در تاریخ معاصر افغانستان، شکلگیری هویت سیاسی اقوام، بیش از آنکه محصول روندهای طبیعی دولت_ملتسازی باشد، نتیجهی تصمیمها و سیاستهای مشخص زمامداران، رهبران سیاسی و مداخلات کشورهای ذینفع و ذیدخل در امور این کشور است. در این میان، جامعهی هزاره یکی از اقوامی شمرده میشود که برای نخستینبار در اواخر نیمهی دوم سدهی بیستم، بهصورت رسمی وارد ساختار قدرت سیاسی کشور گردید. این ورود، بیش از همه، مرهون سیاستهای دولت ببرک کارمل و پس از آن، حکومت استاد برهانالدین ربانی میباشد. نخستینبار در تاریخ افغانستان، ببرک کارمل، رئیسجمهور تاجیکتبار کشور، هزارهها را از حاشیهی سیاسی بیرون آورد و برای