به باور من، تقابل عمیق میان سنت و مدرنیته در جامعهی ما وجود دارد. این تقابل را میتوان در میان سنتگراها و مدرنیتهگراها مشاهده کرد. زمانی که مدرنیتهگرایان در قدرت بودند، همواره در پی حذف سنتگرایان و همچنین بیتوجه به سنتهای جامعه بودهاند. آنان دین و سنت را مانع توسعه میدانستند؛ در حالیکه دین و سنتهای درست و پسندیده هیچگاه مانع توسعه نبودهاند. به قول ماکس وبر، جامعهشناس آلمانی، عامل رشد سرمایهداری در اروپا مذهب پروتستان بود. اگر دین را مانع توسعه بدانیم، بر اساس این دیدگاه باید پذیرفت که بسیاری از کشورهای دنیا دین را از حوزهی عمومی