چکیده سرمایه اجتماعی، بهعنوان پیوندهای اعتماد، مشارکت و همبستگی درون جامعه، نقش حیاتی در پایداری نظامهای سیاسی دارد. در افغانستان، طی دوران جمهوریت، ضعف در این سرمایه منجر به بیاعتمادی عمومی، نابرابریهای اجتماعی و در نهایت، سقوط نظام شد. این مقاله به بررسی ابعاد سرمایه اجتماعی در افغانستان، تأثیرات آن در دوران جمهوریت و وضعیت کنونی در امارت اسلامی میپردازد. مقدمه سرمایه اجتماعی یکی از کلیدیترین پایههای ثبات و کارآمدی هر نظام سیاسی است. سرمایهای نامرئی اما پرقدرت که در قالب اعتماد، انسجام اجتماعی، مشارکت و پیوندهای بین فردی خود را نشان میدهد. در افغانستانِ دوره جمهوریت، با وجود