گرامیداشت از نوروز، تبریک گفتن این روز و چگونگی تجلیل از آن، از بحثهای پر از چالش در افغانستان است. در این زمینه کافه پرسش میزبان مولوی کمالالدین حامد، عالم و پژوهشگر دینی است که باهم دنبال میکنیم.
پرسش: مخالفان و موافقان نوروز آیا تعریف واحدی از این روز دارند یا خیر؛ شما بهعنوان یک پژوهشگر دینی و عالم دین چه تعریفی برای نوروز ارایه میکنید؟
پاسخ: دو سه نکته میان مخالفین و موافقین نوروز مورد اتفاق است؛
یکی این است که نوروز از آغاز بهار سال شمسی شروع میشود. هم مخالفین هم موافقین بدین باوراند که نوروز، همان روز اول سال شمسی، روز اول برج حمل/فروردین میباشد.
نکتهای دوم که در پیوند به نوروز روی آن توافق وجود دارد این است که نوروز مراسم و جشنی است که قبل از اسلام وجود داشته است؛ یعنی در اصطلاح، عیدی نیست که اسلام بهعنوان روز مورداحترام به لحاظ عبادتی که در این روز انجام میشود، او را مقرر کرده باشد. نزد مخالفین و موافقین، نوروز بهعنوان یک مراسم پیش از اسلام وجود داشته، میباشد.
نکتهی سوم اینکه رابطه میان نوروز و آغاز بهار، مورد اتفاق هردو گروه است؛ یعنی مناسبت اصلی نوروز با بهار و طبیعت است نه با مسایل دیگر؛ بدین لحاظ، هم مخالفین و هم موافقین بدین باوراند که نوروز مناسبتی با بهار میباشد. ولی مخالفین دو نکتهی دیگر را به نوروز علاوه میکنند که دلیل مخالفتشان هم میباشد. آن دو نکته، یکی این است که چون نوروز قبل از اسلام بوده، طبیعیست که پیش از اسلام، در جغرافیای نوروز، دین زرتشتی مروج بوده، همانگونه که بودایی نیز در این خطه رواج داشته و ادیان قدیمی دیگری، باور مخالفین این است که ممکن است منشأ زرتشتی یا بودایی داشته باشد. در این مورد سندی هم وجود ندارد؛ اما مخالفین روی این نکته باور دارند و موافقین روی آن باور ندارند. نکتهی دوم که تفاوت ایجاد میکند، مراسمی هست که در میان اقوام مختلف جغرافیای نوروز به مناسبت نوروز، انجام میشود. مثل آتشبازی، رفتن به طبیعت، میله دهقان و مسایلی از این قبیل که این مراسم از یک قوم تا قوم دیگر و از یک جغرافیا تا جغرافیای دیگر، متفاوت است. یک مراسم خاص و متحدی که توسط اسلام پایهگذاری شده باشد، وجود ندارد.
نوروز عبارت از جشن و مناسبتی است که گذشتهی تاریخی آن بهصورت افسانهیی به نخستین پادشاه آریانای قدیم، جمشید میرسد؛ که بهعنوان آغاز سالنو که معمولاً کشورها و یا جغرافیایی که دارای فصول چهارگانه است و با فصل بهار آغاز میشود، بهعنوان روز نو و سال نو جشن گرفته میشود. نمادی از آغاز بهار، زایش طبیعت و شروع کار دهقانی، کشت و زراعت بوده است. بهصورت تاریخی تا امروز، در همین مناطق جغرافیایی یا مناطق حول و هوش این منطقه باقیمانده که امروز هم جز میراثهای فرهنگی، مردمان این سرزمینها محسوب میشود.
