در پی نشر گزارشی از سوی شماری از رسانهها مبنی بر اینکه طالبان با زندانیان شیعه و هزاره رفتار بدتری نسبت به دیگران دارند، رسول پارسی، فعال مدنی و کسی که تجربه تلخ زندان و محاکمه از سوی طالبان را دارد، با تأیید این موضوع نوشته است: «من این ادعا را تأیید میکنم که هزارهها و شیعیان در زندانهای طالبان در وضعیت بسیار بدی بهسر میبرند.»
هماتاقی با یک دکتر شیعهمذهب
رسول پارسی در روایت خود از هماتاقی با یک دکتر شیعهمذهب در زندان پلچرخی مینویسد: «من همیشه با زندانیان هزاره رابطهای دوستانه و صمیمی داشتم. با جناب دکتر […] از زمانی که از ریاست چهل به پلچرخی منتقل شدیم، تا آخرین روز حضورشان در آنجا (او در عید فطر آزاد شد و من نزدیک عید اضحی) هماتاق بودم. او انسانی شریف، کمحرف، آرام و منطقی بود. اما چون بیشتر عمر خود را در ایران سپری کرده بود، با آداب و رسوم اینجا، بهویژه با فرهنگ و ساختار زندانهای افغانستان، چندان آشنا نبود.»
ارتباط با اقلیتها در زندان
پارسی که در زندان به عنوان ملا امام وینگ شناخته میشده، از تلاش خود برای حفظ رابطهای انسانی با اقلیتها چنین میگوید: «من که به عنوان ملا امام وینگ بودم، معمولاً با بیشتر زندانیان هزاره، کمونیستها و دیگر کسانی که در اقلیت یا مظلوم واقع میشدند، رابطه خوبی داشتم و میکوشیدم رابطه همدلانهای داشته باشم. بسیاری از آنها به راحتی در اتاق من، بیشتر از همه اتاقها رفتوآمد میکردند.»
اما این رفتار او با واکنش منفی برخی از زندانیان روبهرو شده است: «به همین دلیل، برخی از مخالفانم در زندان مرا متهم میکردند و میگفتند: مولوی صاحب همیشه با رافضیها، کمونیستها و بینمازها و چلیها در ارتباط است و اتاقش پر از هزارهها و این مردم است.»
فشار مذهبی و اجبار در عبادت
رسول پارسی به فشارهای مذهبی واردشده بر زندانیان شیعه اشاره کرده و مینویسد: «هزارهها ناچار بودند پشت سر ما نماز بخوانند و دستانشان را بسته نگه دارند تا کمتر مورد تمسخر و طعنه قرار بگیرند.»
او با تأکید بر آزادی مذهبی، میافزاید: «من همیشه تأکید میکردم که هرکس باید در مذهب خود آزادی عمل داشته باشد. ما همه مسلمانیم، هرچند از مذاهب مختلف.»
توهین به مقدسات شیعه
یکی از موارد بارز تبعیض، برخورد توهینآمیز با وسایل مذهبی یک زندانی شیعهمذهب بوده است. پارسی این حادثه را چنین روایت میکند: «بهخوبی به یاد دارم شبی را که حاجی شاهولی از ولایت خوست، با لگد مهر دکتر را به گوشه وینگ پرتاب کرد. آن شب جنجال بزرگی بهپا شد و پای قمندان به میان آمد.»
او ادامه میدهد: «قمندان مرا خواست و من برایش توضیح دادم که حاجی شاهولی به وسایل مذهبی دکتر بیاحترامی کرده و حتی الفاظ زشت و توهینآمیزی (…رم د مهرت، روی مهر الله نوشته بود) نسبت به مهر شیعیان بهکار برده است. خوشبختانه آن قضیه در نهایت به نفع دکتر ختم شد.»
تأکید بر رواداری مذهبی
رسول پارسی در ادامه روایت خود، بر تعهدش به آزادی مذهبی و احترام به باورهای دیگران تأکید میکند: «من همیشه به تعهد خود، رواداری مذهبی، پایبند بودم. چند بار به حاجی حیدر نیز گفتم: شما پیرو مذهب تشیع هستید و هیچ اجباری ندارید که پشت سر من نماز بخوانید.»
وی در پایان به فشارهای مضاعف بر شیعیان و هزارهها، مینویسد: «هزارهها هم از نظر قومی و هم از نظر مذهبی مورد تبعیض و فشار قرار میگرفتند.»
با این حال، این روایت، تصویری روشن از وضعیت تبعیضآمیز و ناعادلانهای ارائه میدهد که زندانیان هزاره و شیعه در زندانهای تحت کنترل طالبان با آن مواجهاند؛ روایتی که نهتنها از تجربه شخصی یک زندانی سابق، بلکه از درون ساختار زندانها و روابط میان زندانیان و مسئولان پرده برمیدارد.