیاری را می آموزد و او را از دنیای مونولوگ به عالم دیالوگ می کشاند و زمینه گفتکو میان اندیشه های مختلف و گزینش دیدگاه معقول را فراهم می نماید. و اما آسیب آن این است که، هر کس از هر قشر جامعه در لباس کارشناس امور دینی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، طبی، روان شناسی و … ظاهر می شوند و به ابراز نظر در مورد غیرتخصص و رشته آموزشی شان می پردازند و حتا امکان دارد کسانی که تنها از دبیرستان فارغ شده اند در مورد موضوعات مهم و کلیدی بدون داشتن معلومات کافی و مطالعات دقیق ابراز نظر نمایند. این امر در تمام بخش ها آسیب زا است و در امور دینی آسیب آن بیشتر. فتوا یا بیان حکم فقهی دارای شروطی است و هر کس حق ندارد از آدرس دین هرچه خواست بگوید و خود را سخنگوی خدا بداند و حرف و نظرش را تنهاترین و درست ترین حکم شرعی بخواند. در برخی کشورهای اسلامی از جمله مصر تنها دارالافتای مصر و دارالافتای ازهر حق صدور فتوا را دارند و هر کسی که غیر از آدرس این دو نهاد فتوایی صادر نماید، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد. نتایج مثبت انحصار فتوا در این دو نهاد را با چشم سر در استقرار امنیت مصر، نهادینه سازی اسلام معتدل، تسامح، تساهل، مدار، همدیگر پذیری، زندگی مسالمت آمیز، کثرت گرایی و پاسخ به پرسش های دینی ملت مصر مشاهده می نماییم. اما در کشور ما که مرجع مشخصی برای صدور فتوا وجود ندارد، نتایج منفی این امر را در بی ثباتی کشور و موجودیت فتواهای متضاد، عجیب، غریب و مخالف مقاصد شریعت اسلامی می بینیم؛ فتواهای که کشور، جامعه و روابط خانوادگی را ویران کرده است و چهره اسلام را در اذهان ملت زشت، تند و سخت جلوه داده است. بنابر آنچه نوشتم، می خواهم کوتاه و مختصر در مورد حکم فقهی تجلیل شب یلدا بنویسم.
مراحل بیان حکم فقهی مسایل معاصر
در کتاب های قضایای فقهی معاصر[۱] نویسندگان برای بیان حکم فقهی یک مسئله مراحل چهارگانه را گذاشته اند و پی در پی این مراحل را پشت سر می گذرانند. این مراحل عبارتند از:
مرحله یکم ـ تصور مسئله : در این مرحله به شناسایی مسئله، تاریخچه و مواردی که برای دانستن هر چه بیشتر موضوع کمک می نماید، می پردازند و به عبارت دیگر موضوع را ریشه یابی می نمایند. تصور مسئله دارای اهمیت بسیار است و بدون آن نمی توان به حکم شرعی درست رسید؛ زیرا چنانچه علمای اصول فقه می گویند : «الحکم علی الشئ فرع عن تصوره»« بیان حکم یک موضوع، شاخه یی از تصور آن است» .
مرحله دوم ـ تحریر فقهی مسئله و بیان انتساب آن به یک اصل معین و معتبر : در این مرحله پژوهشگر تلاش می نماید تا در اقوال و کتب فقهاء نظر آنها در مورد این مسئله بداند و یا حد اقل همانندی برای آن پیدا نماید، تا این مسئله را به آن قیاس [۲] کند و حکم مقیس علیه را برای مقیس صادر نماید و این طور از بیان حکم شرعی آن خیالش راحت گردد.
مرحله سوم ـ بیان حکم شرعی مسئله : در این مرحله پژوهش گر به «کتاب الله»،«سنت رسول الله» ، « اجماع» ، «قیاس» ، «قول صحابه» و دیگر مصادر فقه اسلامی[۳] مراجعه می نماید تا از آن حکم شرعی این مسئله را بیرون نماید و بیان کند.
مرحله چهارم ـ تطبیق حکم شرعی : در این مرحله حکم شرعی بادرنظرداشت مقاصد شریعت اسلامی و زمان و مکان مناسب و عدم وجود موانع شرعی تطبیق می گردد و اجرا می شود.
از آنجا که مسئله تجلیل شب یلدا رنگ و بوی قضیه معاصر را گرفته است، بنده قدم به قدم مرحله های بالا را در بیان حکم این موضوع پشت سر می گذرانم.
