در پاسخ دوستان به اینکه چرا فیسبوک روایت را حذف کردهاند.
چند روز پیش، فیسبوک پایگاه خبری_تحلیلی روایت، مورد هجوم تاریکاندیشان قرار گرفت. در نخستین فرصت، تلاش کردیم تا فیسبوک خود را بازیابی کنیم و از آن برای نشر اطلاعات و تحلیلها، تصاویر آگاهیدهی و روشن نگهداشتن شمع آزادی بیان در حد خودمان، استفاده کنیم. بدبختانه، پس از یک روز تلاش برای بهدست آوردن فیسبوک، صبح روز بعد دوباره براثر اطلاعات نادرست و یا استفاده از منابع خارجی، فیسبوکمان برای بار دوم حذف گردید. این واقعه سبب شد تا یک صفحهی فیسبوک جدید برای نشر و پخش روایت ایجاد و آنرا برای خوانندگان خویش معرفی کنیم.
بسیاری از من پرسیدند که چرا روایت مورد حمله و حذف قرار میگیرد؟ خواستم در این پیوند نکات اساسی و مهم روایت را بازگو کنم تا از یکسو بتوانم روایت را عمیقتر معرفی کنم و از سوی دیگر پاسخی برای خوانندگان این پایگاه ارایه کنم.
روایت چه دارد که اینگونه مورد حمله قرار میگیرد؟
۱. خانواده روایت:
گروهی از نویسندگانی که آگاهی لازمی از اوضاع افغانستان، منطقه و جهان دارند؛ نویسندگان و روزنامهنگارانی که ادعای نداشته/ندارند. آگاهان تاریخ، فرهنگ، هویت و بیرون شده از بطن مردم هستند. اینجا نقدهای اصلاحطلبانه مبتنی بر خواست مردم بر تمامی گروههای دخیل در قضایای افغانستان از سوی خانواده روایت، بازتاب مییابد. خانواده روایت، صمیمت، صداقت و تعهد برای اجرای عمل را از وظایف ایمانی و وجدانی خویش میپندارند.
۲. هدف روایت:
روایت، آبی است بر روی آتش روایت دروغینی که امروز فرهنگ، هویت، تاریخ و سلامت یک سرزمین را از بین برده است.
روایت نمادهای انحصارطلبی قومی، مذهبی، دیگرستیزی، حذف، تبعیض جنسیتی، قومی، زبانی و فرهنگزدایی را ضمن آنکه نمیپذیرد؛ مستدل در برابر آن میایستد و روایت واقعی مردم را بازگو و پیشکش میکند.
۳ دینگرایی روایت:
روایت بازپخش کننده روایتهای واقعی دانشمندان، پیشکسوتان و سرداران دین است. آنانی که زیبایی دانش، کلام و فهمشان؛ چراغ هدایت و بانی سلامت جهانیان است. روایت واقعی دین در برابر افراطوتفریط، بازگوکننده پندارهای علمای کلام و دعوت درراه همگرایی اسلامی معتدل است.
۴. زنان در باور روایت
زنان در باور روایت، مشعلداران آزادی، برابری، پیشروی و سلامت یک سرزمیناند. روایت، زنان را سازندگان کشور و نجاتدهنده سرزمین از جهل، تذویز، ستیز و افراطیت سرسامآور می داند.
باور روایت، زنان قدرت واقعی افغانستان است و این زنان هستند که بارها، سرود هستی را برای رزمندگان خواندهاند و در برابر هرگونه ظلم، تبعیض و تحجر، بیباکانه و به عینیترین صورت زنانه ایستادهاند و نه گفته اند.
۵. روایت و انحصارطلبی:
روایت هرگونه انحصار و قدرتطلبی زیر عنوان برادر بزرگ، قوم بزرگ و سازمان بزرگ را رد و نفی مینماید. روایت افغانستان را مال همه میداند و انحصار را مانع و سد راه هرگونه رشد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و مردمی میداند. روایت قدرتهای انحصاری را شکننده و کوتاه میداند و باور دارد، انحصارگرایی مردود و پایانپذیر است.
۶. روایت و دیگرستزی:
ازآنجاییکه در سرزمین ما، تعریف مشخصی برای، دیگر افراد و گروههای مختلف مذهبی، قومی و زبانی وجود ندارد؛ روایت چنین میپندارد که هرگونه نگاه مذهبی، قومی، سمتی و لسانی قابل حرمت بوده و هیچ فردی، گروهی و دولت خود خواندهای، اجازه و صلاحیت رد، نفی و حذف این گروهها را ندارد و آن را خلاف تمامی اصولهای اخلاقی، اسلامی، اجتماعی و مردمی میپندارد.
۷. روایت و فارسی:
زبان رسمی کاری در روایت، زبان فارسی بوده و این رسانهی مردمی به آن زبان خواهد نوشت. روایت، تمامی زبانهای دیگر در سرزمین را حرمت داشته اما باور دارد عظمت، شکوه و پهنه گسترده و عمیق این زبان فارسی است که میتواند عمومیت داشته باشد. روایت، فارسی را در تاریخ، دیروز و امروز افغانستان، گرامی میدارد و خویش را در برابر آن مسوول میداند.
۸. روایت و افراطیون:
روایت، هرگونه افراطوتفریط را چه در بخشهای دینی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردود میداند و در پی نفی آن با دلایل و مثالهای واضح میایستد.
انفوهای روایت چنان آفتاب روشن در برابر تاریکی محض حاکم بر سرزمین ماست که هرگونه خرافات و دروغبافی آنها را در سیاست، اجتماع، اقتصاد، دین و روایتهای خودساخته از پیشگامان دینی زیر نام حنفیت را بازگو و آشکارا میسازد.
دهها دلیل دیگر میتواند در این زمینه وجود دارد که میتواند دست افراطیون و بدبینهای روایت ببندد؛ اما نکته اساسی در روایت ایستادگی، عمل و نه گفتن به تمام انحصارطلبی قومی، دیگر ستیزی و فرهنگزدایی است که صادقانه میشود بر آن اعتماد و باور داشت. این شمهی از فعالیت و عللی بود که در پیوند به مسدود کردن فیسبوکمان بیان گردید.