بخش اول
تاریخ ملتها گاهی با لحظاتی رقم میخورد که مسیر آینده را بهطور کامل دگرگون میسازد. یکی از چنین لحظاتی در تاریخ معاصر افغانستان، بیتردید ۱۵ اگست ۲۰۲۱ است؛ روزی که پایتخت افغانستان، کابل، بهطور ناگهانی و بدون مقاومت چشمگیر، به دست گروه طالبان سقوط کرد. این روز نهتنها پایان رسمی دولت جمهوری اسلامی افغانستان را اعلام کرد، بلکه نقطهی آغاز دورانی مبهم، پیچیده و سرشار از پرسشهای بیپاسخ درباره آینده کشور شد.
افغانستان در بیست سال پیش از آن، شاهد حضور گسترده نیروهای بینالمللی، سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری، انتخاباتهای سراسری، رسانههای آزاد، آموزش گسترده و حضور پررنگ زنان در جامعه بود. بسیاری گمان میکردند که این کشور در حال گذار تدریجی بهسوی دموکراسی و توسعه پایدار است. اما فروپاشی سریع و غیرمنتظرهی نظام جمهوری، نشان داد که زیرساختهای قدرت، مشروعیت سیاسی و پیوند مردم با دولت بسیار شکنندهتر از آن بود که تصور میشد.
روز ۱۵ اگست، یکباره تمام این دستاوردها در برابر دیدگان جهانیان فرو ریخت.
طالبان که در طول دو دهه بهعنوان نیروی شورشی و مخالف نظم موجود معرفی میشدند، بدون جنگ گسترده وارد کابل شدند و کنترل کامل کشور را در دست گرفتند. این تحول نه تنها برای مردم افغانستان، بلکه برای قدرتهای جهانی، یک شوک بزرگ بود؛ شوکی که پیامدهای آن هنوز هم در ابعاد سیاسی، اجتماعی، امنیتی و انسانی قابل مشاهده است.
اما ۱۵ اگست تنها یک تاریخ نیست؛ بلکه نقطهی تمرکز هزاران روایت است: روایت مادرانی که دخترانشان از رفتن به مدرسه بازماندند، روایت خبرنگارانی که صدایشان خاموش شد، روایت مردمی که از فرودگاهها در تلاش برای فرار بودند، و روایت سیاستمدارانی که با شکست کامل استراتژیهای خود روبرو شدند.
در این مقاله تلاش خواهد شد تا نگاهی جامع به دلایل، زمینهها و پیامدهای این تحول تاریخی انداخته شود؛ تحولی که نهفقط یک دولت، بلکه یک نظام فکری و سیاسی را در افغانستان به چالش کشید.
سقوط کابل چگونه رخ داد؟
سقوط کابل در ۱۵ اگست ۲۰۲۱، نه یک حادثه آنی، بلکه نتیجه یک روند تدریجی، پیچیده و چندلایه بود که طی ماهها و حتی سالها زمینهسازی شده بود. این رویداد در حالی رخ داد که نیروهای طالبان از ماهها پیش بهصورت برقآسا در حال پیشروی در ولایات مختلف بودند و دولت مرکزی بهرغم حمایت بینالمللی، در برابر این پیشرویها توان مقابله مؤثر نداشت.
۱. خروج نیروهای خارجی و ایجاد خلأ امنیتی
در توافقنامه دوحه (۲۰۲۰) میان آمریکا و طالبان، خروج تدریجی نیروهای خارجی از افغانستان اعلام شد. پس از روی کار آمدن دولت جو بایدن، این روند با شتاب بیشتری ادامه یافت. با خروج کامل نیروهای آمریکایی تا تابستان ۲۰۲۱، یک خلأ بزرگ امنیتی در کشور به وجود آمد؛ بهویژه در عرصه پشتیبانی هوایی، اطلاعاتی و لجستیکی که ارتش افغانستان بهشدت به آن وابسته بود.
۲. پیشروی سریع طالبان و سقوط ولایات
طالبان در یک استراتژی سازمانیافته، مناطق روستایی را یکی پس از دیگری تحت کنترل گرفتند و سپس بهسوی مراکز ولایات حرکت کردند. تنها در مدت کمتر از دو ماه، بیش از ۲۰ ولایت افغانستان بهدست طالبان افتاد. سقوط بدون مقاومت شدید در بیشتر این مناطق، نشان از تضعیف روحیه و اعتماد بهنفس نیروهای دولتی داشت.
۳. ضعف رهبری و انسجام در دولت جمهوری
دولت جمهوری اسلامی افغانستان در سالهای پایانی با بحران مشروعیت، فساد گسترده، اختلافات سیاسی داخلی و ناتوانی در بسیج مردم روبهرو بود. روابط سرد میان رهبران سیاسی و نهادهای امنیتی، فقدان یک راهبرد مشخص دفاعی، و وابستگی شدید به حمایت خارجی، زمینهساز فروپاشی سریع ساختار قدرت شد.
۴. فرار اشرف غنی و سقوط روانی نظام
در روز ۱۵ اگست، همزمان با نزدیک شدن طالبان به دروازههای کابل، اشرف غنی – رئیسجمهور وقت – بهطور ناگهانی کشور را ترک کرد. این اقدام بهشدت روحیه نیروهای امنیتی و مردم را در هم شکست و عملاً سبب شد که کابل بدون درگیری و مقاومت نظامی چشمگیر، بهدست طالبان بیفتد.
۵. ناهماهنگی در انتقال قدرت
در حالیکه آمریکا و برخی چهرههای سیاسی افغان بر سر ایجاد یک روند «انتقال مسالمتآمیز قدرت» صحبت میکردند، سرعت پیشروی طالبان و فرار ناگهانی مقامهای دولتی، هرگونه فرصت برای گفتوگوی ملی و مذاکره واقعی را از بین برد. نیروهای امنیتی در نبود رهبری، عملاً در برابر طالبان تسلیم شدند یا به خانههای خود برگشتند.
۶. نقش اطلاعات و جنگ روانی
طالبان از تاکتیکهای گسترده جنگ روانی نیز استفاده کردند. پیامهای گسترده در شبکههای اجتماعی، وعدههای عفو عمومی، و نشان دادن چهرهای معتدلتر نسبت به گذشته، سبب شد که بسیاری از مردم و نظامیان از مقاومت دست بکشند و ترجیح دهند درگیر جنگ شهری نشوند.
نتیجه:
سقوط کابل در ۱۵ اگست، حاصل مجموعهای از شکستهای استراتژیک، سیاسی، امنیتی و روانی بود. این اتفاق، نماد فروپاشی یک نظم سیاسیِ حمایتشده از خارج و ناتوانی آن در پاسخگویی به نیازهای واقعی مردم افغانستان بهشمار میرود. از دید تاریخی، این رویداد نه تنها پایان یک حکومت بلکه پایان یک عصر سیاسی در افغانستان تلقی میشود.
پس از غاز روند خروج نیروهای ناتو و آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۲۱، طالبان توانستند در مدت کوتاهی، اکثر ولایات کشور را به تصرف خود درآورند. با وجود میلیاردها دلار هزینه برای آموزش و تجهیز نیروهای امنیتی افغانستان، این نیروها نتوانستند در برابر پیشروی سریع طالبان مقاومت کنند.
در ۱۵ اگست، رییسجمهور اشرف غنی کشور را ترک کرد و طالبان بدون جنگ وارد کابل شدند. این رخداد، به شکل نمادینی پایان نظام جمهوری و آغاز فصل جدیدی از حاکمیت طالبان را رقم زد.