روز جمعه ۲۷ سپتامبر، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان که به سید رهبران جهان عرب مشهور بود و یک عمر برای حفظ اصول و ارزشهای و در دفاع از مظلومان و مبارزه قاطع با استکبار بویژه امریکا و اسراییل لقب سید مقاومت و آزادی را گرفت، در حمله تروریستی رژیم اسراییل به جنوب بیروت به شهادت رسید.
هواپیماهای جنگی رژیم صهیونیستی شامگاه (جمعه) محلات مسکونی منطقه حاره حریک در ضاحیه بیروت را به شدت و به صورت پیاپی بمباران کردند. ارتش رژیم صهیونیستی ادعا کرد، هدف این حملات، مرکز فرماندهی اصلی حزبالله بوده است.
برخی منابع رژیم صهیونیستی اعلام کردند که در حمله به ضاحیه جنوبی بیروت با ۸ الی ۱۲ جنگنده در آن واحد انجام و از بمب های سنگرشکن ۲ هزار پوندی اهدایی امریکایی استفاده شده است.
سید حسن نصرالله که بود؟ سید حسن نصرالله از روحانیون مبارز و مجاهد معاصر لبنان و دبیر کل جنبش حزبالله این کشور بود که سالها در مقابل تجاوزات و جنایات رژیم غاصب صهیونیستی ایستاد و از ملت مظلوم فلسطین دفاع کرد.
نصرالله در ۱۹۶۰ میلادی در منطقه اشرفیه بیروت به دنیا آمد. در دوران نوجوانی به همراه شهید سیدعباس موسوی دبیرکل فقید حزبالله لبنان عازم نجف شد تا در مدرسه علوم اسلامی شیعیان به تحصیل علوم دینی بپردازد. در ۱۹۷۸ میلادی رژیم بعثی این ۲ را از عراق اخراج کرد.
نصرالله برای ادامه تحصیل به قم آمد و پس از کسب درجه اجتهاد به بیروت بازگشت. در ۱۹۸۲ میلادی و پس از فشارهای جبهه ملی نجات بر جنبش امل جهت برقراری صلح با رژیم صهیونیستی، نصرالله به همراه شهید سیدعباس موسوی، شهید راغب حرب، شیخ عبید، شیخ صبحی طفیلی، شیخ حسن کورانی و محمدرعد در ۱۹۸۲ میلادی از جنبش امل خارج شدند و گروه مقاومت اسلامی را که بعدها به حزب الله مشهور شد در برابر دیگر احزاب تشکیل دادند.
سیدحسن نصرالله، فرزند بزرگ خانواده ای پرجمعیت با ۱۱ عضو بود. او هشت خواهر و برادر داشت. نخستین بار نشریه فرانسوی مگزین Le Magazine Littéraire بود که موفق شد در ۲۸ نوامبر ۱۹۹۷ میلادی سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان را راضی کند که در گفت وگویی از زندگی شخصیاش صحبت کند. این نشریه اینگونه از کودکی اش می نویسد: پدرش، عبدالکریم با کمک برادرانش به فروش میوه و سبزیجات مشغول بود. سال ها بعد وقتی توانست دکانی خریداری کند و بقالی خود را در آن دایر کند، حسن که کودکی بیش نبود به آنجا تردد می کرد. روی صندلی می نشست و ساعت ها به عکس امام موسی صدر خیره می شد، آرزویش این بود که روزی مثل وی شود. از کودکی با بچه های دیگر تفاوت داشت، نه سراغ فوتبال می رفت و نه با بچه های محل برای شنا و آب بازی به دریا می رفت. در عوض تمام مساجد منطقه را زیر پا گذاشته بود، سن الفیل، برج حمود، النبعة وغیره …
به نوشته ایرنا، نصرالله ۹ ساله بود که برای خرید کتاب دست دوم از دست فروشان به میدان شهدای قدیم در مرکز شهر بیروت رفت. درونگرا و آرام نشان می داد. هرچه را به دستش می رسید، میخواند، به خصوص اگر درباره اسلام و مذهب بود. اگر در فهم کتابی با مشکل مواجه می شد، خواندنش را به وقتی دیگر موکول می کرد؛ وقتی کمی بزرگتر شد. دوستان هم مدرسه اش درباره آن دوره تعریف می کنند که اگرچه اهل مزاح نبود، اما شوخیهای دیگران را با لبخندی پاسخ میداد.
نصرالله ۱۵ ساله داشته که به جنبش امل ملحق شده است. جنبشی که در آن زمان در لبنان و در اوج جنگ و فساد و خونریزی، به جنبش محرومان مشهور بود. او و برادرش حسین به امل ملحق شدند و خیلی زود با وجود سن پایین به نمایندگی محل زندگیش در جنبش امل منصوب شد.
۱۶ سال بیشتر نداشت که تصمیم گرفت، برای تحصیل علوم دینی و حوزوی راهی نجف اشرف شود. در مسجد صور با سید محمد غروی که به نمایندگی از امام موسی صدر در آن مسجد تدریس می کرد، آشنا شد و از تصمیمش گفت. سید غروی که با سید محمد باقر صدر در عراق روابطی داشت، توصیه نامه ای برایش نوشت. وسایلش را جمع کرد و با اندک پولی که با کمک پدر و دوستانش تهیه کرده بود، راهی نجف اشرف شد. وقتی پای به نجف گذاشت، هیچ پولی برایش نمانده بود. اما چه باک که او به این شرایط خو گرفته بود. غذایش را آن روزها تکه ای نان و مقداری آب تشکیل می داد و رختخوابش تشکی اسفنجی بود.
