در افغانستان بر خلاف سایر جوامع و کشورها، به جای ایدئولوژی و آرمان های فکری، کنش قومی بسیار برجسته و بر تمامی رفتارها سایه افکنده و می افکند. متاسفانه مبنای سیاست و ساختار قدرت در تاریخ معاصر افغانستان از زمان احمدشاه ابدالی تاکنون و بویژه نیم قرن اخیر بر مبنای قومیت بنا شده است. گرایشات قومی و استفاده از پیوند نژادی و قومی به عنوان حربهی سیاسی و برتری جویی، از عوامل اصلی بحران بوده است. کنفرانس بن و حکومت مشارکتی متشکل از تمام اقوام فرصت مناسب برای ایجاد همگرایی و تأمین عدالت اجتماعی بود. اما چند سالی نگذشت