اخیراً یکی از پر طرفدارترین خبرهای روز، انتقادات فرزند ارشد گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی، در پیوند به وضعیت موجود در کشور میباشد. این انتقادهای شدید، پسازآن صورت گرفت که گلبدین حکمتیار پس از یک سخنرانی در میان شماری از هواداران خود در کابل، از رسیدن بستههای کمکی مالی آمریکا به افغانستان و نحوهی سخنان تام وست نماینده ویژه آمریکا برای افغانستان در کانگرس آن کشور، که گفته بود ما هماکنون حضور اطلاعاتی_استخباراتی در افغانستان داریم، انتقاد کرد. انتقادی که خشم طالبان را برانگیخت.
طالبان در واکنش به سخنان گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان، در نخستین اقدام منزل وی را که بر اساس یک تفاهم صلح میان این حزب و جمهوریت اشرف غنی احمدزی، صورت گرفته بود و از جایدادهای مهم وزارت دفاع کشور است، پس گرفتند. سپس گروه طالبان نام بردن از حزب و کارهای حزبی را در افغانستان ممنوع قرارداد، گلبدین حکمتیار را از دیدارهای مردمی و سخنرانی در جمع منع کرده و در پی آن، رسانهای متعلق به این حزب «بریا» را بسته کرد.
گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان، پس از فروپاشی کابل و سقوط دولت جمهوریت، از افغانستان بیرون نشد و مانند شماری از چهرههای سیاسی دیگر، چون عبدالله عبدالله و حامد کرزی در وطن ماند و پیروزی طالبان و آمدن آنها را به کابل خوشآمد گفت. رهبری حزب اسلامی به دو دلیل میتواند این کار را کرده باشد؛ نخست اینکه شاید گمان کرده بود که طالبان بر اساس گذشتههای جهادی و مبارزاتی این حزب در برابر اشغال افغانستان توسط روسها، نقشی بر این حزب در حاکمیت خویش بدهند و دوم اینکه این حزب، پس از فرار رهبران سیاسی دیگر میتواند بهعنوان یگانه حزب و اپوزیسیون دوباره جایگاه سیاسی_اجتماعی خود را به دست آورد. چیزی که تا هنوز برعکس آن اتفاق افتاده است.
حبیب الرحمن حکمتیار، فرزند ارشد گلبدین حکمتیار، پس از نخستین اقدام طالبان علیه پدرش، موضوع تندی علیه طالبان گرفت و این اقدام طالبان را خلاف اصول دانست و از عملکرد طالبان بهشدت انتقاد کرد. همچنان فرزند حکمتیار، گاه طالبان را به گروههای کفار قریش و وایکینگها شباهت داد و گاهی هم از اینکه این گروه نمیتوانند یک «افغان خود را» تحمل کنند. و در آخرین نقد خود بر طالبان پیرامون بسته شدن درب رسانه دیداری این حزب، در شبکه ایکس خود نوشت که طالبان، از «ترویج تفسیر حقیقی دین» ترس دارند.
انتقادهای تند حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، پسازآن از گروه طالبان صورت گرفت که این حزب، در نزدیک به سال، در کنار طالبان ایستاد. هر نوع حرکتهای طالبان که منجر به واکنشهای ملی و بینالمللی گردیده بود را نادیده گرفتند. فرزند حکمتیار در نزدیک به سه سال گذشته در بیداری منفعت، با چشمان کور و گوش کر راه رفت و هیچگونه اقدام طالبان را انتقاد نکرد.
طالبان پس از رویکار آمدن دوباره، مخالفین سیاسی و نظامی خود را سرکوب، معترضین را زندانی، رسانهها را محدود، زنان را از تعلیم و تحصیلات عالی محروم و هزاران جنایات پیدا و پنهان دیگر را انجام دادند؛ اما حزب اسلامی در کنار اینکه بر این نقطهها انتقاد نکرد، همواره مانند یک برادر در کنار این گروه قرار گرفت و از عملکرد آنها هیچگونه انتقادی نکرد؛ اکنون چه شده است که این گروه بهنقد واقعبینانه روی آورده است و عملکرد طالبان را نقد میکند؟
پاسخ این مسأله بسیار واضح و روشن است؛ گلبدین حکمتیار در بیشتر از دو سال، از نان حکومت طالبان خورد، هزینههای هنگفت منزل خود را توسط این گروه پرداخت «در خانه رایگان نشسته بود»، همسویی با تفکر طالبانی در اندیشههای این حزب نیز، قابلانکار نیست و از سوی دیگر، امیدواری این حزب بر سهم در قدرت سیاسی شاید بهعنوان یک مقام بلندپایه سیاسی و یا هم شناخت این حزب بهعنوان یک اپوزیسیون، برای ابراز هرگونه نقد و نظری این حزب را واداشته بود تا خاموشی اختیار کند. حالا که دیگر طالبان وقعی بر این امر نگذاشتهاند و هیچگونه فکری در پیوند به رهبری این حزب ندارند و تا توانستهاند و بتوانند این حزب را کوچک خواهند کرد.
گناه حبیب الرحمن حکمتیار هم نیست. در افغانستان متأسفانه رسم همین است که هرگاه فردی منابع مالی و قدرت سیاسیاش تأمین باشد و آزاری از سوی نظام، متوجهاش نباشد بههیچعنوان، بدبختیهای را که مردم بر دوش میکشند را نمیبیند. این در زمان جمهوریت نیز یک اصل بود و آدمهای بیشماری در این زمینه هم در سطح رهبران سیاسی و هم در سطح فرزندان آنها این امتحان را دادهاند.
اما اینکه بتوانی از اینهمه خشم و خیانت و حتا نادیده گرفتن نیمی از پیکر جامعه، با چشم کور و گوش کر بگذری جفای در حق فرزندان راستین وطن یعنی زنان و بیمایگی و بیعرضهگی یک حزب سیاسی را فقط نشان خواهی داد و هیچچیزی دیگر نمیتواند این عمل دو سال و اندی حزب اسلامی را معنی بخشد.
شاید فرزند حکمتیار نمیدانند که مردم هیچچیزی را فراموش نمیکنند. آنقدر که در بیشتر از دو سال، از گروه طالبان جفا دیدهاند صد برابر آن، از خاموشی و سهلانگاری شما نیز زخمخوردهاند. دیگر قدرتهای پوشالی و منافع طلب نمیتوانند خود را با پیراهن فرزندان صدیق وطن، آراسته سازند و این خاموشیتان در دو سال پسین، برای شما سخت و سهمگین تمام خواهد شد.