در جایکه همهچیز سنتی باشد؛ اگر حرف بزنی سنت، اگر نان بخوری سنت، اگر بیرون از خانه بروی سنت؛ حتا نامههای عاشقانه هم جزء سنت شده بود و هنوز که هنوز است بازهم این سنت کارش را میکند. در آن وقتکه فروغ فرخزاد برای پروز شاپور نامه مینوشت؛ چقدر دوران سخت و پر از فشارهای زیاد بوده، ولی فروغ هیچگاهی خودش را در مقابل سنت و در مقابل ادعای خانواده تسلیم نکرد، فقطوفقط بهعشق که دچار شده بود، به آن فکر میکرد و برای بهدستآوردن پرویز شاپور از هر راه که بود استفاده کرد؛ گاهی با التماس، پیش پدر