پرسش: گرامیداشت از نوروز حلال است، حرام است یا چگونه میشود به آن نگاهی داشت؟
پاسخ: در مورد نوروز بسیار مهم است که ما باید بدانیم که حلال و حرام هر دو دلیل کار ندارند زیرا در مورد مناسبتهای اجتماعی نباید در جستجوی این باشیم که یک مناسبت حرام یا حلال باشد. اگر دلیلی برای حرام بودن وجود نداشت، دیگر دلیلی برای حلال بودن اش، ضرورت نیست. خودبهخود آن مناسبت تبدیل میشود به یک امر مباح و تبدیل میشود به یک امر روا؛
مخالفان نوروز باید دلیل پیدا کنند و سند پیش کنند که حرام است. اگر آنها سند قاطع نداشته باشند، دیگر برای حلال بودن نوروز، نیاز به اسناد و دلیل نیست.
نکته دوم، نوروز را باید بهعنوان یک مناسبت دید، نه بهعنوان عبادت و نه بهعنوان یک امر سیاسی و نه بهعنوان یک امر تاریخی؛ تاریخی به این معنی که منشأ نوروز تاریخ مستند ندارد. عبادت به این معنی که مثل عید رمضان و عید قربان، سند دینی و عبادتی ندارد و سیاسی به این معنی که تصمیم یک دولت یا حکومت بهعنوان یک تصمیم سیاسی نیست، مانند روز استقلال؛ بلکه صرفاً یک بزرگداشت و مناسبت اجتماعی و فرهنگی است.
نگاه ما باید به نوروز، فرهنگی باشد.
پرسش: مخالفت با نوروز از کجا ریشه گرفته است و چه کسانی در پی نفی این روز هستند؟
پاسخ: اگر ما در جستجوی این مساله که در سالهای گذشته درگیر آن بودهایم و با توجه به سالهای گذشته، دلیل و ادعای که مخالفان نوروز کردند، جستجو کنیم و نگاه بیندازیم؛ ما به چهار دلیل و ریشه میرسیم.
ریشه اول این مسأله، فرهنگی است؛ چون نوروز نسبت محکم فرهنگی با ایران قدیم یا آریانا دارد؛ به آن لحاظ، کسانی که خود را به این فرهنگ و یا به این گذشته تاریخی منسوب نمیدانند، طبیعی است که با نوروز مخالفت میکنند اما این انگیزه را بروز نمیدهند و برای مخالفت با نوروز، دلایل دینی میتراشند.
ریشه دوم، نوع قرائت دینی مخالفان نوروز از دین است. در موضوع مراسم و نسبتهای فرهنگی، باید ببینیم که دین مجموعهای از عقاید، احکام و اخلاقیات است. عقاید اسلامی مشخص است، باور به خدای واحد و لاشریک، نبوت، کتابها و روز قیامت؛ احکام اسلامی هم مشخص است، فرایض، واجبات و محرمات قطعی که معلوماند. اخلاق هم مشخص است، اخلاق اسلامی همان اخلاقیاند که در قرآن کریم، به تکرار مورد تاکید قرارگرفتهاند؛ امانتداری، وفا به عهد، احترام و امثال اینها.
چگونگی قرائت تعدادی از احکام دینی این است که هرچه که مشمول فرایض و واجبات نباشد، خودبهخود شامل محرمات و منهیات میشود. درحالیکه اینطور نیست، اما نوع قرائت آنها همین را ایجاب میکند. به این لحاظ، نهتنها نوروز بلکه هر مراسم دیگری که در چهارچوب این قرائت نگنجد، آن مراسم را حرام میدانند. یا به تعبیر دیگر، هرچه که فرض، واجب و سنت نباشد، از دید آنها حرام است. درحالیکه نوعیت استنباط احکام از دین، اینگونه نیست. خیلی مراسم اجتماعی است که فرض، سنت و واجب نیست، اما آنطرف حرام هم نیست بلکه مباح است.
ریشه سوم برمیگردد به کم علمی مخالفین نوروز نسبت به احکام شرعی؛ اینها بامعلومات سطحی که در مورد بدعت و یا اضافه کردن در دین دارند؛ برداشتشان این است که بدعت شامل اضافه کردن در عبادات و همچنان شامل مراسم غیردینی هم میشود. درحالیکه اینگونه نیست. مراسم غیردینی مانند نوعیت مراسم مهمانی و عروسی، در دین مشخص نشده است؛ اما الزاماً ضد دینی هم نیست. اینها نتوانستند که مرز بین بدعت و امر مباح را جدا کنند.
