شب است و چشم ما همی چو چشم انتظارها – ستاره میکند به شب، یگانیگان شمارها… هرکسی که الفبای ادبیات پایداری را خواندهباشد، بدون شک با این شعر و نام شکوهمند استاد اسحاق فایز آشنا است. شاعر و نویسنده شکیبایی که روزگار هرچه توانسته بر او ناشکیبانه رواداشتهاست. او معلم و رهنمای چندین نسل است و گیسوان سپیدش را فلک رایگان ندادهاست. چند سال پیش، بهسوی انجمن قلم افغانستان روان بودم که استاد فایز شبیه هندوکوه در مقابلم ظاهر شد، مهربانی مجسم، انسان وارسته و بزرگمنش. دستهای مهربانش را بهنرمی و گرمی فشردم و برایش گفتم که برای نسل