انسان مدرن، در عصر حاضر، بار سنگین رسالتی را بر دوش گرفتهاست که ریشه در جایگاه بسیار والای انسانی دارد؛ جایگاهی که «انسان بودن» را به عنوان والاترین معیار مینهد. من، با سالها تجربهی که در تعامل با جامعه علمی و دانشگاهی داشتهام، به این باور رسیدهام، مباحثی که در این حوزه مطرح میشود، غالباً حول محورهایی میچرخد که از روزگاران گذشته بدور است، سطحینگرانه برآورد میشود و با ارزشهای علم تجربی و فضایل انسانی در هم میآمیزد. در این میان، همواره نگرانیی در سر داشتم که چگونه میتوانم رسالت انسان مدرن را در جامعهی که عقبمانده است، به