ریشه چهارم، تعصب قومی است. متأسفانه در افغانستان این تعصب شامل همهی مناسبتها شده؛ وقتی یک قوم، کشتیگیری را زیاد ارزش میدهد، قوم دیگر میآید برای او دلایل بیاهمیت بودن میتراشد. قومی دیگری فوتبال را اهمیت میدهد، قوم دیگری میآید به او دلایل بیاهمیت بودن پیدا میکند. نوروز هم همینگونه شده است. چون بیشتر کسانی که نوروز را تجلیل میکنند فارسیزبانان هستند؛ ازاینجهت اقوام دیگری میآیند و در برابر آنها ایستادگی میکنند؛ یعنی این مخالفت ریشه قومی دارد.
مخالفت با نوروز در قدم اول ریشه فرهنگی دارد، در قدم دوم ریشه قرائت خاص از دین دارد، سوم همریشه کم علمی و چهارم همریشه قومی دارد.
پرسش: مخالفان نوروز چقدر توانستهاند در کمرنگ کردن و تجلیل نکردن از آن در افغانستان کامیاب شوند؟
پرسش: مخالفان نوروز نتوانستند پیروز باشند. نگاه کنید به هراندازهای که مخالفت با نوروز تشدید شد، به همان اندازه علاقهمندی، جستجو، تحقیق، بررسی و کنجکاوی مردم نسبت به نوروز بیشتر شد. قاعده اجتماعی همین است که عکسالعمل و واکنش جامعه نسبت به یک قضیهای که در میان جامعه مروج بوده و مورد منع قرار میگیرد، این است که مردم بیشتر کنجکاوی نموده و بیشتر بررسی و بیشتر ارزیابی میکنند.
به این خاطر، مخالفان نهتنها اینکه نتوانستند با نوروز مخالفت کنند، بلکه حالا مجبورند، علاوه بر هزینههای فرهنگی، هزینههای سیاسی و امنیتی و اقتصادی بپردازند. باید به لحاظ سیاسی رسماً نوروز را از رسمیت بیندازند. اینیک هزینه سیاسی است. هزینه فرهنگی نیز باید بپردازند، یعنی که مجبورند علیه نوروز تبلیغات کنند. هزینه اقتصادی نیز باید بپردازند، مصرف کنند تا در برابر نوروز پیروز شوند؛ اما نمیشوند.
پرسش: آیا نوروز یک امر فرهنگی است یا یک مناسبت دینی؟
پاسخ: نوروز یک فرهنگ است و ربط دینی هم دارد. نباید اینگونه بگوییم که امور فرهنگیمان، بیرون از دین است، نه! امور فرهنگی ما هم دینی است ولی ضد دین نیست و الزاماً شامل حکم فرض و واجب دین هم نیست؛ اما مشمول مباح و روای دینی است. وقتی دین ما یکچیزی را فرض میکند امر دینی است، یکچیزی که حرام میکند، حرام بودن آن امر دینی است و یکچیزی را که مباح هم میدانند امر دینی است؛ یعنی نوروز دینی است به این لحاظ که دین ما، آنها مباح دانسته، وقتی دین ما آن را حرام نگفته است یعنی که مباح است و این مباح را ما بیرون از دین نمیدانیم.
اگر منظور سوال این باشد که منشأ دینی و اسلامی دارد، منشأ دینی اسلامی ندارد، این دلیل اش نیست که ضدیت اسلامی دارد. دلیلش این است که قبل از اسلام، وجود داشته، قبل از زرتشتی بوده و ۲۰۰ سال قبل از آن بهصورت افسانهی وجود داشته است و این را کسی هم گفته هم نمیتواند که منشأ زرتشتی دارد، قبل از آن بوده و دین زرتشتی هم وقتی آمده با او مبارزه نکرده، همینگونه که اسلام هم آمده با او مبارزه نکرده اما شکل اش را عوض کردهاند.
