دیروز یک فایل صوتی منسوب به رهبر طالبان منتشر شد که در آن در واکنش به انتقادات کشورهای غربی از نقض حقوق زنان از سوی طالبان، آمده است که غربیها «میان زنان و حیوانات تفاوت نمیگذارند.»
چه کسی واقعا میان زنان و حیوانات تفاوت قایل نیستند؟ غربیها یا تندروان مسلمان؟
در اینکه نظام سرمایهداری در غرب، ارزش انسان را به حد یک کالا تقلیل بخشیده و در کشورهای غربی بیبندوباری جنسی بیداد میکند، تردیدی نیست. اما اگر از حق نگذریم، باید گفت که افراطیون مسلمان نیز آن جایگاه والای انسانی را که قرآن عظیمالشان برای زنان قایل است، هرگز درنظر نگرفته و همواره به زنان به حیث بردههای جنسی نگاه کردهاند.
فرمانهای محدودکنندهای که طالبان علیه زنان صادر کردهاند، گواهی این امر است. طالبان اگرچه مدعی هستند که از دین اسلام پیروی میکنند، اما رفتار شان با زنان رفتار اسلامی نیست. قرآن عظیمالشان مدعی است که زنان را از ظلم و ستم دورهی جاهلیت عرب رهانیده و جایگاه انسانی شان را احیاء کرده است، اما طالبان با زنان چنان برخورد میکنند که اعراب جاهلی میکردند.
واقعیت این است که زنان افغانستان، قربانی نگرشهای زنستیزانهای است که نه در قرآن عظیمالشان و احادیث نبوی، بلکه ریشه در اسراییلیات دارد.
متاسفانه این اسراییلیات وارد متون فقهی و عرفانی ما شده و ما آهسته آهسته، آنها را با آموزههای اصیل اسلام به اشتباه گرفتهایم.
از نمونهای از این اسراییلیات میتوان به دیدگاه امام محمدغزالی در بارهی زنان اشاره کرد. او زنان را با حیوانات مقایسه کرده و مجمـوع خويهاي آنها را ده قسم ميكند و هر قسم را به يك حيوان تشبيه ميكند خلاصة سخن او اين است كه خوي و طبع زنان بر ده گونه است . خوي يك دسته چون خوك است: پرخور و حريص به دنيا و بيمبالات به دين و عقبي؛ خوي دستة ديگر چون سگ است: به روي ديگران ( شوهر) ميپرد و دشنام ميدهد؛ خوي ديگري چون بوزينگان است: علاقهمند به زيور و زينت و لباسهاي رنگارنگ؛ خوي ديگري چون استر است: چموش و خودرأي و ستيزهكار؛ خوي ديگري چون كژدم است: سخنچين و عداوتبرانگيز؛ خوي ديگري چون موش است: دزد و مالجمعكن؛ خوي ديگري چون كبوتر است: سرگردان و ناآرام؛ خوي دستة ديگر چون روباه است: حيلهگر و دغل و دورو؛ و اما خوي آخرين دسته، شبيه گوسفند است.» و اين همان خوي مورد پسند غزالي است: هر جزء گوسفند منفعتي دارد و در كل، سراپا خير و بركت است؛ زن گوسفندخو هم همين صفت را دارد و بر شوهر و فرزندان و اهل و همسايگان، مشفق و مطيع خداوند است.
ملاهادی سبزواری، شارح اسفار اربعه، نیز مینویسد که: «خوي وسيرت اغلب زنان مثل حيوانات است اما خداوند به آن ها صورت انساني پوشانده است، تا مردان از دوستي زنان و از نكاح با آنان متنفر نشوند.»
مولانا جلالالدین محمد بلخی هم میگوید:
چند با آدم ابليس افسانه كرد
چون حوا گفتش بخور آن گاه خورد
اولين خون در جهان ظلم وداد
ازكف قابيل بهر زن فتاد
نوح چون برتابه بريان ساختي
واهله برتابه سنگ انداختي
مكر زن بركار او چيره شدي
آب صاف وعظ او تيره شدي
قوم را پيغام كردي از نهان
كه نگهداريد دين زين گمرهان
اول وآخر هبوط من ززن
چونك بودم روح وچون گشتم بدن
خلاصهی اینکه ما در متون مکتوب مان نظریات منفی بسیاری در باره زن داریم. این نظریات در حالی اسلامی نیستند، اما با آموزههای اسلام اشتباه گرفته شدهاند.
تا زمانی که ما این نظریه را نقد نکرده و رفتار ما با زنان را درست نکنیم، حق نداریم دیگران را متهم کنیم که تفاوتی میان زنان و حیوانات قایل نیستند.