برگردان : حسیب الله ولی زاده
در مقاله پیشین در مورد حد سنگسار بیان کردم که این حد از زمان خلفای راشدین تا اکنون مورد مناقشه بوده است. برای تایید این نظر سخنان و دلایلی را ذکر نمودم و حرف مهمی را فراموش کردم. این حرف نشان می دهد که در زمان خلافت عمر بن الخطاب در مورد ثبوت سنگسار و عدم وجود حکم آن در قرآن کریم مناقشه هایی صورت گرفته است. امام احمد در مسند خودش از عبدالرحمن بن عوف رضی الله عنه روایت می نماید که گفت : عمر بن الخطاب حج نمود و خواست برای مردم خطبه یی ایراد نماید. عبدالرحمن بن عوف گفت : اکنون مردم پست و فرومایه حضور دارند.[ ممکن آنها منظور شما را درست درک نکنند] این امر را تا رسیدن به مدینه به تعویق باندازید. [راوی می گوید] زمانی که به مدینه رسید، خودم را به منبر نزدیک کردم و شنیدم که می گفت : کسانی هستند که می گویند: سنگسار چیست؟ در کتاب خدا [ قرآن کریم] حکم تازیانه [ جلد] وجود دارد. پیامبر خدا (ص) سنگسار کرد و ما نیز پس از او این کار را انجام دادیم. اگر مردم نگویند در کتاب خداوند اضافه می نمایم چیزی را که در آن وجود ندارد، [ آیت رجم] را همانگونه که نازل گردیده بود، اضافه می کردم.(۱)
مجازات آخروی فحشا در قرآن
در آیات بسیاری قرآن کریم مجازات فحشا را بیان نموده است. برخی این آیات مکی و برخی هم مدنی اند. قرآن در دو سطح در این مورد حرف می زند؛ یکی: تحریم فحشا و مجازات آخروی آن . به حکم خاصیت قرآن مکی در آیه های مکی به این امر می پردازد. دومی : مجازات دنیوی فحشا . آیه های که مجازت آخروی فحشا را بیان می کند، قرار ذیل اند:
۱ – « ولَا تَقۡرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَسَآءَ سَبِيلٗا»«[به هیچ وجه] به زنا نزدیک نشوید؛ زیرا این کارى زشت و راهى بد است» [سوره أسراء، آیت ۳۲]
۲ – «وَٱلَّذِينَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ إِلَّا عَلَىٰٓ أَزۡوَٰجِهِمۡ أَوۡ مَا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُهُمۡ فَإِنَّهُمۡ غَيۡرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ٱبۡتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡعَادُونَ » «و آنان که شرمگاه خود را نگه دارنده اند؛ مگر در [کامجویی از] همسرانشان یا کنیزى که در ملک آنهاست که آنها مورد سرزنش نیستند و هر که جز از این [دو] را طلب کند پس چنین کسان همان تجاوزکاراناند» [سوره مومنون، آیت ۵ – ۷]
۳ – «وَٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا يَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِي حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَا يَزۡنُونَۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ يَلۡقَ أَثَامٗا يُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَيَخۡلُدۡ فِيهِۦ مُهَانًا» «کسانى که با خدا، خدای دیگرى را نمىخوانند و شخصى را که خدا [کشتنش را] حرام نموده است، نمىکشند، مگر در صورتى که [کشتن او] به حق باشد،و زنا نمىکنند و هر کس اینها را انجام دهد، مجازات سختى خواهد داشت. عذاب او در روز قیامت، چند برابر میشود و با خوارى و ذلّت در آن [عذاب] ماندگار خواهد گشت» [ سوره فرقان ، آیات ۶۸ – ۶۹]
مجازات دنیوی فحشا در قرآن
