بیستم حوت، روز حفاظت از میراثهای فرهنگی در کشور نامگذاری شده است. میراثهای فرهنگی، به مجموعهای از آثار باقیمانده از گذشته گفته میشود که حداقل ارزش تاریخی-فرهنگی صدساله داشته باشند. این مجموعه میتواند شامل، آبدات تاریخی، بناها، آداب و عنعنات یک جامعه باشند. میراث فرهنگی در واقع، بخش اساسی هویت جمعی بشر گفته میشود.
نقش میراثهای فرهنگی در عموم کشورهای جهان، حایز اهمیت است. ازآنجهت که اگر جامعهای بخواهد در پیوند با گذشتهی خویش، پژوهش، یادآوری و یا هم ارتباط برقرار کند، این فقط میراثهای فرهنگی هستند که میتوانند در این زمینه، دستیابی آنها را سادهتر سازند. همچنان میراثهای فرهنگی میتوانند درزمینهی تاریخنگاری و مردمشناسی، برای پژوهشگران منبع موثق و معینی باشند.
افغانستان پر از میراثهای فرهنگی است که گاه، شماری از این میراثها به علت بیتوجهی دولتها فروریخته، شکست کرده و در بعضی موارد هم قصدا از سوی حاکمان، تخریب گردیده است. افراطیت و تندروی طالبان در دور اول حکومت این گروه، سبب تخریب مجسمه بودا در بامیان گردید که از نادرترین میراثهای فرهنگی جهان شناخته میشود. شورای امنیت سازمانملل متحد، در سال ۲۰۱۷ میلادی قطعنامهای را تصویب کرد که در آن تخریب آثار باستانی و میراثهای فرهنگی را «جنایت جنگی» خواند و چنین اعلام داشت که عاملان این جنایتها، میشود بهعنوان «جنایتکاران جنگی» مورد پیگرد قرار گیرند.
دولتها در افغانستان نتوانستند هیچگاهی از میراثهای فرهنگی افغانستان، حفاظت و نگهداری نمایند. پس از ویران کردن مجسمهی بودا در بامیان و با آغاز شکلگیری دولت جمهوری در کشور تا سال ۲۰۱۴ میلادی، نزدیک به ۱۵۹ آبده تاریخی و الی سال ۲۰۲۰ میلادی نزدیک به ۱۶۱ آبده تاریخی دیگر به اساس آمار دولت جمهوری اسلامی افغانستان، ترمیم شده است. با توجه به سرازیر شدن میلیاردها دالر به افغانستان، ندانستن ارزش میراثهای فرهنگی و هویت جمعی مردم افغانستان از ضعف و کمکاری دولت وقت دانسته میشود.
افغانستان دو میراث فرهنگی خودش را تاکنون توانسته است ثبت رسمی سازمان میراثهای فرهنگی جهان یا یونسکو نماید که یکی مجسمههای بودا و دیگری منار جام، دومین بلندترین منار خشتی جهان است. چهار سایت دیگر ازجمله «شهر باستانی بلخ، شهر باستانی هرات، بند امیر و باغ بابر» در کشور، در فهرست آزمایشی میراثهای فرهنگی سازمان جهانی یونسکو قرار دارند. هنر مینیاتوری که چند سال پیش ثبت سازمان جهانی یونسکو گردید؛ به علت غفلت و بیتوجهی دولت وقت کابل، در آن از کشوری به نام افغانستان بهعنوان یکی از میراثداران این هنر، اسمی برده نشده است.
یکی از اساسیترین مشکلاتی که میراثهای فرهنگی افغانستان با آن روبرو است، قاچاق و نابودسازی این میراثها است. میراثهای فرهنگی افغانستان اکنون دوباره دست کسانی افتاده است که درگذشته، به شمول مجسمه بودا، شماری از آثار دیگر را از بین بردهاند. میراثهای فرهنگی افغانستان در بیست سال پسین نیز بارها و بارها قاچاق شدهاند و شماری از این میراثها، دوباره به دولت وقت، تحویل داده شده است.
حفظ، شناسایی و بازسازی میراثهای فرهنگی از اساسیترین وظایف دولتها است که هر دولتی در افغانستان، مسوول آن میباشد تا در زمان حاکمیت خویش، به هر صورت ممکن باید از آنها حفاظت نماید. هیچگونه غرض و نگاه قومی، فرهنگی و مذهبی نباید در قسمت میراثهای فرهنگی از سوی دولتها، دیده شود؛ زیرا این میراثها همانگونه که هویت جمعی بشر هستند؛ مربوط تمامی افراد و گروههایی میشوند که در یک سرزمین زیست مینمایند. از سوی دیگر، حفاظت این میراثها، تکلیف عمومی نیز پنداشته میشود.
شهروندان نیز در قبال حفاظت از میراثهای تاریخی-فرهنگی وظایفی دارند عمدهترین وظیفه شهروندی در حفاظت از میراثهای تاریخی- فرهنگی عدم دستدرازی به بناها و حریم آنها و از سوی دیگر با توجه به عمومیت اینترنت و شبکههای اجتماعی هرگونه سو استفاده و بیتوجهی از این بناها را میتوانیم گزارش دهیم.
از سوی هم مسوولیت فرهنگیان هر ولایت است که گاهوبیگاه از میراثهای فرهنگی آن ولایت دیدار و چشم دیدهایشان را با مردم شریک کنند. این دیدارها از یکسو که میتواند تفریح بهحساب آید، از سوی دیگر میتواند مردم و مسوولان را از تخریب یا شکست آن آثار، باخبر سازد.
مسوولیت جدیتر و آگاهانهتر آن است که کاوشگران و باستان شناسان افغانستان، باید در زمینه، کمیته یا نهادی را برای دیدارها، دریافتها و پخش آن دادهها با مردم و جهان ایجاد کنند تا بتوانند در کنار مسوولان، زمینههای شناسایی آثار بیشتر میراثهای فرهنگی، حفظ و نگهداری آن مسوولیت خویش را ادا نمایند.
تا شکلگیری یک دولت مستقل، آزاد و رسمی در افغانستان، تکلیف عمومی است که از این میراثها، حفاظت صورت گیرد. اینکه بعدها چهکارهایی در زمینهی میراثهای فرهنگی کشور انجام پذیرد، بحث بعدی است. نگذاریم که میراثهای فرهنگیمان، به علتهای مختلفی دستخوش این روزگار تیره و تاریک شوند و در فردای روز، هیچ اثری از آنها باقی نمانده باشد.