افغانستان، کشوری با تاریخچهای پر از جنگ و بحران، در سالهای اخیر با چالشهای جدی در زمینه حقوق بشر و آزادیهای فردی مواجه شده است. پس از تسلط طالبان بر کشور در سال ۲۰۲۱، شاهد افزایش خشونتها و نقضهای حقوق بشری هستیم که بهطور روزمره در زندگی مردم این سرزمین جاری است. یکی از پیامدهای خطرناک این وضعیت، عادیسازی ظلم و شکنجه است. وقتی ظلم و ستم به یک رویه روزمره تبدیل میشود، جامعه به تدریج نسبت به آن بیتفاوت میشود و این بیتفاوتی میتواند عواقب جبرانناپذیری برای آینده کشور داشته باشد.
عادیسازی ظلم
عادیسازی ظلم به معنای پذیرش و تحمل رفتارهای نادرست و غیرانسانی به عنوان یک بخش طبیعی از زندگی روزمره است. در افغانستان، این پدیده به وضوح در اشکال مختلف خود نمایان شده است. از خاموش کردن صدای زنان و محرومیت آنها از تحصیل گرفته تا سرکوب آزادی بیان و زندانی کردن مخالفان سیاسی، همه اینها نشاندهنده یک روند خطرناک هستند که میتواند به عادیسازی ظلم منجر شود.
خاموش کردن صدای زنان
زنان در افغانستان با چالشهای زیادی روبرو هستند. پس از تسلط طالبان، محدودیتهای شدیدی بر فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی زنان اعمال شده است. این محدودیتها نه تنها به حقوق زنان آسیب میزند، بلکه به تدریج جامعه را به پذیرش این وضعیت سوق میدهد. وقتی زنان از حق تحصیل و کار محروم شوند، جامعه به تدریج این واقعیت را به عنوان یک امر طبیعی میپذیرد.
سرکوب آزادی بیان
آزادی بیان یکی از اصول اساسی حقوق بشر است که در افغانستان تحت فشار قرار گرفته است. رسانهها و خبرنگاران با تهدیدات جدی روبرو هستند و بسیاری از آنها مجبور به خودسانسوری شدهاند. این وضعیت نه تنها صدای مخالفان را خاموش میکند، بلکه به عادیسازی سرکوب نیز منجر میشود. وقتی مردم دیگر نمیتوانند نظرات خود را بیان کنند، به تدریج از حق خود برای ابراز عقیده چشمپوشی میکنند.
زندان و شکنجه مخالفان سیاسی
زندانی کردن و شکنجه مخالفان سیاسی یکی دیگر از اشکال عادیسازی ظلم در افغانستان است. افرادی که جرأت ابراز نظر مخالف را دارند، با خطر زندان و شکنجه روبرو هستند. این وضعیت باعث میشود که بسیاری از مردم از ترس عواقب آن، سکوت کنند و به تدریج ظلم را به عنوان یک امر طبیعی بپذیرند.
پیامدهای عادیسازی ظلم
عادیسازی ظلم نه تنها به تضعیف حقوق بشر منجر میشود، بلکه پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز دارد.
تضعیف اعتماد اجتماعی
وقتی مردم به ظلم عادت کنند، اعتماد بین افراد جامعه کاهش مییابد. افراد دیگر نمیتوانند به یکدیگر اعتماد کنند و این مسئله باعث ایجاد شکافهای عمیق اجتماعی میشود.
افزایش خشونت
عادیسازی ظلم میتواند به افزایش خشونت در جامعه منجر شود. وقتی مردم دیگر نسبت به رفتارهای نادرست حساس نیستند، احتمال بروز خشونتهای بیشتر افزایش مییابد.
کاهش مشارکت اجتماعی
مردم زمانی که احساس کنند صدایشان شنیده نمیشود یا حقوقشان نقض میشود، تمایل کمتری به مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خواهند داشت. این مسئله میتواند منجر به کاهش فعالیتهای مدنی و تضعیف دموکراسی شود.
راهکارها برای مقابله با عادیسازی ظلم
برای مقابله با عادیسازی ظلم در افغانستان، نیاز به اقدامات جدی و مؤثر داریم.
آموزش و آگاهیبخشی
آموزش یکی از ابزارهای کلیدی برای مقابله با عادیسازی ظلم است. باید برنامههای آموزشی برای آگاهسازی مردم درباره حقوق بشر و اهمیت آن برگزار شود.
حمایت از فعالان حقوق بشر
حمایت از فعالان حقوق بشر و سازمانهای غیردولتی که در زمینه دفاع از حقوق بشر فعالیت میکنند، ضروری است. این سازمانها میتوانند نقش مهمی در آگاهیبخشی و مبارزه با ظلم ایفا کنند.
ایجاد فضایی برای گفتوگو
ایجاد فضایی برای گفتوگو و تبادل نظر بین مردم میتواند به افزایش آگاهی و حساسیت نسبت به مسائل حقوق بشری کمک کند.
نتیجهگیری
عادیسازی ظلم و شکنجه در افغانستان یک چالش جدی است که نیازمند توجه فوری است. وقتی ظلم به یک امر طبیعی تبدیل شود، نه تنها حقوق بشر تضعیف میشود، بلکه آینده جامعه نیز در خطر قرار میگیرد. برای مقابله با این پدیده، نیاز به آموزش، حمایت از فعالان حقوق بشر و ایجاد فضایی برای گفتوگو داریم. تنها با تلاش مشترک میتوانیم امید را در دل مردم زنده نگه داریم و عدالت را در جامعه برقرار کنیم.