دیروز مخالفان سیاسی طالبان در ویانا برای بار چهارم نشست برگزار کردند. در این نشست جریانهای سیاسی و نظامی مخالف طالبان شرکت کرده و در بارهی مسایل افغانستان صحبت کردند.
در حالی که توقع مردم از این نشست این بود که نتایج ملموسی در راستای اتحاد و جریانهای ضدطالبانی در پی داشته باشد، اما بسیاریها معتقداند که نتیجه این نشست ناخواسته و ناآگاهانه، باعث سفیدنمایی طالبان گردیده و در واقع کمپاینی به نفع رژیم قومگرا و قرون وسطایی طالبان بوده است.
آنچه باعث شده است تا کاربران شبکههای اجتماعی و فعالان سیاسی، چنین نتیجهگیری کنند، سخنان آقای محقق و احمد مسعود در این نشست است.
محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، دیروز در نشست مخالفان طالبان در ویانا، پایتخت اتریش، گفت که سراجالدین حقانی، وزیر امور داخله طالبان، همانطوری که مرد جنگ بود، مرد صلح نیز است.
او افزوده است که خلیفه طالبان کمی موضع نرمتری در مورد مذاکرات میان افغانستانیها دارد.
احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی، نیز در این نشست گفته است که طالبان قوم ندارد و یک گروه قومی نیستند.
سخنان آقای محقق و احمد سعود در نشست ویانا، در میان کاربران شبکههای اجتماعی و حلقات سیاسی واکنشهای تندی را در پی داشته است. بسیاریها سخنان آقای محقق و مسعود را سفیدنمایی طالبان خوانده و گفته اند که در این نشست، علاوه بر اینکه به سراجالدین حقانی لقب «مرد صلح» را داده شده است، همچنان حکومت طالبان یک رژیم غیرقومی و تقریبا فراگیر معرفی گردیده است.
عبداللطیف پدرام، رهبر حزب کنگره ملی، در صفحه ایکس خود نوشته است که «ضیافت ویانا» در واقع کمپاینی به نفع رژیم قومگرا و قرون وسطایی طالبان بوده است. او استدلال کرده است که در این ضیافت، از حقانی به عنوان مرد صلح یاد شده و «در عین حال ارشاد شد که: طالب متعلق به یک قوم و زبان خاص نیست! معنایش این است که طالب جریان ملی و فراقومی و همه شمول است.»
همچنان بسیاریها با اشاره به گزارشهای معتبر بینالمللی، سخنان احمد مسعود را به نقد گرفته و یادآوری کرده اند که همهی دنیا حکومت طالبان را یک حکومت تکقومی میدانند اما احمد مسعود -ناخواسته یا نادانسته- در تطهیر طالبان سخن گفته است.
در اینکه حکومت طالبان یک رژیم قومگرا و تکقومی است، تردیدی وجود ندارد و این امر را گزارشهای معتبر نهادهای بینالمللی نیز تایید میکند.
از این که بگذریم، چیزی دیگری برای مردم افغانستان غیرقابل قبول است، اعطای لقب «مرد صلح» به سراجالدین حقانی است. سراجالدین حقانی، رهبر یکی از شبکههای مخوف نظامی است که در بیست سال گذشته، عامل قتل و کشتار هزاران غیرنظامی در کابل و سایر شهرهای افغانستان بوده است. یکی از حملات انتحاری که توسط شبکهی او راهاندازی شد، حملهی انتحاری چهارراهی زنبق بود. در این حمله، صدها تن غیرنظامی کشته و زخمی شدند.
آیا خانوادههای قربانیان این حمله میتوانند تحمل کنند که کسی به رهبر شبکه حقانی لقب «مرد صلح» را اعطا کند؟ آیا این به نحوی نمکپاشی بر زخم خانوادههای قربانیان نیست؟
به هر صورت، رهبران مخالف طالبان متاسفانه روایت درست و مناسبی از مخالفت شان با این گروه ندارند و همواره دچار تناقضگویی بودهاند.
روایت نقش مهمی در یک مبارزه دارد. این گروه پیش از آنکه وارد مبارزه سیاسی یا نظامی شوند، در گام نخست باید تلاش کنند یک روایت واحد و یک دست و قابل قبول برای مردم ارایه کنند و همچنان در سخنرانیهای خود از ادبیاتی استفاده کنند که بتواند مردم را بسیج کند، نه اینکه آنها را ناامیدتر بسازد.