دیروز مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای تازه درباره وضعیت افغانستان با ۱۱۶ رأی موافق، ۱۲ رأی ممتنع و دو رأی مخالف به تصویب رساند.
در این قطعنامه، وضعیت حقوق بشری در افغانستان نگرانکننده خوانده شده و بر ضرورت تشکیل حکومت فراگیر تأکید گردیده است.
تشکیل حکومت فراگیر یکی از مطالبات اصلی کشورهای منطقه و جامعه جهانی است؛ مطالبهای که در چهار سال گذشته همواره بر آن تأکید شده، اما طالبان پیوسته از پذیرش آن امتناع ورزیدهاند.
کشورهای منطقه و جهان باور دارند که رژیم طالبان، حکومتی تکحزبی و تکقومیست و نمیتواند نماینده جامعه متکثر افغانستان باشد؛ اما طالبان، رژیم خود را «فراگیر» میخوانند و همواره به کشورهای منطقه و جامعه جهانی هشدار دادهاند که از «دخالت در امور داخلی» افغانستان خودداری کنند.
هرچند تأکید کشورهای منطقه و جهان بر تشکیل حکومت فراگیر، معقول و منطقی است، اما علت امتناع طالبان از پذیرش این مطالبه در روحیه رادیکال آنها ریشه دارد.
روحیه رادیکال، همانطور که لشک کولاکوفسکی در کتاب «زندگی بهرغم تاریخ» یادآوری میکند، به معنای اعتقاد به اصل «همهچیز یا هیچچیز» است. اگر بخواهیم با استفاده از ادبیات دینی این ذهنیت را توضیح دهیم، میتوان گفت که صاحبان این تفکر چیزی به نام «اعراف» را به رسمیت نمیشناسند و به «یا بهشت مطلق یا دوزخ مطلق» و «یا رستگاری کامل یا عذاب الیم» باور دارند.
در جهانبینی اینگونه انسانها، برد و باخت نسبی معنا ندارد؛ یا پیروزی مطلق است یا شکست مطلق. در این منطق، هرگونه سازش نهتنها اقدامی غیرانقلابی، بلکه خیانت نیز تلقی میگردد.
طالبان نیز بهعنوان یک گروه رادیکال، هیچگونه سازش با مخالفان خود را نمیپذیرند و هر توافقی بر سر تشکیل حکومت فراگیر را شکست میدانند.
متأسفانه این ذهنیت در افغانستان ریشهدار است و منحصر به طالبان نیست. در نیمقرن اخیر، هر گروهی که به قدرت رسیده تلاش کرده است رقبای خود را حذف کند و از هر نوع سازش و شراکت بپرهیزد.
تصور کنید اگر مجاهدین پس از خروج شوروی، با نجیب به توافق میرسیدند و یک حکومت مشترک میساختند، آیا افغانستان اینچنین ویران میشد؟
یا اگر پس از سقوط نجیب، احزاب جهادی با یکدیگر به تفاهم میرسیدند، آیا جنگ داخلی رخ میداد و طالبان ظهور میکردند؟
هرگز.
پس از بحران موشکی کوبا و توافق میان خروشچف و کندی، یکی از منتقدان از خروشچف پرسید: «بردید یا باختید؟»
خروشچف پاسخ داد:
«نپرسید چه کسی برد و چه کسی باخت. انسان برنده شد. خرد انسانی پیروز شد.»
کاش ما نیز در افغانستان بیاموزیم که بهجای محاسبه سود و زیان گروهی خود، به برد افغانستان بیندیشیم؛
برد افغانستان در توافق و سازش است،
در مدارا و تساهل،
و در توزیع عادلانه قدرت و مشارکت همه اقوام در ساختار حکومت.
عبدالشهید ثاقب