مرحله اول : شب یلدا کدام شب است؟
شب یلدا یا شب چله نخستین شب زمستان و طولانی ترین شب در طول سال به شمار می رود. تاریخ دقیق پیدایش این شب معلوم نیست و برخی ها باور دارند که در حدود هفت یا پنج هزار سال پیش مردم ایران باستان از این شب بزرگداشت می نمودند و آن را شب پیروزی خورشید بر اهریمن می دانستند. این شب به گونه رسمی در گاهشماری ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ پیش از میلاد در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت[۴].
این شب در طول تاریخ فراز و نشیب های را گذرانیده و از قرن ها گذشته و تا امروز رسیده است و تا اکنون از آن بزرگداشت می گردد. بنابر دلایل ذیل می توان گفت شب یلدا با هیچ دین و آینئی از جمله مهر پرستی و یا زردشتی پیوند نداشته است؛ گرچند در برهه های از تاریخ به آن رنگ و بوی دینی داده شده است.
یکم : جاویدانی این جشن : این نکته نشان می دهد که این جشن با هیچ دینی پیوند نداشته است و گرنه با فتح ایران باستان به دست مسلمانان باید این جشن بسان دین زردشتی و آتش پرستی و ادیان موجود در آنجا از بین می رفت و هیچ اثری از آن باقی نمی ماند. از آنجا که این جشن با طبیعت گره خورده بود و جشن ملی بود، توانست با وصف گرویدن فارسی زبانان به اسلام باز هم راه خود را ادامه دهد.
دوم : عدم مخالفت کبار علمای مسلمان با آن : علمای که در ریزترین امور ابراز نظر کرده اند و اگر امری را مخالف شریعت اسلامی می دیده اند به نقد و ممنوعیت آن می پرداخته اند، در مورد شب یلدا سکوت کرده اند و هیچ چیزی نگفته اند و از این سکوت می توان دانست که آنها این جشن را ملی می دانسته اند نه دینی.
مرحله دوم : تحریر فقهی تجلیل شب یلدا
بنده تا حد توان جستجو کردم، تا نظر فقهای قدیم را در مورد شب یلدا بیابم، اما متاسفانه نظری را پیدا نکردم که در این مورد به گونه مشخص حکمی را صادر کرده باشد. تنها توانستم نظر فقها را در مسایل همانند این مسئله بیابم. به عنوان نمونه : فقها در مورد نوروز ابراز نظر کرده اند و اکثر آنها تجلیل این روز را مکروه خوانده و برخی ها حتا پا فراتر گذاشته و تجلیل آن را حرام دانسته اند. خوانندگان گرامی می توانند جهت معلومات بیشتر به مقاله ارزشمند استاد گرامی ما دکتر احمد ذکی خاورنیا به عنوان « نوروز از منظر فقها یا فقه نوروز» مراجعه نمایند. دکتر خاورنیا پس از بررسی دیدگاه های مخالف و موافق به این نتیجه می رسد که تجلیل نوروز اشکالی ندارد و این جشن را جشن ملی می داند نه عبادی[۵].
بنابر سخن استاد گرامی ما دکتر خاورنیا می توان شب یلدا را به جشن نوروز قیاس کرد و گفت تجلیل آن اشکالی ندارد و این جشن جشن فرهنگی است. در این قیاس تمام ارکان قیاس وجود دارد و میان مقیس و مقیس علیه همخوانی و اشتراک وجود دارد و قیاس صحیح می باشد. از آنجا که شاید این تحریر فقهی عطش برخی خوانندگان گرامی را فرو ننشانده باشد و خواهان معلومات بیشتر باشند به مرحله سوم می روم.
مرحله سوم : دیدگاه علما در مورد تجلیل شب یلدا
در مورد تجلیل شب یلدا دو دیدگاه وجود دارد؛ اولی تجلیل این شب را ناروا می خواند و دومی باور به جواز تجلیل آن دارد. نخست دلایل دیدگاه اولی را بیان می داریم و بررسی می کنیم و سپس به بیان و بررسی دیدگاه دومی می پردازیم.
دلایل مخالفان تجلیل شب یلدا
اکثر سلفی های معاصر و تعدادی از روحانیان کشور[۶] در این گروه شامل می گردند و به اساس دلایلی از سنت، معقول و قیاس تجلیل شب یلدا را ناروا می دانند:
سنت
یک : وعن ابن عمر رضي الله قال: قال رسول صلى الله عليه وسلم: «من تشبه بقوم فهو منهم» « کسی خود را همانند و مشابه قومی سازد او از جمله آنها به شمار می رود» [۷] . در این حدیث پیامبر بزرگ اسلام مسلمانان را از تشبه به کفار منع کرده است. بنابرین تجلیل شب یلدا تشبه به کفار می باشد و به اساس این سخن پیامبر ناروا است.
