واقع گرایی در امریکا؛ انتظارات مردم افغانستان و چالش های جدید

دسته: تحلیل
نویسنده: سید حسن بلخی
1403/10/01
11:35 ق.ظ
بازدید: 17

پایگاه خبری تحلیلی روایت : متیو میلر سخنگوی ایالات متحده امریکا روز سه‌شنبه، 17 دسامبر در یک نشست خبری در پاسخ به این پرسش که آیا واشنگتن در گذشته با گروه طالبان و القاعده تعامل داشته است، گفت: «ما این توانایی را داریم.» با گذشت بیشتر از سه سال از فروپاشی نظام جمهوری مورد حمایت امریکا و متحدان او و رویکار آمدن دوباره گروه بنیادگرای طالبان در افغانستان یک تعداد از سیاست مداران و مردم افغانستان که به خارج از کشور به سر می‌برند، منتظر برگشت آمریکا و براندازی گروه طالبان از قدرت هستند. در این گزارش تحلیلی سیاست خارجه ایالات متحده امریکا را به صورت فشرده مورد بررسی قرار می‌دهم.

متیو میلر سخنگوی ایالات متحده امریکا روز سه‌شنبه، ۱۷ دسامبر در یک نشست خبری در پاسخ به این پرسش که آیا واشنگتن در گذشته با گروه طالبان و القاعده تعامل داشته است، گفت: «ما این توانایی را داریم.»
با گذشت بیشتر از سه سال از فروپاشی نظام جمهوری مورد حمایت امریکا و متحدان او و رویکار آمدن دوباره گروه بنیادگرای طالبان در افغانستان یک تعداد از سیاست مداران و مردم افغانستان که به خارج از کشور به سر می‌برند، منتظر برگشت آمریکا و براندازی گروه طالبان از قدرت هستند. در این گزارش تحلیلی سیاست خارجه ایالات متحده امریکا را به صورت فشرده مورد بررسی قرار می‌دهم.
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا یکی از موضوعات پیچیده و پر اهمیت در عرصه بین‌المللی است. این سیاست‌ها بر اساس نظریه‌های مختلفی شکل گرفته‌اند که یکی از مهم‌ترین آن‌ها نظریه “رئالیسم” یا واقع‌گرایی است. واقع‌گرایی به عنوان یکی از نظریه‌های کلیدی در روابط بین‌الملل، بر مبنای منافع ملی و قدرت نظامی و اقتصادی استوار است. در این نظریه، کشورها به دنبال افزایش قدرت و امنیت خود هستند و روابط بین‌المللی بر اساس رقابت و تعارض منافع شکل می‌گیرد.
رئالیسم به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و مؤثرترین نظریه‌ها در روابط بین‌الملل، چندین مبنای اصلی دارد:
1. منفعت ملی: بر اساس این نظریه، هر کشور باید به دنبال تأمین منافع ملی خود باشد و سیاست‌های خارجی‌اش را بر اساس این منافع شکل دهد.
2. قدرت: قدرت نظامی و اقتصادی به عنوان ابزار اصلی برای دستیابی به منافع ملی محسوب می‌شود.
3. آنارشی بین‌المللی: سیستم بین‌المللی به عنوان یک سیستم آنارشیک در نظر گرفته می‌شود که در آن هیچ قدرت مرکزی وجود ندارد و کشورها باید خودشان امنیتشان را تأمین کنند.
4. رقابت و تعارض: رقابت و تعارض منافع بین کشورها جزء جدایی‌ناپذیر روابط بین‌المللی است.
سیاست خارجی آمریکا با توجه به مبانی نظری رئالیسم، به دنبال تأمین منافع ملی خود از طریق افزایش قدرت نظامی و اقتصادی است. این سیاست‌ها در چندین حوزه کلیدی قابل مشاهده است.
امریکا همواره به تقویت قدرت نظامی خود اهمیت داده است. این کشور دارای بزرگ‌ترین و قدرتمندترین نیروی نظامی جهان است و بخش زیادی از بودجه دولتی به تقویت نیروهای مسلح و توسعه تجهیزات نظامی اختصاص داده می‌شود. آمریکا با استفاده از این قدرت نظامی، به دنبال تأمین امنیت ملی و مقابله با تهدیدات خارجی است. همچنین، آمریکا با ایجاد پایگاه‌های نظامی در نقاط مختلف جهان، نفوذ خود را افزایش داده و به تأمین امنیت جهانی کمک می‌کند.
اقتصاد قوی و رقابتی، یکی از ابزارهای اصلی آمریکا برای تأمین منافع ملی است. آمریکا از طریق تجارت جهانی و انعقاد توافق‌نامه‌های تجاری با کشورهای مختلف، به دنبال افزایش نفوذ اقتصادی خود و تأمین منافع ملی است. سیاست‌های اقتصادی آمریکا بر اساس واقع‌گرایی، بر مبنای افزایش قدرت اقتصادی و کاهش وابستگی به سایر کشورهاست. به همین دلیل، آمریکا به دنبال تقویت تولید داخلی و کاهش واردات است.
یکی از راه‌های تقویت قدرت و امنیت در سیاست خارجی آمریکا، ایجاد و تقویت اتحادها و پیمان‌های بین‌المللی است. آمریکا از طریق سازمان‌هایی مانند ناتو، به دنبال ایجاد اتحادهای نظامی و افزایش همکاری‌های بین‌المللی برای مقابله با تهدیدات مشترک است. این اتحادها به آمریکا امکان می‌دهند تا از حمایت کشورهای متحد برای تأمین امنیت و منافع ملی خود بهره‌برداری کند.

همچنین بخوانید: جبهه آزادی از کشتن سه جنگ‌جوی طالبان در کابل خبر داد

مقابله با دشمنان و تهدیدات
یکی از مبانی اصلی سیاست خارجی آمریکا بر اساس رئالیسم، مقابله با دشمنان و تهدیدات خارجی است. آمریکا به دنبال شناسایی و مقابله با تهدیداتی است که می‌توانند امنیت ملی و منافعش را به خطر بیندازند. این سیاست‌ها شامل اقدامات نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک می‌شود. آمریکا از تحریم‌ها، فشارهای دیپلماتیک و حتی عملیات نظامی برای مقابله با تهدیدات استفاده می‌کند.
سیاست خارجی آمریکا بر اساس رئالیسم همواره با نقدها و چالش‌های مختلفی مواجه بوده است. یکی از نقدهای اصلی به این سیاست‌ها، تاکید بیش از حد بر قدرت نظامی و امنیتی و نادیده گرفتن مسائل انسانی و حقوق بشر است. همچنین، این سیاست‌ها ممکن است به افزایش تنش‌ها و تعارضات بین‌المللی منجر شود. سیاست خارجی آمریکا بر اساس نظریه رئالیسم، به دنبال تأمین منافع ملی از طریق افزایش قدرت نظامی و اقتصادی است. این سیاست‌ها شامل تقویت امنیت ملی، توسعه روابط اقتصادی و تجاری، ایجاد و تقویت اتحادها و مقابله با دشمنان و تهدیدات خارجی است. با این حال، این سیاست‌ها همواره با نقدها و چالش‌های مختلفی مواجه بوده‌اند و تاثیرات متفاوتی بر روابط بین‌المللی داشته‌اند.

نوشته های مرتبط :