تمام مراسم فرهنگی وقتی ادیان میآیند، شکل آن را عوض میکنند تا در تضاد با احکام قرار نگیرند؛ اما به حیات خود ادامه میدهد در توافق با همان دین؛ نوروز هم در حیات خوب ادامه داده در توافق با اسلام.
پرسش: در گرامیداشت از نوروز چه حرکات و نمادهایی وجود دارد که بتواند حداقل گرامیداشت از آن را، برای یک گروهی حلال جلوه دهد و برای یک گروهی حرام پندارد؟
پاسخ: خوب، دو سه نماد یا دو سه اجرای مراسم وجود دارد.
در افغانستان بهاصطلاح که میرفتند جهنده بالای زیارت منصوب به حضرت علی ع در مزار شریف بود که مردم کمکم به آن جنبه تقدس میدادند و باور داشتند که یک روز مقدس هست. خوب همین نماد باعث میشود که این قضیه پیش بیاید که آیا همین، جنبه تقدس در دین وجود دارد یا نه؟ که طبعاً وجود ندارد و در اذهان مردم بهصورت اجتماعی این مسأله جنبه تقدسی یافته است.
در مرحله دوم، بعضی مراسم باقیمانده از قدیم، مثل آتشبازی و اینها نیز وجود دارد که برخیها میگویند، نوع پرستش آتش است. درحالیکه این قضیه نیست. خوب وقتی مراسم آتشبازی در شب استقلال هم میشود دیگر او پرستش آتش نیست. در افغانستان وقتی میلههای گل نارنج یا گل بادام میشود، این گلها آورده میشود درروی یک میز قرار داده میشود به این معنی نیست که گلها را پرستش میکنید. در نوروز هم وقتی مردم مراسم آتشبازی برگزار میکنند معنیاش این نیست که این آتشبازی، پرستیدن آتش باشد اما باورها باید اصلاح شود که نگاه مردم به آتش، تقدس نباشد. نوعی بازی باشد.
نماد سوم هم قرار دادن اسلام در برابر نوروز و یا هم بیرون کردن نوروز از اسلام است که این هم درست نیست. همانگونه که برخی موافقین نوروز ادعا میکنند که ما یک اسلام داریم و یکچیزهایی داریم که ربطی به اسلام ندارد و آن را جدا ما حفظ میکنیم؛ درحالیکه اینگونه نیست. نوروز درست که پیش از اسلام بوده اما فعلاً اسلامی است. موردتوافق و موافقت اسلام است. وقتی هست، نباید تصور ما این باشد که دین را تقلیل بدهیم به تعدادی از احکام و مباحات را از دین بیرون کنیم. این مباحات، مباحات دینی و روا ها هم رواهای دینی هستند.
پرسش: باوجود تمامی مخالفتهای گروههای مخالفان نوروز و یا کمپاین برای گرامیداشت آن از سوی موافقان این روز؛ مردم راه میانه را همواره در پیش دارند و این روز را در افغانستان با رسمهای مردمی گرامی میدارند؛ این درواقع میتواند چه پیامی از نوروز ارایه کند؟
پاسخ: پیام روشن است و این پیام از جانب مردم نیست؛ این پیام از جانب خود مراسم اجتماعی است. مراسم اجتماعی در میان جامعه، با ادامه حیات جامعه، به حیات خود ادامه میدهد و اگر به شکل رسمی ادامه ندهد به گونهی غیررسمی ادامه میدهد. هیچگاهی فراموش نمیشود چون فرهنگ بهصورت خودکار میان جامعه حضور دارد و مردم نه به لحاظ رسمی که یک قانون وجود داشته باشد بلکه بهصورت خودکار، در ذهن اجتماعیشان، فرهنگشان را حفظ میکنند.
