سقوط نظام جمهوریت، عواملی بیشمار داشت که یکی از آن عوامل، فساد بیش از حد اداری بود. این فساد اداری، روح تمام نظام را تسخیر کرده بود. از سطح کلان سیاسی شروع تا پایینترین مامور دولتی (اعم از بخش نظامی و ملکی) غرق این فساد بودند. یکی از مصداقهای فساد در سطح کلان و رهبری حکومت، تقرریهای سلیقهوی در بستهای بلند دولتی بود. این تقرریها چنان سلیقهوی و فسادمحور بود که آدم از شنیدنش شاخ میکشید. مثلا، یکی از میان صدها مورد آن، تقرر عجوبهی بنام رنگینه حمیدی به حیث وزیر معارف یک کشور بود. او که حتی سواد