روز دوم نوامبر را سازمان ملل متحد، روز جهانی پایان دادن به معافیت از مجازات برای جرایم علیه خبرنگاران نامگذاری کرده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که در سال ۲۰۱۳ دو خبرنگار فرانسوی در کشور مالی کشته شدند و عاملان این جنایت هیچگاه مجازات نشدند. این رویداد تلخ باعث شد سازمان ملل تصمیم بگیرد روزی را برای پاسداشت خبرنگارانی که در مسیر حقیقت قربانی میشوند تعیین کند. هدف از گرامی داشت از این روز آن است تا همه بدانند که خبرنگاری تنها یک شغل نیست، بلکه رسالتی برای روشنگری، تحول و دفاع از حقیقت است. این مناسبت یادآوری میکند تا دولتها به مسوولیت خود در حمایت از خبرنگاران و پایان دادن به مصونیت مجرمان عمل کنند.
در افغانستان، جایی که دو دهه به امید آزادی بیان نفس میکشید، امروز خبرنگاری به یکی از خطرناکترین کارها بدل شده است. در چهار سال اخیر، دهها خبرنگار بازداشت، شکنجه، زندانی یا ناچار به فرار از کشور شدهاند. شماری کشته شدند و بسیاری از رسانهها بسته یا محدود گردیدند. فضای خبری در چنگ سانسور و ترس فرو رفته و هیچکس پاسخگو نیست. دادگاهی برگزار نمیشود و عاملان بازداشت و شکنجه در امان اند. افغانستان امروز سرزمینی است که در آن حقیقت جرم محسوب میشود و خبرنگاری و اطلاع رسانی از جبهه جنگ نیز هراسانگیزتر است.
پس از سقوط رژیم اول طالبان در سال ۲۰۰۱، افغانستان شاهد رشد کمسابقه رسانهها بود. خبرنگاران جوان با وجود خطرها و کمبود امکانات، در افشای فساد، استبداد، خشونت و نابرابری نقش بزرگی ایفا کردند. رسانهها صدای مردم بیدفاع شدند و به آموزش و آگاهی جامعه کمک زیادی کردند. قانون رسانهها و حمایت نسبی جامعه جهانی برای خبرنگاران نوعی امنیت ایجاد کرده بود. آن دوره، دوران شکوفایی قلم و میکروفون بود؛ اما امروز تنها خاطرهای از آن باقی مانده است.
با بازگشت دوباره طالبان در سال ۱۴۰۰، صفحهی دیگر ورق خورد و چرخه آزادی از حرکت ایستاد. بسیاری از خبرنگاران ناچار به مهاجرت شدند و کسانی که ماندند، زیر فشار سانسور کار میکنند. طالبان با کنترول شدید محتوا، بازداشتهای خودسرانه و شکنجه خبرنگاران، فضای اطلاعرسانی را خفه کردهاند. زنان خبرنگار از صحنه حذف شدهاند و حتا پوشش ساده یک گزارش خیابانی نیاز به مجوز دارد. گزارشهای متعددی از شکنجه خبرنگاران با شوک برقی و اعترافگیری اجباری در زندانهای طالبان منتشر شده است.
نهادهایی که باید مدافع خبرنگاران باشند، به ساختارهای بیاثر تبدیل شدهاند. کمیسیونهای بررسی خشونت علیه خبرنگاران عملن کاری انجام نمیدهند و خانوادههای قربانیان هنوز در انتظار عدالتاند. خبرنگاری در چنین شرایطی کاری پرخطر و بیپناه است.
قدرت سیاسی در افغانستان هیچ نقدی را برنمیتابد. طالبان خبرنگاران را مزاحمان و حتا دشمن نظم خود میدانند و هر گزارش انتقادی را تبلیغ علیه نظام میخوانند. نبود دستگاه قضایی مستقل، خشونت را عادی ساخته است. نهادهای مدافع رسانهها نیز از ترس تعطیلی و از دست دادن بودجه، سکوت اختیار کردهاند. برخی از آنان با طالبان همکاری دارند تا در ظاهر بقا یابند، اما همین سکوت آگاهانه، چرخه خشونت را تقویت کرده است.
رسانههای داخلی دیگر پناهگاه خبرنگاران نیستند. مالکان رسانههای تجاری برای حفظ سرمایه و مجوز فعالیت، از دفاع در برابر طالبان خودداری میکنند. خبرنگاران زندانی یا ناپدیدشده بهسادگی جایگزین میشوند و کسی پیگیر سرنوشتشان نیست. در این میان، خبرنگاران بین دو فشار خردکننده گرفتارند: تهدید طالبان از بالا و بیتفاوتی مدیران رسانهها از پایین.
فشار مداوم طالبان انگیزه و امید بسیاری از خبرنگاران را فرسوده است. شمار زیادی از روزنامهنگاران محرب کشور را ترک کردهاند و آنانی که باقی ماندهاند، تنها برای گذران زندگی کار و پیکار میکنند. آرزوی آزادی و حقیقتگویی جای خود را به سکوت و خودسانسوری داده است.
افغانستان امروز چهرهای غمانگیز دارد؛ سرزمین قلمهایی شکسته و صداهایی خاموش. خبرنگاری در این خاک، راه رفتن بر لبه تیغ است؛ هر گام میتواند آخرین باشد. تا زمانی که معافیت از مجازات پابرجاست و عدالت خاموش است، افغانستان همچنان کشتارگاه خاموش خبرنگاران باقی خواهد ماند.
روز جهانی پایان دادن به معافیت از مجازات برای جرایم علیه خبرنگاران، نقش حساس خبرنگاران در حفظ حقیقت و آزادی بیان را نشان میدهد.
در افغانستان، خبرنگاری شرایط سخت و خطرناکی دارد؛ با سانسور، بازداشتهای غیرقانونی، شکنجه و تهدیدهای مداوم روبرو هستند. در چنین وضعی، خبرنگاران برای حفظ صداقت و حقیقت به سختی تلاش میکنند و تا وقتی عدالت برقرار نشود، این مسیر پرخطر باقی خواهد ماند.