قرآن مدنی، مجازات دنیوی فحشا را در چند مرحله بیان کرده است. این مراحل و آیات قرار ذیل اند :
۱- «وَٱلَّـٰتِي يَأۡتِينَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمۡ فَٱسۡتَشۡهِدُواْ عَلَيۡهِنَّ أَرۡبَعَةٗ مِّنكُمۡۖ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمۡسِكُوهُنَّ فِي ٱلۡبُيُوتِ حَتَّىٰ يَتَوَفَّىٰهُنَّ ٱلۡمَوۡتُ أَوۡ يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلٗا وَٱلَّذَانِ يَأۡتِيَٰنِهَا مِنكُمۡ فَـَٔاذُوهُمَاۖ فَإِن تَابَا وَأَصۡلَحَا فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ تَوَّابٗا رَّحِيمًا »«و آن دسته از زنان شما که به زشتکاری [زنا] آلوده مىشوند، چهار نفر [مرد] از میانِ خودتان به عنوان گواه بر آنان بخواهید. پس اگر آنها گواهى دادند. در آن صورت این زنان را در خانهها نگهدارى کنید تا زمانى که مرگشان فرا رسد یا خدا راهی [جدید] برای [رهایی] آنان قرار دهد. هر آن دو نفر از شما که به زشتکاری آلوده میشوند، آنها را تعزیر کنید پس اگر [پیش از محاکمه] توبه کردند و خود را اصلاح نمودند، در آن صورت از آنها صرف نظر کنید، زیرا خدا همواره توبه پذیرِ بسیار مهربان است» [ سوره نساء ، آیات ۱۵ و ۱۶]
۲ – « ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي فَٱجۡلِدُواْ كُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَةَ جَلۡدَةٖۖ وَلَا تَأۡخُذۡكُم بِهِمَا رَأۡفَةٞ فِي دِينِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۖ وَلۡيَشۡهَدۡ عَذَابَهُمَا طَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٱلزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوۡ مُشۡرِكَةٗ وَٱلزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَآ إِلَّا زَانٍ أَوۡ مُشۡرِكٞۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ» « [حکم] زنِ زناکار و مرد زناکار به هر کدام از آن دو، صد تازیانه بزنید و [اى حاکمان] اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید در [اجراى احکام] دین خدا، نسبت به آن دو دلسوزى شما را فرا نگیرد و هنگام کیفرِ آنان باید گروهى از مؤمنان حاضر باشند. مرد زناکار جز زن با زناکار یا مشرك ازدواج نمیکند، و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرك به ازدواج خود در نمیآورد، و این [کار] بر مؤمنان حرام شده است» [سوره نور ، آیات ۲ و ۳]
۳ – « وَمَن لَّمۡ يَسۡتَطِعۡ مِنكُمۡ طَوۡلًا أَن يَنكِحَ ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ فَمِن مَّا مَلَكَتۡ أَيۡمَٰنُكُم مِّن فَتَيَٰتِكُمُ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِۚ وَٱللَّهُ أَعۡلَمُ بِإِيمَٰنِكُمۚ بَعۡضُكُم مِّنۢ بَعۡضٖۚ فَٱنكِحُوهُنَّ بِإِذۡنِ أَهۡلِهِنَّ وَءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ مُحۡصَنَٰتٍ غَيۡرَ مُسَٰفِحَٰتٖ وَلَا مُتَّخِذَٰتِ أَخۡدَانٖۚ فَإِذَآ أُحۡصِنَّ فَإِنۡ أَتَيۡنَ بِفَٰحِشَةٖ فَعَلَيۡهِنَّ نِصۡفُ مَا عَلَى ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ مِنَ ٱلۡعَذَابِۚ ذَٰلِكَ لِمَنۡ خَشِيَ ٱلۡعَنَتَ مِنكُمۡۚ وَأَن تَصۡبِرُواْ خَيۡرٞ لَّكُمۡۗ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ » « هر کس از شما که توان مالى ندارد [تا] زنانِ آزادِ مؤمن را به همسرى بگیرد، پس از میان کنیزانتان، دختران جوان مومن را که مالکشان هستید به زنی بگیرد – و خدا به ایمان شما داناتر است. شما [مومنان] همه از یکدیگرید- پس دختران کنیز را با اجازه صاحبانشان به همسرى بگیرید و اُجرت هایشان (مهریهشان را) به طور متعارف و شایسته به آنان بپردازید. البتّه در صورتى که پاکدامن باشند و آشکارا کار زشت نکنند و جزء دوستگیران پنهانى[نه آشکارا و نه پنهانی زناکار] نباشند، هنگامى که این کنیزان شوهردار شدند اگر مرتکب عمل زشتى شوند در این صورت بر آنان نصف کیفرى است که بر زنان آزاد است، این [ازدواج با کنیزان] براى کسى از شماست که از مشقّت [آلوده شدن به زنا] بترسد و [البته] صبر کردن [تا زمان تمکّن مالى براى ازدواج] براى شما بهتر است، و خدا آمرزندة بسیار مهربان است» [ سوره نساء ، آیت ۲۵]
این آیات، مراحل مجازات فحشا را بیان می کند و فقهاء و مفسرین در مورد تاریخ و ترتیب نزول آن اختلاف کرده اند؛ آیا آیت اول بیانگر یک مرحله و آیات دیگر بیانگر مرحله دیگر است؟ آیا میان این دو مرحله، مرحله دیگری هم وجود دارد؟ آیا هر کدام این مراحل با سنت نسخ شده است؟ کسی که می خواهد در مورد کیفر سنگسار و مراحل تکامل مشروعیت آن تحقیق نماید، دانستن این جزییات برای وی مهم است. به اساس همین تحقیق به این نتیجه خواهد رسید که کیفر سنگسار حد، منسوخ و یا تعزیر است.
اختلافات مفسرین در تفسیر آیات سوره نساء
در گام نخست، آیات ۱۵ و ۱۶ سوره نساء را بررسی می نماییم و نظریات مفسرین و فقهاء در مورد نسخ و عدم نسخ آن را بیان می کنیم. به گونه طبیعی این بررسی شامل آیات دیگر[ آیات ۲ و ۳ سوره نور و آیت ۲۵ سوره نساء] نیز می گردد. نخستین آیاتی که مجازات فحشا را بیان می کرد، این آیات سوره نساء بود : « وَٱلَّـٰتِي يَأۡتِينَ ٱلۡفَٰحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمۡ فَٱسۡتَشۡهِدُواْ عَلَيۡهِنَّ أَرۡبَعَةٗ مِّنكُمۡۖ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمۡسِكُوهُنَّ فِي ٱلۡبُيُوتِ حَتَّىٰ يَتَوَفَّىٰهُنَّ ٱلۡمَوۡتُ أَوۡ يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلٗا وَٱلَّذَانِ يَأۡتِيَٰنِهَا مِنكُمۡ فَـَٔاذُوهُمَاۖ فَإِن تَابَا وَأَصۡلَحَا فَأَعۡرِضُواْ عَنۡهُمَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ تَوَّابٗا رَّحِيمًا »«و آن دسته از زنان شما که به زشتکاری [زنا] آلوده مىشوند، چهار نفر [مرد] از میانِ خودتان به عنوان گواه بر آنان بخواهید. پس اگر آنها گواهى دادند. در آن صورت این زنان را در خانهها نگهدارى کنید تا زمانى که مرگشان فرا رسد یا خدا راهی [جدید] برای [رهایی] آنان قرار دهد. هر آن دو نفر از شما که به زشتکاری آلوده میشوند، آنها را تعزیر کنید پس اگر [پیش از محاکمه] توبه کردند و خود را اصلاح نمودند، در آن صورت از آنها صرف نظر کنید، زیرا خدا همواره توبه پذیرِ بسیار مهربان است» [ سوره نساء ، آیات ۱۵ و ۱۶]
زمانی که دیدگاه های فقهاء و مفسرین در تفسیر این آیات را بخوانیم، با انبوهی از تناقض گویی ها روبر می شویم؛ برخی از مفسرین این آیات را منسوخ می دانند و برخی ها باور دارند که این آیات منسوخ نیست. امام ابن عربی می گوید : امت اتفاق نظر (اجماع) دارند که این آیت منسوخ نیست . (۲)
