روز اول نوروز، فرصتی مغتنم بود در معیت یاران، به شهر باستانی توس، به زیارت حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ زبان فارسی، مشرف شوم. توس برای من همواره یادآور نام فردوسی و فردوسی تداعیگر شاهنامه بوده است. هر بار که به این ابیات فردوسی میرسیدم: بسی رنج بردم درین سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند به این میاندیشیدم که مردی در گوشهای از این جهان، سی سال از عمر گرانبهای خویش را چگونه صرف برپایی کاخی رفیع از نظم کرده است؛ کاخی که عرصه جولان