از قرنها پیش به اینسو؛ یعنی از زمان بنیان کشوری بهنام افغانستان، در هر مورد جعلکاری و دستکاریهای بسیاری تطبیق و اجرا شده است که از آن جمله میتواند اشارهای به دو درجهی که در نزد پروردگار عالمیان و دین مقدس اسلام جایگاه والایی را دارا میباشد؛ شهید و غازی.
درجات و القابی که از خود جایگاه و قواعد خاصی دارد و باید بسیار فراز و نشیبها را طی کرد و در آن کسب رضایت الله متعال را کسب کرد تا باشد پیشوند نام شخص یا فردی که در این راه رستگار شد لقب داد.
طور مثال، اگر از دو زمامدار پدر و پسر اینجا نام ببریم؛ یکی آن، نظر به روایتهای تاریخی، در حالت مستی و شکار در کلهگوش لغمان با دسیسه و کارسازی پسر به قتل رسید که بعدها در تاریخ او را لقب شهید دادهاند، در حالیکه دوره زمامداری او هیچگاه قابل ستایش نبوده و خودش هم درخور یک فرمانروای به سطح کشوری هیچگاه قابل قبول نموده و در معاملات تاریخی و سیاسی نام خود را به خط درشت نوشت و از روی همین معاملهگرایی و غلامی تعیین و زمامدار شده بود.
اینطرف، پسرش که در زمان زمامداریاش خیلی حرف و حدیثها بهوجود آمد تا بلاخره با پول هنگفت پا به فرار گذاشته و در یک معامله سیاسی با انگلیس روزی را بهنام استقلال بنا گذاشت که در این جریان لقب غازی بهآن داده شد، در حالیکه غازی به همان مجاهدی گفته می،شود که با اشتراک در نبرد علیه کشور و گروه متجاوزگر خاک و وطنش را آزاد نموده باشد، نه اینکه وطن را رها کرده پا به فرار گذاشته و بیتالمال را به غارت ببرد.
این قسمت به معنا و اصطلاح شهید میپردازیم که در لغت به معنی «گواه» است و در اصطلاح بهکسی گویند که در مجرای شهادت قرار گرفته و در راه خدا کشته میشود.
شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن «فی سبیل الله» انتخاب میکند. یعنی شهید در راهی کشته میشود که هر دو ارزش آگاهانه و فی سبیل الله را داراست و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر (ص) شریفترین و بالاترین نوع مردن است: «اَشرُفُ المُوتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ».
شهادت نوعی از مرگ نیست بلکه صفتی از «حیات معقول» است. زیرا حیات معمولی که متاسفانه اکثریت انسانها را اداره میکند همواره خود و ادامه بیپایان خود را میخواهد، لیکن در حیات معقول فرد آن زندگی پاک از آلودهگیها که خود را در یک مجموعه بزرگی بهنام جهانهستی در مسیر تکاملی میبیند که پایانش منطقه جاذبه الهی است. لذا شهید همواره زنده است و حیات و ممات او همواره صفتی است برای حیات طیبه و به مصداق آیه شریفه قرآن که میفرماید: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون» (۱۶۹ آل عمران). و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدهاند مردگانی هستند؛ بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهرهمندند.
شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشتپرده آن میباشد. و یا در آیهای دیگر میفرماید: «ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون» که در این آیه نیز به زنده بودن شهید اشاره نموده است.
در قرآنمجید، حدود ده آیه به صورت صریح درباره کسانی که در راه خدا کشته شده باشند وجود دارد. از جمله مسائلی که در این آیات به آن اشاره شده است عبارت است از: زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید.
قرآنکریم درباره شهید و شهیدان میفرماید: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون». هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شدهاند مرده مپندار؛ بلکه زندهاند که نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
منظور از حیات، همان حیات واقعی است و در نقطه مقابل، در آیات دیگری خداوند متعال حیات کافران را پس از مرگ هلاکت و نابودی شمرده است.
بنابراین، حیات شهیدان و زنده بودن آنها سعادتمندی است که همه مؤمنان از آن بهرهمند خواهند شد. از طرفی برخی از مردم تصور میکردند که کسانیکه در راه خدا جهاد میکنند و به شهادت میرسیدند نابود شده و از بین رفتهاند؛ به همین جهت قرآن کریم برای زدودن چنین تصوری میفرماید: کسانی که در راه خدا کشته میشوند، زندهاند و نزد پروردگار خویش از روزی بهرهمند میشوند.
شهادت در فرهنگ دین مقدس اسلام دو معنای متفاوت دارد:
معنای خاص؛ که همان کشته شدن در معرکه و میدان جنگ در راه خدا است که دارای احکام ویژهی در فقه اسلامی است. مثلاً میگویند شهید نیاز به غسل و کفن ندارد. بلکه با همان لباس خونین دفن میشود.
معنای گسترده و عام؛ که انسان در مسیر انجام دادن وظیفه الهی کشته شود و یا بمیرد.