اما امام الکیا الهراسی برخلاف امام ابن عربی، ادعای اجماع را رد می نماید و می گوید : اکثر علما معتقد اند که این آیات[ آیات ۱۵ و ۱۶ سوره نساء] توسط آیات سوره نور[ ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي ] نسخ شده است . (۳)
مفسرین در تفسیر این دو آیت اختلاف کرده اند؛ آیا این آیات در مورد مجازات مرد و زن زناکار و زناکاران مجرد و متأهل حرف می زند یا آیتی مجازات مرد را بیان می کند و آیت دیگر بیان گر مجازات زن است؟ یا این گونه نیست بلکه، آیتی مجازات زناکار مجرد و دیگری مجازات زناکار متأهل را بیان می نماید؟ آیا این دو آیت در مورد مجازات زنا حرف می زند و یا مجازات لواطت و همجنس گرایی زنان را بیان می کند؟ مفسرین در این مورد اختلاف نموده اند؛ برخی ها می گویند: این آیات، مجازات لواطت و همجسن گرایی زنان را بیان می نماید. برخی دیگر گفته اند : این آیات، مجازات مردان و زنان زناکار را قطع نظر از این که مجرد باشند یا متأهل، بیان می کند. تعدادی هم گفته اند : این آیات، بیانگر مجازات زنای زنان و مردان مجرد است. هر کدام این مفسرین به منظور تایید دیدگاه های شان، دلایلی را از قرآن، سنت، زبان و قواعد به گونه مفصل که اینجا حوصله بیان آن را ندارد، ذکر کرده اند. علاقه مندان می توانند به کتاب های تفسیر و به ویژه تفسیر آیات الأحکام مراجعه نمایند. (۴)
چه مفسرین در تفسیر آیات سوره نساء اتفاق داشته باشند و چه اتفاق نداشته باشند، اما باز هم این آیات در مورد مجازات فحشا – چه لواطت باشد یا همجنس گرایی زنان و زنا – حرف می زند و این قدر اتفاقی میان همه این مفسرین است. مجازات فحشا در اوایل اسلام، خانه نشین کردن اجباری[حبس] و تنبیه [ تعزیز] مرتکیبن فحشا بوده است. چنانچه خداوند می فرماید : «أَوۡ يَجۡعَلَ ٱللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلٗا»« یا خدا راهی [جدید] برای [رهایی] آنان قرار دهد.» فقهاء و مفسرین در تفسیر راه جدید[ سبیل] باهم اختلاف کرده اند. مراد از راه جدید [سبیل] چیست و کدام نص[آیت و حدیث] آن را بیان می نماید؟ اکثر فقهاء این دو آیت سوره نساء را منسوخ دانسته اند. برخی ها باور دارند که حدیث عباده بن صامت این آیات را نسخ کرده است. این حدیث قرار ذیل می باشد : « خُذُوا عنِّي خُذُوا عنِّي ، قدْ جعل اللهُ لهنَّ سَبِيلًا ، البِكرُ بالبِكرِ ؛ جَلدُ مِائةٍ ، و نَفْيُ سَنةٍ ، و الثَّيِّبُ بالثَّيِّبِ ، جَلدُ مائةٍ و الرَّجْمُ »« از من بگیرید[ از من بیاموزید]، خداوند برای آنها راهی قرار داده است. [مجازات] زناکارن مجرد، صد تازیانه و تبعید یک ساله است و [مجازات] زناکاران متأهل، صد تازیانه و سنگسار است.(۵) این سخن، نظر کسانی است که باورمند به نسخ قرآن توسط سنت اند. اما قاضی ابو یعلی می گوید : امکان ندارد توسط حدیث عباده نسخ صورت گیرد؛ زیرا این حدیث خبر واحد است و نسخ با خبر واحد جواز ندارد. (۷)
به اساس همین نظر ، حدیث عباده راه جدید [سبیل] را بیان نموده است. بنابرین، این حدیث آمده است تا مجازات موجود در سوره نساء را با بیان مجازات تازیانه و تبعید زانی مجرد و تازیانه و سنگسار زانی متأهل نسخ نماید.
