نام اورنگ زیب، پادشاه امپراتوری مغولی هندوستان، را شاید همهی ما شنیده باشیم. یکی از شاهان مقتدر هندوستان که خیلی هم مذهبی بود. او دانشآموخته مدرسه دینی بود و در نزد کسی به نام ملا صالح درس خوانده بود. وقتی اورنگ زیب به سلطنت دست مییابد، ملا صالح به دربار میآید تا صله و کمک دریافت کند. خوب، شاگردش به سلطنت رسیده بود و توقع داشت که به پاس همان رابطه پیشین استاد خود را همکاری کند. اما امپراتور به جای اعطای کمک و صله، از ملا صالح گلایه میکند و او را متهم میکند که برایش چندان