مقدمه: در سرزمین هزاران داستان، میان کوههای سربهفلک کشیده، دشتهای پهناور و رودهای خرامان، نامی با طنین جادویی و صدای آسمانی بر فرازِ زمانومکان بهگوش میرسد؛ احمد ظاهر. این مردِ افسانهای، همچون ستارهی تابناک، کهکشان موسیقی افغانستان را روشن کرد و بهسانِ شهابی درخشان، زندگیاش در اوج زیبایی و شکوه بهپایان رسید. داستان احمد ظاهر، داستان عشقِ بیپایان، هنرِ بیبدیل و سرنوشتی پر از رمز و راز است. داستانیکه او را تا مرزِ اسطوره شدن رساند و این قصه را پایانی نیست. احمد ظاهر، ستارهای که در آسمان موسیقی افغانستان درخشید و همچون شهابی درخشان، ناگهان در اوجِ شکوه