هم چنان برخی مفسرین باور دارند که این آیات [ آیات ۱۵ و ۱۶ سوره نساء] توسط آیات ذیل نسخ شده است : « ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي فَٱجۡلِدُواْ كُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَةَ جَلۡدَةٖۖ » « [حکم] زنِ زناکار و مرد زناکار به هر کدام از آن دو، صد تازیانه بزنید» [سوره نور ، آیت ۲ ]
آنها می گویند: آیات ۱۵ و ۱۶ سوره نساء مجازات زناکاران مجرد را بیان می کرد. این حکم با نزول آیات ۲ و ۳ سوره نور و بیان کیفر تازیانه نسخ گردید. هم چنان مجازات زناکاران متأهل با حکم سنگسار نسخ شده است. (۸) حکم آیت سوره نور( صدتازیانه) فقط شامل مرد و زن مجرد می شود.
اما این ترتیب مورد قبول همه نیست و در مورد آن، میان فقهاء و مفسرین معتقد به کیفر سنگسار مناقشه های بسیاری صورت گرفته است. این موضوع از صدر اسلام تا کنون بحث برانگیز بوده و همه گان تلاش می نمایند تا آن را حل نمایند و یا دیدگاه خودشان را بر مسند بنشانند. به عنوان نمونه، فقیه ای همچون الکیا الهراسی در باره این ترتیب و نسخ، سخن با ارزشی دارد، او می گوید : هر طوری سنجیده شود باز هم منسوخی در این آیت وجود دارد. سخن درست این است که این آیت توسط این حدیث « خُذُوا عنِّي خُذُوا عنِّي ، قدْ جعل اللهُ لهنَّ سَبِيلًا ، البِكرُ بالبِكرِ ؛ جَلدُ مِائةٍ ، و نَفْيُ سَنةٍ ، و الثَّيِّبُ بالثَّيِّبِ ، جَلدُ مائةٍ و الرَّجْمُ » نسخ شده است. مناسب است که آیت « ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي » پس از این فرموده پیامبر علیه السلام – « خُذُوا عنِّي خُذُوا عنِّي » – نازل شده باشد؛ زیرا اگر پیش از این حدیث نازل شده باشد، این سخن پیامبر – « خُذُوا عنِّي خُذُوا عنِّي ، قدْ جعل اللهُ لهنَّ سَبِيلًا » – معنایی ندارد. این نکته نشان می دهد که قرآن توسط سنت نسخ می گردد.
بنابرین، در صورتی که آیت سوره نور پس از حدیث عباده نازل شده باشد، این آیت برخی از مجازات زانی مجرد را بدون بیان حکم زنای زانی متأهل و تبعید یک ساله زانی، بیان می کند، اما در این سخن تردید وجود دارد. چگونه این آیت بیان موضوعی مهمی همچون حکم مجازات فحشا و سنگسار متأهل را با ذکر« ٱلزَّانِيَةُ وَٱلزَّانِي » فرو گذاشته است؟ در این آیت الف و لام جنس وجود دارد و تمام جنس زانی – مجرد باشد یا متأهل – را شامل می گردد. خداوند هم چنان می فرماید: «وَلَا تَأۡخُذۡكُم بِهِمَا رَأۡفَةٞ فِي دِينِ ٱللَّهِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۖ»« اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید در [اجراى احکام] دین خدا، نسبت به آن دو دلسوزى شما را فرا نگیرد» برای آن دو دلسوزی نکنید. خداوند این سخن را از روی مبالغه فرموده است. به این هم اکتفاء نکرده، بلکه در پایان با الفاظ شدید می فرماید: « وَلۡيَشۡهَدۡ عَذَابَهُمَا طَآئِفَةٞ مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ » « و هنگام کیفرِ آنان باید گروهى از مؤمنان حاضر باشند» از این مبالغه و الفاظ شدید دانسته می شود که اگر حد دیگری[ کیفر سنگسار] وجود می داشت، باید آن را بیان می کرد. هم چنان این احتمال وجود دارد که، حدیث عباده آیات ۱۵ و ۱۶ سوره نساء را نسخ نکرده ، بلکه این آیات توسط آیت سوره نور نسخ شده است و حکم این آیت[صدتازیانه]، به گونه یکسان شامل زانی مجرد و متأهل می گردد. از آنجا که فعل زنا بیشتر توسط آدم های متأهل صورت می گیرد، چطور امکان دارد خداوند حکم آن را بیان نکرده باشد؟ (۹)
سخن مهم این است که در آیات قرآنی ای که به گونه صریح مجازات فحشا را بیان می کند، آیتی در باره حکم سنگسار وجود ندارد. تمام احادیثی که به منظور ثبوت کیفر سنگسار به آن استدلال نموده اند، علما در بیان مفهوم آن اختلاف کرده اند؛ آیا این احادیث پس از نزول آیات سوره نور آمده است یا پیش از آن؟ هم چنان این موضوع که آیا احادیث آحاد، آیات قرآن کریم را نسخ می کند یا نه، مورد مناقشه است.
