در تازه ترین مورد رژیم بنیادگرای طالبان کتاب های دو متفکر و نویسنده فارسی زبان اهل ایران را در افغانستان ممنوع کردند.
ناشران کتاب افغانستان در نمایشگاه کتاب بینالمللی تهران با تایید این خبر که گروه طالبان دستور دادند که کتاب های از این دو نویسنده و متفکر ایران را به افغانستان وارید نکنند.
در جوامع مختلف، کتابها و آثار ادبی نه تنها به عنوان منابع اطلاعاتی و آموزشی بلکه به عنوان ابزارهای قدرتمندی برای ترویج ایدهها و اندیشهها شناخته میشوند. در این میان، علی شریعتی و مرتضی مطهری به عنوان دو تن از تاثیرگذارترین روشنفکران معاصر ایرانی، با ارائه دیدگاههای فلسفی، اجتماعی و دینی، نقش مهمی در شکلگیری فرهنگ و هویت در میان فارسی زبانان داشتهاند. ممنوعیت کتابهای این دو شخصیت برجسته در افغانستان مسئلهای است که نه تنها به جنبههای فرهنگی و اجتماعی بلکه به جنبههای سیاسی و دینی نیز مرتبط است.
نگاهی به اندیشه ها و آثار دوکتور علی شریعتی
علی شریعتی (۱۹۳۳-۱۹۷۷) به عنوان یکی از مهمترین متفکران و نویسندگان فارسی زبان نقش مهمی در شکلدهی به دیدگاههای انقلابی و اجتماعی ایران داشته است. او با تلفیق اندیشههای اسلامی و مارکسیستی، دیدگاهی جدید از اسلام ارائه داد که بر عدالت اجتماعی، برابری و آزادی تأکید داشت. شریعتی با نقد ساختارهای سنتی و محافظهکارانه، تلاش کرد تا اسلام را به عنوان یک نیروی انقلابی و پیشرو معرفی کند.
آثار شریعتی شامل کتابهایی مانند “بازگشت به خویشتن”، “حسین وارث آدم” و “امت و امامت” است که هر یک به بررسی جنبههای مختلفی از اسلام و جامعه میپردازد. این کتابها، به دلیل محتوای انقلابی و انتقادیشان، توجه و حمایت گستردهای در میان جوانان و روشنفکران کشور های فارسی زبان از جمله افغانستان پیدا کردند.
مرتضی مطهری (۱۹۱۹-۱۹۷۹) نیز به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان و مفسران اسلامی شناخته میشود. او با ارائه تفاسیر جدید از قرآن و احادیث، تلاش کرد تا اسلام را به عنوان دینی عقلانی و علمی معرفی کند. مطهری در آثارش به مسائلی چون فلسفه اسلامی، اخلاق و تربیت اسلامی و اصول فقهی پرداخته است.
کتابهای مطهری شامل آثار معروفی چون “عدل الهی”، “مسئله حجاب” و “فلسفه اخلاق” هستند. او با تأکید بر نقش عقل در دین، تلاش کرد تا پاسخگوی نیازهای فکری و معنوی نسل جدید باشد.
دلایل ممنوعیت کتابها های این دو شخصیت برجسته فارسی زبان در افغانستان زیر سلطه طالبان
ممنوعیت کتابهای شریعتی و مطهری دلایل مختلفی دارد که میتواند به ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مرتبط باشد.
آثار شریعتی به دلیل محتوای انقلابیشان که به نقد ساختارهای سنتی و حکومتی میپردازند، معمولاً از سوی نهادهای محافظهکار مورد انتقاد قرار گرفتهاند. دیدگاههای انتقادی او نسبت به وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران در آن زمان، باعث شده تا کتابهایش به عنوان تهدیدی برای ثبات جامعه تلقی شوند.
شریعتی و مطهری به ارائه تفسیرهای نوین از اسلام پرداختند که ممکن است با دیدگاههای رسمی و سنتی تضاد داشته باشد. این تفسیرها، به ویژه از سوی نهادهای دینی محافظهکار، ممکن است به عنوان تحریف آموزههای دینی تلقی شوند.
