ور نه مثل هرات میدانم
نیست شهری ز شهرهای جهان
هیچ شهری به زیب و زینت او
نیست در زیر گنبد گردان
همه جا روستا و او شهر است
همه جا خارزار و او بستان
اعتقادی که با هراتم هست
سازم آن را موکد از ایمان
-مولانا بنایی هروی
دور ترین مرحله تاریخ ما از مهاجرت آریاییان از شمال به جنوب آسیا آغاز میشود، نخستین سکونتگاه این مردم «آریا» و کناره «رود آریا»ست و نام «آریایی» نیز از همینجا میآید، به گواهی تاریخ «آریا» قدیمترین نام هرات است «هرودوت» پدر تاریخ نیز از ساکنان آریا یا هرات به عنوان «آرین» یاد کرده است.
از آن گذشته هرات به عنوان محلی خوش و آب و هوا و سرسبز محل رفت و آمد و سکونت مردمان بسیاری میگردد چنانکه یکی از پر جمعیت ترین شهرها و مناطق منطقه قرار میگیرد، اوستای زرتشت بزرگ (پیامبری که از بلخ بامی ظهور میکند.) نیز از زبان اهورا مزدا در مورد هرات چنین میگوید: «ششمین سرزمین و کشور نیکی که من، اهورامزدا، آفریدم هَرویو و دریاچهاش بود.»
لفظ آریا به مرور زمان به هرا بدل میشود و «هرا» و هریوا نامی است که در دوره باستانی بر این سرزمین که شامل چندین شهر کوچک و بزرگ میشد اطلاق میشود، در دوره اسلامی توسط عربها هرا به «هری» بدل میشود چون موسا و عیسا به موسی و عیسی و از آن جهت هرات را بعد از دوره اسلامی به هری در کتب مختلف تاریخی میشناسیم.
تا اینکه از ترکیب «هریوا» و «هری» «هرات» را از قرن هفتم به بعد مقبول تر و جا افتاده تر داریم.
داستان های فراوان در خصوص بنای شهر هرات گفته اند اینکه:
لهراسب نهاده است هری را بنیاد
گشتاسب برو بنای دیگر بنهاد
بهمن پس از آن عمارتی دیگر کرد
اسکندر رومیش همه داد به باد
-جغرافیای حافظ ابرو
یا آنگونه که سیفی هروی با ظرافت در کتاب تاریخنامه هرات نوشته است.
روایت درست همان است که تاریخ نگاران بعدی با اصلاحیه اندکی روی سخنان سیفی هروی نوشته اند، حاکم بلخ از مردم هرات همه ساله مالیات هنگفتی میگرفت این قضیه باعث خشم مردم میگشت اما چون نه توان جنگ داشتند و نه حفاظی در برابر دشمن مجبور به پرداخت این مالیات هنگفت بودند تا اینکه حاکم مقرر شده بر هراتیان وفات میکند، دختر حاکم که شمیرا/شمیران نام دارد و بانویی دانا و هوشیار است سران مردم را جمع میکند و میگوید اگر میخواهید شما را از این مشکل عظیم برهانم به من گوش کنید، آنان نیز می پذیرند. به ایشان میگوید امسال که ماموران حاکم بلخ آمدند می گوییم آنچه را هرساله جمع میکنیم مجبوریم بخش بزرگش را به شما بپردازیم و چیز اندکی به ما میماند حالا کل محصول امسال را که مساوی به مالیات چهار سال است به شما تحویل میدهیم و تا چهار سال دیگر آنچه نزد ما میماند به خود ما بماند و شما چیزی از آن نگیرید و همینطور چهار چهار سال…
این پیشنهاد مورد قبول حاکم واقع میشود، در این چهار سال این بانوی دانا با مردم هرات به ساخت دژی مستحکم مبادرت میورزند و بنایی را که امروز ارگ هرات یا ارگ شمیران نام دارد بر سر تپه ای میسازند و پس از چهار سال که ماموران مالیات می آیند چیزی برده نمیتوانند و این مردم از آن پس مستقل به زندگی خود ادامه میدهند.
این بنا بعدا به عنوان محل سکونت شاه یا والی و درباریان بدل میشود و به علت ازدیاد مردم دیواری عظیم دور شهر کشیده میشود تا از مردم نیز محافظت گردد، در زمان هخامنشیان هرات یکی از ساتراپ های مهم آن فرمانروایی است، و چنانکه در تواریخ نوشته اند شهری با ساختار ویژه و متحیر کننده است و وقتی اسکندر داریوش سوم را شکست میدهد و اینجا میرسد مردم هرات که سر اطاعت از بیگانه را ندارند در برابر او به پا میخیزند و قیام میکنند. بر این شهر حاکمی بزرگ و یکی از قهرمانان و سران سپاه هخامنشی فرمان میراند که از او در تاریخ ها به ساتی برزن هروی نام برده اند، ساتی برزن مدتها با اسکندر در جنگ است، با نبرد چریکی ضربه های مهلکی به سپاه اسکندر میزند و سر انجام اسکندر آگاه میشود که ساتی و یارانش در میانه جنگلی در قسمت شمالی هرات اند و با آتش زدن جنگل آن پهلوانان نامی و رهبر آنان در آتش میسوزند و اسکندر مقدونی با ورود به هرات آن را ویران میکند و بجای آن دژی که شمیرا بنا کرده بود دژی دیگر بنا مینهد و آرتاکوانا نام مینهد.
هرات در زمان حکومت شاهان اشکانی پارتی (خراسانی) محل جمع شدن سپاهیان برای سرکوب قبایل بدوی و جنایتکار شمالی آسیاست و هرات مرکز فرماندهی جهت سرکوب و نابودی آنان است، اشکانیان که خود خراسانی بودند و در پهلوی هرات از عشق آباد کنونی سر بر آورده بودند به هرات و خراسان توجه ویژه ای دارند و به نوشتهی برخی از مورخین زبان امروزی فارسی، زبان پهلوی اشکانی است که به مرور زبان با تغییر به این شکل و شمایل امروزی آراسته شده است، پارت نیز در زمان اشکانیان خراسان نامیده میشود.
در زمان ساسانیان هرات یکی از ارکان اصلی خراسان است، شهری که در شرق و غرب عالم زبانزد است و چنان شهره ای دارد که گویا پیامبر اسلام نیز از عظمت آن آگاهی دارد و چنانکه حدیثی در مسند امام احمد بن حنبل مروزی ( از مرو شهری در همسایگی هرات و یکی از ارکان خراسان) حدیثی بر این موضوع وارد است که پیامبر اسلام هرات را شهری پر آب و پر میوه و بزرگ و با سازه های زیبا توصیف کرده است.
شهرهایی چون بلخ شهرت بیشتری به قبل از اسلام دارند اما هرات شهرت و ارزش و جایگاه خود را در زمانه بعد از اسلام روشن میسازد، وقتی سپاهیان اسلام به دروازه هرات میرسند یکسال هرات به مقاومت می پردازد و سپس با صلحی که میان حاکم و فرمانده سپاه اسلام است هرات به تصرف مسلمانان در می آید اما ده ها سال طول میکشد تا مردم هرات بگونه کامل مسلمان شوند و اسلام را در زندگی شخصی خود عملی کنند.
نویسنده: کیان نیا