دیروز برای نخستینبار به عنوان خبرنگار در یکی از همایشهای مجازی شورای عالی مقاومت ملی شرکت کردم. این همایش به یادبود از سالگرد ترور استاد برهانالدین ربانی، رییس جمهور فقید افغانستان، برگزار شده بود.
جلسه با تلاوت آیاتی از قرآن عظیمالشان آغاز شد و سپس چند تن از رهبران این شورا سخنرانی کردند.
نخستین سخنران این همایش، استاد عبدالرب رسول سیاف، رهبر پیشین جهادی، بود. آقای سیاف سخنرانی خود را با اظهار ارادت به استاد ربانی شهید آغاز کرد و آن مرحومی را «استاد درس و مبارزه» خود خوانده و نکاتی در وصف «جسارت» و «شجاعت» آن همرزم پیشین خود بیان نمود. در توصیف شجاعت استاد ربانی شهید گفت که او کسی بود که با تسلط طالبان در کابل در دهه ۷۰، دوسیه/پرونده مشروعیت دولت را در زیر بغل نگه داشته و با خود همه جا برد اما رهایش نکرد. آقای سیاف گفت: «اگر او این دوسیه را نگهداری نمیکرد و به تهدیدها و تطمیعها تن میداد، جایگاه ما «مقاومتگران» به «بغاوتگران» تنزل مییافت.
منظور استاد از حمل و نگهداری دوسیه مشروعیت دولت، این بود که استاد ربانی مانند اشرف غنی فرار نکرد و این باعث شد که دولت مجاهدین تا پایان به عنوان «دولت مشروع افغانستان» از سوی جامعه جهانی شناخته شود، نه حکومت طالبان.
پس از اظهار نکاتی چند در توصیف استاد ربانی، به حملات ایدیولوژیک خود علیه طالبان آغاز کرد. حملات ایدیولوژیک آقای سیاف متمرکز بر دو موضع سیاسی و فکری طالبان بود: استشهادیخواندن «عمل انتحاری» و ممنوعیت آموزش دختران.
در نخستین حمله، آقای سیاف طالبان را متهم کرد که با استشهادی نامیدن «عمل انتحاری» به دنبال تغییر در «حلال و حرام» خدا است. او گفت انتحاری و خودکشی حرام مطلق است و من از پنج سال قبل همهی مفتیهای طالبان را به چالش فراخواندهام که اگر حرف مرا قبول ندارند بیایند حلال بودن آن را با ادله شرعی ثابت کنند. آقای سیاف گفت: از آنجایی که آنها از دفاع از عمل انتحاری عاجز ماندند، نامش را «عمل استشهادی» گذاشتند. او سپس افزود: کلمه «استشهاد» دو جای در قرآن آمده است اما نه به معنای مورد نظر طالبان. در هیچ کتابی از متقدمان و متاخران نیامده است که انتحاری را بتوان «استشهادی» خواند. او طالبان را متهم کرد که تلاش دارند حرام خدا را با تغییر نام حلال معرفی کنند. او نتیجه عمل انتحاری را بدنامسازی امت اسلامی و ملت افغانستان خوانده و گفت: «هم اسلام و هم ملت افغانستان از انتحاری اعلام برائت میکند.
اما حمله دیگری آقای سیاف بر ممنوعیت آموزش دختران از سوی طالبان متمرکز بود. او با استناد به دلایل فقهی و اصولی، آموزش دختران را «فرض» و «ضروری» خوانده و طالبان را متهم کرد که از شریعت بیخبراند و دانش دینی ندارند.
پروفیسور عبدالرب رسول سیاف، از رهبران جهادی افغانستان، است که تحصیلات رسمی در حوزه علوم دینی دارد و فارغ الازهر مصر است. او در چند دهه گذشته، همواره با ایدیولوژی طالبانی مخالفت کرده و رهبران این گروه را به ناآگاهی از دین متهم نموده است.
مخالفت او با طالبان به دور اول سلطهی این گروه در کابل بر میگردد. آقای سیاف در آن زمان در کاپیسا و پروان زندگی میکرد و در کنار شهید احمدشاه مسعود علیه طالبان میرزمید. پس از آن در بیست سال دوره جمهوریت نیز او از منتقدان صریحاللهجه عملکرد طالبان بود.
پس از سلطه مجدد طالبان در ۱۵ اگوست سال ۲۰۲۱ به خارج از افغانستان فرار کرد و همراه با سایر رهبران جهادی سنگ تهداب «شورای عالی مقاومت ملی» را گذاشت.
او که دیروز در همایش برگزارشده از سوی این نهاد سخن میگفت، به نظر میرسد برای انجام حملات جدید بر مواضع ایدیولوژیک طالبان آماده شده است.
این حملات به خاطر آن مهم است که طالبان با گفتمان اسلامخواهی در افغانستان به قدرت رسیدهاند. بنابراین، اگر آقای سیاف بتواند برای افکار عامه ثابت کند که طالبان از دین آگاهی ندارند و عملکردهای آنان در تضاد با آموزههای اسلامی قرار دارد، در واقع مشروعیت ایدیولوژیک این گروه را در میان حامیان و جنگجویان شان به شدت ضربه میزند.
سیاف، برای مقاومتگران مخالف طالبان، همان اهمیت و حیثیتی را دارد که غزالی در دستگاه خلافت بغداد و سلطنت سلجوقیان داشت.
یکی از کارکردهای غزالی در دستگاه خلافت عباسی و سلطنت سلجوقی، حمایت ایدیولوژیک از آنها در برابر دشمنان شان بود.
سیاف هم از مقاومت علیه طالبان حمایت ایدیولوژیک می کند. در جنگ ایدیولوژیکی که میان او و مفتیهای طالبان وجود دارد، دیده شود کدام یکی از اینها برنده خواهد شد.