۱- پس هر کس در حین ادای وظیفه و دفاع از خاک خود از دنیا برود شهید است، چنانکه در روایات اسلامی نیز آمده که چند گروه شهید از دنیا میروند:
۲- کسی که در طریق تحصیل علم از دنیا برود.
کسی که در بستر از دنیا برود؛ ولی به حق پروردگار و پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله آن حضرت معرفت داشته باشد.
۳- شخصی که برای دفاع از مال خویش در برابر مهاجمان ایستادهگی میکند و کشته میشود شهید است.
۴- شخصی که زیر دیوار میشود شهید است.
۵- شخصی که در مریضی ناعلاج از دنیا میرود شهید است.
۶- شخصی که در دریا غرق میشود شهید است.
۷- زنی که در وقت زایمان یا حمل از دنیا میرود شهید است.
بنابراین، کسانی که عقیده حق داشته و در مسیر حقیقت گام برمیدارند و در همین راه از دنیا میروند، براساس اشاره قرآنکریم و روایات اسلامی در زمره شهدا قرار دارند و اجر شهداء را میبرند. خداوند متعال میفرماید: «والذین آمنوا بالله و رسله اولئک هم الصدیقون و الشهداء عند ربهم لهم اجرهم و نورهم».
غازی به چی کسی گفته میشود؟
غازی فردی است که در غزوه «به معنای لشکرکشی یا یورش نظامی» شرکت کرده است. اصطلاح اخیر در ادبیات اولیه اسلامی به لشکرکشیهایی که توسط پیامبر اسلام محمد صلیالله علیه وآله وسلم هدایت میشد به کار میرفت و بعداً توسط رهبران نظامی ترک برای توصیف جنگهای فتحآمیزشان استفاده شد.
میتوان واژه غازی را بجای مجاهد متعادل هم استعمال کرد و پیامبر نیز کسانی را که در غزوات و لشکرکشیها اشتراک میکردند غازی و مجاهد میگفتند.
مجاهد فی سبیلالله عنوان مومنینی است که در اجرای فرمان الهی مذکور در آیه ۳۵ سوره مبارکه مائده:
«یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا إلیه الوسیلة و جاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون».
ترجمه: «ای اهل ایمان، از خدا بترسید و به سوی او وسیله جویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.»
با ایمان کامل و رعایت دقیق تقوای خداوند، در راه رضا و رضوان او و وصول به فلاح و رستگاری و سعادت حقیقی دنیا و آخرت مجاهده و کوشش و تلاش مینمایند و به همین سبب است که خداوند رحمان در آیات زیاد عنوان مجاهد و فضایل آنها را برشمرده است.
در صدر اسلام خدا کسانیکه در جهاد اشتراک نمیکردند را بارها مورد توبیخ قرار داد و گفت که آنهای که نشستهاند و آنهاییکه مجاهد اند؛ هرگز در اجر و درجه باهم مساوی و یکی نیستند، بلکه درجه و مقام مجاهدین به مراتب بالا و بالاتر است.
در احادیث نیز بارها تأکید شده است که کسانی که بهخاطر شهرت و نفوذ و ریا و دیگر اغراض نادی میجنگند و هدفشان اعلای کلمة الله نیست مجاهد گفته نمیشوند و درجه مجاهدین را ندارند.
پس از این همه آموزههای قرآنی و حدیث نبوی، خوبتر میتوان آموخت که در رابطه به درجات شهید و غازی هیچگاهی سهلانگاری نباید داشت و باید آموخت و در ذهنیتهای نسل گذشته، امروز و آینده جای داد که این درجات فقط برای گروههای خاصی است که در راه الله و پابند به قوانین الهی و اجرای حکم خداوند متعال در زمین بوده و در دفاع از قانون و حکم الله و سنت و راه پیامبر اکرم (ص) توسط فرد یا افرادی به قتل رسیده، شهید و غازی شمرده میشود.
نه به آنانیکه در راه خدا، در راه خاک و وطن خود فرار را بر قرار ترجیح دادند و هیچگاهی در نزد خداوند متعال آنها جایگاه غازی را ندارند، چون قبلن اشاره به این موضوع شده است که غازی به اشخاصی گفته میشود یا میتوان لقب داد که سرزمینش را از چنگ اشغال آزاد نموده و ندای حق و آزادی را فریاد و جاری کرده باشد.
نه اینکه در پرده، زنجیر غلام در گردن نموده و ظاهراً از نام و نشان این انسانهای مقدس استفاده سو نماید.
و آن طرف هم هیچگاه نمیتوان به یک سارق، قاتل، رهزن که در این راه کشته میشود شهید لقب داد، چونکه تنها این لقب به گروه خاص تلقی میشود که در صدرهای قبلی طبقه آن مشخص شده است.
اما این دو لقب متأسفانه در کشور ما رنگ و مقام مقدساش کمرنگ شده است و بیشتر به اشخاصی تلقی میشود که نه پایبند به قانون و قواعد الهی بوده؛ بلکه از دستورات و امورات دینی نیز سرکشی نموده است.