صبحگاه جمعه ۱۳ جدی ۱۳۹۸ سردار قاسم سلیمانی در حمله هلیکوپتر و پهپاد آمریکاییها در فرودگاه بغداد همراه با ابومهدی المهندس، فرمانده حزب الله عراق و قائم مقام بسیج مردمی عراق (الحشد الشعبی) و شمار دیگری از رزمندگان عراقی به شهادت رسیدند. حمله فوق به دستور مستقیم دونالد ترامپ رییس جمهور سابق ایالات متحده صورت گرفت.
هرچند موضوع ترور سردار سلیمانی از سوی آمریکا در چهار سال گذشته به صورت همه جانبه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است، اما با گذشت روزهای بیشتر و وقایع جدیدی که در منطقه اتفاق می افتد اهمیت شهادت و ترور سردار سلیمانی در مهار تروریسم و مقابله با امریکا آشکار تر می گردد.
با آغاز بیداری اسلامی از تونس در اواخر سال ۱۳۸۹، اعتراضات مردمی در کشورهای مختلف عربی از اوایل سال ۱۳۹۰ آغاز گردید. در سوریه هم اعتراضات مردمی علیه حکومت بشاراسد آغاز گردید. اما شکل مبارزه در سوریه نسبت به بقیه کشورها متفاوت گردیده و کشورهای غربی_عربی با محوریت و حمایت گسترده آمریکا و اسراییل پس از چند ماه، گروه های تکفیری تندرو و تعدادی از معارضین را با ارسال سلاح تقویت و جنگ داخلی در سوریه آغاز شد.
پس از آغاز جنگ در سوریه و هجمه وسیع غربی_ عربی علیه اسد، به درخواست دولت سوریه، ایران و روسیه به عنوان متحدین اصلی بشار اسد وارد صحنه سوریه شدند و سردار قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه و هماهنگ کننده اصلی مراودات سیاسی و نظامی بین ایران و سوریه وارد میدان مبارزه با گروه های تروریستی مانند جبهه النصره، تحریرالشام، داعش و بعضی معارضان گردید.
پس از چند سال جنگ داخلی در سوریه و مبارزه با تروریست ها در سوریه که نقش قاسم سلیمانی بسیار برجسته بود، سرانجام تکفیر و تروریسم با وجود حمایت های همه جانبه امریکا و غرب در سوریه شکست خوردند و گروه داعش نیز که بسیاری از سرزمینهای عراق و سوریه را تصاحب کرده بود، سرکوب گردیده و شکست داعش با وجود تشکیل ائتلاف تحت عنوان ضد داعش از سوی آمریکا اما به نام و ابتکار قاسم سلیمانی و نیروهای همسو با وی انجام شد.
با این وجود و پس از سال ۱۳۹۶ که شکست نیروهای تکفیری و معارضان مسلح تحت حمایت امریکا و غرب و کشورهای عربی قطعی به نظر می رسید، امریکا تلاشهای خود را جهت مهار سردار سلیمانی و حذف وی از صحنه که نقش قهرمان را داشت، به کار بست. هرچند امریکا در سال های نخست جنگ داخلی سوریه و تقویت مخالفان و گروههای تروریستی تلاشهای مضاعفی را روی دست گرفته بود تا مستقیم و غیر مستقیم و از طریق مداخله کشورهای عربی جنگ فرقه ای شیعه و سنی را با تبلیغ منفی ابتکار قاسم سلیمانی ترویج کند؛ ولی این طرح نیز شکست خورد.
به هر حال امریکا در طول جنگ داخلی سوریه تا زمان شهادت سردار سلیمانی از هر طریق و مجرای تلاشهای زیادی کرد تا نه تنها جلو نفوذ منطقوی ایران را بگیرد و حکومت های همسو با ایران و محور مقاومت را برچیند بلکه جا پای بیشتر برای امریکا باز شود، اما قاسمسلیمانی در نقش قهرمان فرامنطقوی تمامی نقشه های امریکا را دور زده و شکست این کشور در سوریه، عراق، یمن و … رقم زد.
سر انجام پس از سرخوردگی امریکا از قاسم سلیمانی و نقش وی در پایداری حکومت سوریه و تقویت محور مقاومت و شکست داعش و گروههای تروریستی و معارضان مسلح تحت حمایت امریکا و غرب؛ ترامپ بر خلاف قوانین حقوقی دست به عمل خلاف زده و دستور مستقیم ترور سردار سلیمانی را در کشور سوم (عراق) صادر کرد و وی در بامداد ۱۳ جدی/ دی در نزدیکی فرودگاه بغداد ترور شد.
با این وجود اما این ترور و شهادت حاج قاسم او را در افکار عمومی ایرانیان و بسیاری از مردمان جهان که به استکبار گرایی و فتنه انگیری امریکا واقف هستند، بیش از پیش جاودانه کرد و نام او را بسان یک قهرمان در جهان مطرح کرد. از طرفی ترامپ در اذهان بسیاری تبدیل به یک تروریست خطرناک قاتل شد که باکی از کشتن انسانها ندارد و برای سلطه امریکا حاضر است تمامی قوانین بین المللی را نقض کند.
پس از ترور قاسم سلیمانی، حملات مکرر اسرائیل به مواضع جنبش حزبالله و دیگر رزمندگان محور مقاومت در سوریه و نیز حمله به کشتیهای حامل نفت ایران در آبهای آزاد در راستای تضعیف ایران انجام گردید. با این حال اما قاسم سلیمانی در ۱۰ سال آخر عمر خود تبدیل به یکی از افراد برجسته قدرتساز ایران شده بود و این همان چیزی بود که آمریکا و اسرائیل از آن بهشدت نگران بودند. سلیمانی در تلاش برای کاهش سلطه آمریکا در منطقه بودند و نیروی قدس به نیروهای مخالف اسرائیل در فلسطین، سوریه و لبنان کمک میکرد تا اسرائیل کنترل شود و آمریکا وادار به خروج از کشورهای اشغالشده شود.
در این سالها سلیمانی تجربه زیادی در شیوههای چگونگی کمکردن نفوذ آمریکا و نیز مقابله با تاکتیکهای جنگی اسرائیل آموخته بود و به فردی مجرب و کارآزموده و مسلط بر مسائل منطقه تبدیل شده بود. او نهتنها به حزبالله و حماس و حشد الشعبی و انصارالله قدرت بخشیده بود بلکه در تعامل با دولتهای عراق و ایران به دنبال یک نوع هماهنگی منطقهای در برابر اقدامات خصمانه آمریکا و اسرائیل بود.
با این وجود، هرچند ترامپ موفق به حذف قاسم سلیمانی از صحنه جنگ و صلح منطقه شد، ولی امریکا به اهداف اصلی اش که همانا جلوگیری از نفوذ منطقوی ایران، تضعیف محور مقاومت، ایجاد جنگ مذهبی شیعه و سنی، سرنگونی بشار اسد، اقتدار برتری اسرائیل و… باشد دست نیافته و جنگ اخیر گروههای فلسطینی علیه اسرائیل شاهد محکمی بر اثبات این مدعا است.