نقد این استدلال :
الف : شب یلدا جشن فرهنگی است نه دینی و پیامبر از تشبه به کفار در امور دینی منع کرده است و اگر این نهی را عام بدانیم ، پس باید از وسایل مدرن مانند مبایل، کمبیوتر و… استفاده نکنیم ؛ زیرا این کار تشبه به یهودی ها و مسیحی ها است.
دو ـ عن أنسٍ قالَ: « قدمَ رسولُ اللَّهِ صلَّى اللهُ عليهِ وسلَّمَ المدينةَ ولَهم يومانِ يلعبونَ فيهما فقالَ ما هذانِ اليومانِ قالوا كنَّا نلعبُ فيهما في الجاهليَّةِ فقالَ رسولُ اللَّهِ صلَّى اللهُ عليهِ وسلَّمَ إنَّ اللَّهَ قد أبدلَكم بِهما خيرًا منهما يومَ الأضحى ويومَ الفطرِ»[۸] از انس روایت است که زمانی رسول خدا وارد مدینه شدند مشاهده کردند که اهل مدینه دو روز در سال را بعنوان عید اعلام کرده اند و در آن جشن و مراسم برگزار می کنند که از آن پرسید و گفتند: این روزی است که ما آن را جشن می گیریم. رسول خدا فرمودند:( پروردگار دو روز بهتری را برای تان قرار داده است و آن هم عید فطر و قربان است). آنها می گویند در اسلام تنها دو عید وجود دارد؛ یکی عید فطر و دیگری عید اضحی. تجلیل هر عید دیگری غیر این دو بدعت می باشد.
نقد این استدلال :
عن عمر بن الخطاب أن رجلًا من اليهود قال له: يا أمير المؤمنين، آية في كتابكم تقرؤونها، لو علينا معشر اليهود نزلت لاتخذنا ذلك اليوم عيدًا. قال: أي آية؟ قال: {اليوم أكملت لكم دينكم وأتممت عليكم نعمتي ورضيت لكم الإسلام دينا ».[۹] قال عمر: قد عرفنا ذلك اليوم، والمكان الذي نزلت فيه على النبي صلى الله عليه وسلم، وهو قائم بعرفة يوم جمعة» [۱۰]. از عمر بن خطاب روایت است که مردی یهودی برایش گفت: ای امیر مومنان، آیتی در کتاب شما وجود دارد و آن را تلاوت می نماید که اگر بر ما یهودیان نازل می گردید، آن را روز عید می کردیم. گفت : کدام آیت؟ در پاسخ گفت : این آیت : «امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برایتان [به عنوان] آیین برگزیدم» عمر گفت : این روز و مکان نزول این آیت را خوب می شناسیم. این آیت در حالی که روز جمعه و عرفه بود، نازل گردید. این سخن حضرت عمر چنانچه شراح حدیث بیان کرده اند نشان می دهد که روز جمعه و عرفه را هم عید خوانده است. اگر مسلمانان تنها دو عید دارند و بیان پیامبر بزرگ اسلام را به وجه حصر بگیرییم، پس سخن حضرت عمر را چگونه تفسیر نماییم؟ چاره یی نداریم جز این که بپذیریم اعیاد در اسلام تنها در دو عید خلاصه نمی شود. فراموش نکنیم سخنان صحابیان پیامبر در این موارد به قول برخی محدثین بسان حدیث مرفوع به شمار می رود.
دلایل عقلی و قواعد فقهی
یک ـ شب نشینی باعث ترک نماز صبح می گردد و هم چنان چنین مجالسی زمینه لهو و لعب را مساعد می سازد، بناء به اساس «سدذریعه» تجلیل این شب نامشروع می باشد.
نقد این استدلال :
اگر قرار باشد به خاطر این کارها تجلیل شب یلدا را ناجایز بدانیم، پس باید تجلیل عید فطر و اضحی را هم ناروا بدانیم؛ زیرا در این روزها فسق و فجور صورت می گیرد.
قیاس
یک : قیاس این شب به روز نوروز : چنانچه فقها تجلیل نوروز را نامشروع دانسته اند، پس تجلیل این شب هم نامشروع می باشد؛ چون که میان هر دو مشابهت های وجود دارد و هر دو جشن زردشتی اند.
نقد این استدلال :
چنانچه بیشتر گفتیم تجلیل نوروز اشکالی ندارد و هم چنان جشن نوروز و شب یلدا جشن دینی نه، بلکه جشن ملی اند.
