چند روز به ایام میلاد پیامبر (ص)، که نقطه آغاز تحول عظیمی در تاریخ بشریت بود، باقی نمانده است. وی در جامعهای غرق در شرک و جهل چشم به جهان گشود و با پیام توحید، عدالت و رحمت، مسیر تازهای برای انسانها ترسیم کرد. اختلاف در تاریخ دقیق ولادت ایشان میان شیعه و سنی، بهانهای شد برای نامگذاری هفتهای به نام «هفته وحدت»؛ ابتکاری از امام خمینی برای تقویت همبستگی میان مسلمانان. این ایام فرصتی است برای بازخوانی مشترکات، تقویت همدلی و مقابله با تفرقهافکنیهای داخلی و خارجی در سرزمین های اسلامی.
اما کدام وحدت؟ وحدت، تنها یک شعار و تاکتیک نیست؛ بلکه ضرورتی حیاتی برای جوامع اسلامی، بهویژه در کشورهایی چون افغانستان است که سالهاست با بحرانهای مذهبی، قومی و سیاسی دستوپنجه نرم میکند.
وحدت اسلامی؛ میراث پیامبر و نیاز امروز
پیامبر اسلام (ص) در طول رسالت خود، همواره بر وحدت امت تأکید داشت. قرآن کریم نیز مسلمانان را به «اعتصام بحبلالله» و پرهیز از تفرقه فراخوانده است. با این حال، تاریخ اسلام شاهد تلاشهای مکرر دشمنان داخلی و خارجی برای شکافانداختن میان مسلمانان بوده است. از جنگهای فرقهای گرفته تا فتنههای رسانهای و سیاسی، همگی با هدف تضعیف قدرت امت اسلامی صورت گرفتهاند.
در چنین شرایطی، هفته وحدت میتواند به عنوان یک نماد و فرصت، زمینهساز گفتوگو، همفکری و همگرایی میان مذاهب اسلامی باشد. این وحدت نه تنها در سطح اعتقادی، بلکه در عرصههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز باید تجلی یابد.
افغانستان؛ نمونهای از همزیستی مذهبی
افغانستان با بافت مذهبی متنوع خود، یکی از نمونههای مهم همزیستی شیعه و سنی در جهان اسلام است. در بسیاری از مناطق کشور، شیعیان و اهل سنت در کنار یکدیگر زندگی کرده، حتی ازدواجهای بینمذهبی داشته ایم و در مراسمهای مذهبی یکدیگر شرکت می کنند. این همزیستی، علیرغم تلاشهای گروههای افراطی برای برهمزدن آن، همچنان پابرجا مانده است.
در دو دهه گذشته، با وجود حملات هدفمند علیه شیعیان، از جمله انفجار در مساجد و مراسمهای مذهبی، مردم افغانستان نشان دادهاند که وحدت مذهبی برایشان یک ارزش بنیادین است. این وحدت، نه از بالا، بلکه از دل جامعه شکل گرفته و ریشه در فرهنگ، تاریخ و تجربه مشترک دارد.
چالشهای وحدت پس از سلطه طالبان
با روی کار آمدن دوباره طالبان در افغانستان، نگرانیها درباره تضعیف وحدت مذهبی افزایش یافته است. محدودیتهایی که بر شیعیان در برگزاری مراسمهای دینی اعمال شده، انتشار کتابهایی با محتوای تکفیری توسط برخی مقامات طالبان، و بیتفاوتی نسبت به حملات مرگبار علیه شیعیان، همگی نشانههایی از عقبگرد در مسیر وحدت هستند.
در رژیم طالبان اما شیعیان هیچ جایگاهی ندارند. برای مثال، در جریان حملات تروریستی به مراکز شیعیان، نه تنها عاملان شناسایی و مجازات نشدند، بلکه واکنش طالبان نیز بسیار سرد بوده است.
بنا برای عبور از سلطه رژیم های ظالم و تروریستی وحدت شیعه و سنی حیاتی است.
نقش دشمنان خارجی در تفرقهافکنی
نباید از نقش کشورهای استکباری در ایجاد و تقویت اختلافات مذهبی غافل شد. حمایت رسانهای و مالی از گروههای افراطی مانند «شیعه انگلیسی» یا «تکفیریهای سلفی»، بخشی از پروژه بزرگ تفرقهافکنی در جهان اسلام است. این گروهها با تمرکز بر نقاط اختلاف و نادیدهگرفتن مشترکات، عملاً در خدمت اهداف دشمنان اسلام قرار گرفتهاند.
در چنین شرایطی، وظیفه علمای دینی، روشنفکران و فعالان اجتماعی است که با روشنگری، گفتوگو و تبیین مشترکات، مانع از نفوذ این جریانها شوند و وحدت را به عنوان یک اصل غیرقابل مذاکره حفظ کنند.
راهکارهای تقویت وحدت در افغانستان
برای حفظ و تقویت وحدت شیعه و سنی در افغانستان، باید اقدامات عملی و فرهنگی صورت گیرد:
– گفتوگوی بینمذهبی: برگزاری نشستهای مشترک میان علمای شیعه و سنی برای تبیین مشترکات و رفع سوءتفاهمها.
– آموزش همگرایانه: اصلاح محتوای درسی مدارس و دانشگاهها برای ترویج نگاه وحدتگرا.
– رسانههای مسئول: تولید محتواهای رسانهای با محوریت وحدت و مقابله با افراطگرایی. و…
-با وحدت شیعه و سنی مقابله با گروه های تروریستی و ظالم امثال طالبان و داعش امکان پذیر است.
نکته آخر هم اینکه در آستانه میلاد پیامبر اسلام (ص) و هفته وحدت، باید بار دیگر بر این حقیقت تأکید کرد که وحدت میان مسلمانان، بهویژه شیعه و سنی، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت حیاتی است. افغانستان با تجربههای تلخ و شیرین خود، نشان داده که وحدت ممکن است، اما نیازمند تلاش مستمر، صداقت و عدالت است.