مهمترین مسئله ممنوعیت کتاب های این دو متفکر همین موضوع میباشد .
آثار این دو متفکر به دلیل تأثیرگذاریشان بر ذهن و اندیشه جوانان و روشنفکران، ممکن است به عنوان تهدیدی برای نهادهای قدرت تلقی شوند. انتشار گسترده کتابهایشان و تاثیرگذاری بر نسلهای جدید، میتواند به تغییرات اجتماعی و فرهنگی منجر شود که این موضوع از دید برخی حاکمان ناپذیرفتنی است.
پیامدهای ممنوعیت آثار نویسندگان بزرگ چون شریعتی و مطهری در افغانستان
ممنوعیت کتابهای شریعتی و مطهری، پیامدهای مختلفی برای جامعه افغانستان به همراه دارد:
۱. ممنوعیت این کتابها به معنای محدود کردن دسترسی افراد به دیدگاهها و ایدههای جدید است. این محدودیت میتواند مانع از رشد فکری و فرهنگی جامعه شود و باعث کاهش تنوع فکری شود.
۲. آثار شریعتی و مطهری به عنوان منابع مهم برای بحث و بررسی در مورد مسائل دینی، فلسفی و اجتماعی مطرح هستند. ممنوعیت این آثار میتواند به تضعیف گفتمان عمومی و کاهش فرصتهای بحث و تبادل نظر منجر شود.
۳. ممنوعیت کتابها نشاندهنده تلاش نهادهای حکومتی برای کنترل و نظارت بر جریانهای فکری و فرهنگی است. این مسئله میتواند به نهادینهسازی سانسور و کاهش آزادی بیان در جامعه منجر شود.
۴. تجربه نشان داده است که ممنوعیت کتابها معمولاً به افزایش توجه و علاقه مردم به این آثار منجر میشود. افراد به دنبال یافتن و مطالعه آثاری میروند که ممنوع شدهاند تا بفهمند چرا این کتابها ممنوع شدهاند.
نقد و تحلیل ممنوعیت کتابهای شریعتی و مطهری در افغانستان نیازمند بررسی دقیقتری از زمینههای تاریخی، اجتماعی و سیاسی است. این دو متفکر در دورانهای مختلف تاریخی زندگی کردهاند و آثارشان در پاسخ به شرایط اجتماعی و سیاسی زمانهای خود نوشته شدهاند.
شریعتی با ارائه دیدگاههای انقلابی و اجتماعی، سعی در برانگیختن جامعه به تغییر و تحول داشت. او معتقد بود که اسلام باید به عنوان نیرویی انقلابی و پیشرو در خدمت عدالت اجتماعی و برابری قرار گیرد. این دیدگاهها به ویژه در زمانهای بحرانهای اجتماعی و سیاسی، توانستهاند به عنوان منبع الهامبخش برای جوانان و روشنفکران عمل کنند.
مطهری نیز با ارائه تفسیرهای عقلانی و علمی از اسلام، تلاش کرد تا دینی عقلانی و مبتنی بر اصول علمی معرفی کند. او معتقد بود که دین باید با عقل و علم هماهنگ باشد و بتواند پاسخگوی نیازهای فکری و معنوی نسلهای جدید باشد. این دیدگاهها به ویژه در زمانهای نیاز به تغییر و تحول فکری، میتوانند نقش مهمی در شکلدهی به فرهنگ و هویت جامعه ایفا کنند
ممنوعیت کتابهای شریعتی و مطهری نشاندهنده چالشهای موجود در جوامع عقب مانده مانند افغانستانی در مواجهه با دیدگاههای نوین و انتقادی است. این ممنوعیتها نه تنها به محدودیت دسترسی به دانش و تضعیف گفتمان عمومی منجر میشود، بلکه نشاندهنده تلاش نهادهای حکومتی برای کنترل و نظارت بر جریانهای فکری و فرهنگی است.
با این حال، آثار این دو متفکر همچنان به عنوان منابع مهمی برای بحث و بررسی در مورد مسائل دینی، فلسفی و اجتماعی باقی میمانند و توانستهاند تاثیرات عمیقی بر جامعه افغانستان و دیگر جوامع اسلامی داشته باشند