از تمام دلایل و دیدگاه های بالا دانسته می شود که این علما شب یلدا را جشن زردشتی و مهر پرستی دانسته و به اساس آن این جشن را نا جایز خوانده اند.
۱ – قضایای فقهی معاصر به قضایا و مسایلی گفته می شود که تازه پیدا گردیده و یا قبلا بوده اما فعلا شکل آن تغییر کرده است. در دانشکده های شریعت و قانون و تعلیمات اسلامی دانشگاه ازهر و دیگر دانشگاه ها مضمونی بنام «قضایای فقهی معاصر» وجود دارد و دانشجویان در تمام ترم ها آن را می خوانند . این مضمون به نظر بنده از دلچسپ ترین و سودمندترین مضامین به شمار می رود؛ زیرا فقه را با واقعیت امروز گره می زند و به پرسش های بسیاری در باب مسایل فقهی معاصر پاسخ می دهد.
۲ – قیاس یکی از مصادراختلافی فقه اسلامی به شمار می رود. جمهور فقها و اصولین این مصدر را به رسمیت می شناسند و احکام فقهی را از آن استنباط می نمایند، اما برخی ها از جمله ظاهری ها این منبع را به رسمیت نمی شناسند. قیاس دارای ارکان چهارگانه ذیل می باشد : الف – اصل : مسئله یی را که در مورد آن نص وجود دارد و می خواهیم مسئله یی که در مورد آن نص وجود ندارد به آن قیاس نماییم ، اصل یا مقیس علیه می گویند. ب – فرع : مسئله را که در مورد آن نص وجود ندارد و می خواهیم، حکم مسئله منصوص را به آن بدهیم ، فرع یا مقیس می گویند. ج – علت : وجه اشتراک و نکات مشترک بین مقیس و مقیس علیه را علت گویند. ج – حکم اصل : حکم مسئله منصوص را حکم اصل می نامند. به مثال ذیل دقت نمایید : می خواهیم حکم نوشیدن «نبیذ»«آب کشمش» را بدانیم، اما در این مورد نصی از کتاب الله و سنت رسول الله نمی یابیم، بنا به قیاس مراجعه می نماییم، تا حکم این مسئله را بدانیم. در این مثال شراب را مقیس علیه یا اصل است و «نبیذ»«آب کشمش» را فرع یا مقیس گویند. علت مشترک میان مقیس علیه و مقیس اسکار یا نشه آور بودن است. حکم اصل، حرمت می باشد . پس به اساس این قیاس می گوییم نوشیدن نبیذ حرام است و به این حکم، حکم فرع می گویند و از ارکان قیاس به شمار نمی رود.
۱- مصادر شریعت اسلامی به مصادری گفته می شود که فقها و اصولی ها با به کارگیری آن احکام شرعی را آن استنباط می نمایند. این مصادر به دو بخش تقسیم می گردند؛ اولی مصادر اتفاقی و دوم مصادر اختلافی. مصادر اتفاقی مصادری اند که تمام فقها و اصولی ها آن را به رسمیت می شناسند و آنها عبارتند از کتاب الله و سنت رسول الله . اما مصادر اختلافی مصادری اند که برخی فقها و اصولی ها آن را به رسمیت می شناسند و برخی دیگر نه . این مصادر قرار ذیل اند: اجماع، قیاس، فتوا یا قول صحابی، استحسان، عرف ، مصالح مرسله، سد ذریعه، استصحاب و شریعت امت های پیشین(شرع من قبلنا ) . جهت معلومات بیشتر در این مورد به کتاب های ذیل مراجعه نمایید: اصول فقه، محمد ابو زهره . الوجیز فی اصول الفقه ،عبدالکریم زیدان . نور الانوار ، ملا احمد جیون.
متن المنار، ابو البرکات نسفی .
۲ – نگاه کنید : رضی، هاشم ، گاهشماری و جشنهای ایران باستان .
۱ – نگاه کنید : جشن نوروز از منظر فقها (فقه نوروزی) ، دکتر احمد ذکی خاورنیا، خبرگزاری آریا پرس .
۲ – سخنان آنها در یوتیوب و صفحات اجتماعی قابل دسترس می باشد.
۱ – نگاه کنید : ابو داود شماره حدیث (۴۰۳۱) ، وأحمد شماره حدیث (۵۱۱۴) .
(۱۱۳۴) ، والنسائي حدیث شماره (۱۵۵۶)، وأحمد حدیث شماره (۱۲۰۰۶) ۲- نگاه کنید : ابوداود حدیث ) .۱۲۰۰۶(
۳ – سوره مائده ، آیت سوم .
۴– متفق علیه .