آیت سوره نور واضح و روشن و با الفاظ شدید، مجازات دنیوی تمام زناکاران را – چه مجرد باشند یا متأهل – بیان کرده است و این آیت حاوی مجازات دیگری نمی باشد. اسلوب قرآنی به گونه یی است که تمام احکام متعلق به مجازات را مفصلا بیان می کند، اما برخلاف این اسلوب در سوره نور تمام احکام متعلق به مجازات فحشا را مفصلا بیان نکرده است. به عنوان نمونه، قرآن در مورد احکام فحشای بیوه ها و زن ها و مردهای که طلاق گرفته اند، حرف نمی زند در حالی که این موضوع مهم است. در احکام قرآنی تفاوتی میان زنان و مردان وجود ندارد مگر که قرآن آن را بیان می کند. به عنوان نمونه ، احکامی همچون عدت، میراث و حداد [ ترک زینت و آرایش پس از وفات شوهر] ویژه زنان است و در این موارد با مردان تفاوت دارند و قرآن آن را بیان کرده است.
آنچه به گونه واضح از سیاق این آیات دانسته می شود این است که قرآن به حکم سنگسار – نه صراحتا نه اشارتا – اشاره نکرده است ، بلکه کسانی که باورمند به سنگسار همچون حد اند و آن را منسوخ و تعزیر نمی دانند، به دلایل دیگری که موقف فقهی آنها را تقویت می کند استدلال نموده اند. از جمله :آنها معتقد اند که آیتی بنام « آیت رجم » وجود دارد که تلاوت آن نسخ شده اما حکم آن باقی است؛ یعنی حکم بدون متنی که خوانده شود، تطبیق می گردد. آیا در قرآن کریم آیتی بنام «آیت رجم» وجود دارد یا نه ؟ اگر خدا بخواهد این موضوع را در مقاله پیش رو بررسی خواهیم کرد.
پاورقی :
(۱) این روایت را امام احمد در مسند روایت کرده و محققان مسند، سند آن را صحیح دانسته اند.
(۲) نگاه کن: أحكام القرآن، ابن العربي (۱/۳۵۴)
(۳) نگاه کن: أحكام القرآن، الكيا الهراسي (۱/۳۷۴).
(۴) به کتاب های تفسیر ذیل رجوع شود : الطبري، القرطبي، زاد المسير ابن الجوزي، التحرير والتنوير ابن عاشور، تفسير المنار، التفسير الحديث لدروزة، التفسير القرآني للقرآن عبد الكريم الخطيب. هم چنان به كتب تفسير الأحكام ذیل نیز رجوع شود : أحكام القرآن ابن العربي و الجصاص والكيا الهراسي و …
(۵) امام احمد این حدیث را روایت کرده است . (۵/۳۱۸) هم چنان امام مسلم در صحيح خود این حدیث را روایت نموده است (۱۶۹۰).
(۶) نگاه کن : زاد المسير، ابن الجوزي (۲/۳۵).
(۷) نگاه کن : زاد المسير ، ابن الجوزي (۲/۳۶).
(۸) نگاه کن : زاد المسير ، ابن الجوزي (۲/۳۶).
(۹) نگاه کن: أحكام القرآن ، الكيا الهراسي (۳۷۷-۱/۳۷۸).