پرسش: تبریک گفتن این روز و یا آراسته کردن خود با لباس و شادمانی در این روز حرام است یا حلال؟
پاسخ: قطعا حلال و کار خوبی هم هست. شما وقتی ازدواج را تبریک میگویید، وقتی روز استقلال را تبریک میگویید و روز تولد فرزندشان را تبریک میگویید، وقتی روز فارغ شدن از مدرسه و مکتب را تبریک میگویید؛ چه شده است که نوروز را تبریک نمیگویید؟ تبریکی در اسلام جز از اخلاق اجتماعی است. هر تحولی، هر پیشآمدی و هر مراسمی که بیاید ما با تبریک گفتن، این معنا را میرسانیم که امیدواری، برکت و مبارک بودن را از جانب پروردگار داریم.
پرسش: دین اسلام در پیوند به آغاز فصل روییدن و زنده شدن دوباره طبیعت، چه نگاهی دارد؟ آیا ما با یک نگاه طبیعتدوستانه و شاد بودن روبرو هستیم و یا این روند به نحوی تکرار در تکرار است که همیشه میآید و چیزی قابلتوجهی ندارند؟
پاسخ: اسلام درمجموع به طبیعت نگاه احترامآمیز و نگاه شناخت دارد. به لحاظ فلسفیاش طبیعت را، کلید شناخت پروردگار میداند و به لحاظ اجتماعی به طبیعت احترام میگذارد. چون طبیعت باید آباد شود، حفظ شود، وسیلهی حفظ و آبادی آن، فعالیت انسان است و مسوولیت حفظ و آبادی آن نیز، به دست انسان است.
پرسش: پیام نوروز برای آنانی که این روز را نفی و یا حرام میپندارند؛ چیست؟
پاسخ: بسیار مشخص است و آن این است که نوروز هیچگونه تشبیه به آتشپرستی نیست چون مال آتشپرستان نبوده؛ اما اینکه آتشپرستان نیز درگذشته این مراسم را حفظ کردهاند، چه گناهی کردهاند؟ یا نوروز در این زمینه چه گناهی دارد؟
ما و شما میدانیم که حتا حج که در اسلام یک حکم فرضی است، قبل از اسلام نیز وجود داشته؛ اسلام وقتی آمد آن را فرض کرد. حالا نمیشود گفت که حج چرا پیش از اسلام بوده است.
حالا اگر اسلام میآمد و نوروز را نیز فرض میگردانید که حالا نوروز هم تبدیل به یک حکم شده بود مثل نماز و روزه؛ حالا فرض که نکرده است، الزاماً به معنی حرام بودن اش نیست.
نکته دوم که مخالفین نوروز روی آن تاکید دارند این است که در روز نوروز، فعالیت و اعمالی انجام میشود که در تضاد با دین است. خوب در هر مراسم اجتماعی که فعالیت ضد دینی انجام شود، آن ناروا است. آن به خود فرهنگ آسیبی نمیرساند، به شخصی که آن را اجرا میکند آسیب میرساند. شما در روز عید هم اگر شراب بنوشید، شراب خوردن حرام است، شما اگر در ماه رمضان هم افطاریتان را با مال مردم و با ظلم کنید، حرام است. تقدس رمضان باعث نمیشود که آن حلال شود.
هر مراسم چه دینی چه غیردینی، چه اجتماعی و چه انفرادی به لحاظ ماهیت اجرایی خود حکم جداگانه میگیرد. نوروز به لحاظ ماهیت اجتماعی خود، حکماش همین است که روا است؛ اما به لحاظ اینکه چگونه اجرا میشود آن حکم جداگانه دارد. اگر شما این روز را تبریک میگویید، لباس نو میپوشید و نوروز را بهعنوان یک فرهنگ و مراسم روا انجام میدهید و جشن میگیرید، به سیر و سیاحت میروید کار خوبی میکنید. ولی اگر این را با ابتذال و با فحشا و اینها خلط میکنید، کار بدی انجام میدهید. همانگونه که عید هم همینطور است و اگر عید را به شکل عبادت اش انجام میدهید کار خوب نه بلکه عبادت انجام دادهاید و اگر غلط کردید خوب کار اشتباهی انجام دادهاید. نوع اجرا برمیگردد به اشخاصی که او را اجرا میکنند.
سلامت و بهخیر باشید!