جنبش اَمَل یکی از ۲ حزب عمده شیعه در لبنان بود که در ۱۹۷۴ میلادی توسط سید موسی صدر پایهگذاری شد. به نوشته العالم، با اینکه فعالیت در جنبش، وقت بسیاری از وی می گرفت، او همچنان بر ادامه تحصیلات دینی و حوزوی اصرار داشت، از این رو اگرچه تجاوز رژیم صهیونیستی فاصله ای چند ساله در تحصیلات وی ایجاد کرد اما از ۱۹۸۹ میلادی بار دیگر تحصیل را از سر گرفت و این بار راهی قم شد، اما اختلاف پیش آمده با جنبش امل، موجب رها کردن تحصیل و بازگشت به لبنان شد.
سفرش به قم برای ادامه تحصیلات حوزوی سنگ بنای اتحادی مستحکم میان تهران، دمشق و حزب الله را بنا نهاد، اتحادی که بعدها در بحران تحمیلی به سوریه خود را نمایان ساخت. به همین دلیل سه روز پس از پیروزی مقاومت در ۲۰۰۰ میلادی پیامی ویژه در تشکر از شهدا، مردم، مقاومت و آیت الله خامنه ای ارسال کرد. پس از آن پایه گذار معادله ای به نام موازنه ترس در قبال رژیم صهیونیستی شد. در عرصه جنگ روانی در مقابل اسراییل خود را بی رقیب نشان داد.
در سال ۱۹۹۲ و پس از شهادت سید عباس موسوی، دبیرکل وقت حزبالله لبنان، با اجماع شورای رهبری حزبالله سید حسن نصرالله، دبیرکل جدید این جنبش شناخته شد. هر چند وی در بین سایر اعضای حزب الله سن کمتری داشت، اما به دلیل شجاعت و درایت، به رهبری حزب الله برگزیده شد.
شهادت سید عباس موسوی به همراه خانوادهاش، تاثیر بسزایی در روحیه مردم لبنان و به ویژه رزمندگان حزبالله گذاشت و پسازآن بود که مبارزات و حملات حزبالله شکل جدیدی به خود گرفت و حمایت عمومی در میان مردم لبنان از حزبالله رو به فزونی نهاد.
در این میان، “اسراییل” نیز در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۶ عملیاتهای “خوشههای خشم” و “تسویه حساب” را به اجرا گذاشت که با مقاومت سرسختانه حزبالله، که از کمترین امکانات نظامی برخوردار بود، روبهرو شد.
اما راجع به زندگی شخصی سید حسن نصرالله؛ وی در ۱۹۷۸ میلادی با فاطمه یاسین فرزند شیخ مصطفی یاسین از منطقه العباسیه لبنان ازدواج کرد. حاصل این ازدواج ۴ فرزند بود. سید هادی یکی از فرزندانش در جریان درگیری های سپتامبر ۱۹۹۶ میلادی با نظامیان رژیم صهیونیستی در ۱۸ سالگی به شهادت رسید. نصرالله پس شهادت فرزندش گفت: مستمر سرخاک هادی می رود و از شجاعت وی الهام می گیرد و ایمان دارد که او در آسمان ها در بهترین مکان هاست و از سرنوشتش که به شهادت منتهی شد، بسیار خرسند است و می داند که روزی همدیگر را در آن دنیا ملاقات خواهند کرد.
در ماه سپتامبر ۱۹۹۷ دو تن از رزمندگان حزبالله در حمله به یکی از مواضع ارتش اسرائیل در منطقه جبلالرفیع در جنوب لبنان به شهادت رسید و پیکر آنان بهدست نیروهای اسرائیلی افتاد. تلویزیون رژیم اسرائیل بدون اطلاع از هویت این دو نفر، تصویر خونآلود آنان را به نمایش گذاشت، بهسرعت مشخص شد که یکی از این دو تن، سید هادی، فرزند سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله است. انتشار این خبر همانند بمبی در جامعه لبنان صدا کرد و تحول بسیار مهمی در پی داشت. در تاریخ لبنان، چه در زمان جنگ داخلی و چه در مقابله با تجاوز نظامی اسرائیل، هیچگاه دیده نشد که فرزند یکی از رهبران گروهای سیاسی و یا شبهنظامیان در راه مبارزه کشته شده باشد.
این واقعه، موجی از احساسات جوشان همدردی، احترام و شیفتگی را نسبت به دبیر کل حزبالله در میان همه طوایف مذهبی لبنان در پی داشت، به گونهای که همه آحاد ملت لبنان از هر دین و مذهبی، تحت تاثیر شدید این واقعه قرار گرفتند. رهبران سیاسی لبنان نیز یکی پس از دیگری به دیدار سید حسن نصرالله رفته و ضمن گفتن تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت سید هادی نسبت به شخصیت مبارز و صادق دبیر کل حزبالله، مراتب قدردانی و احترام خود را ابراز داشتند.
اما کاریزما و شخصیت نصرالله؛ اکثر مردمان جهان سید حسن نصرالله را به شجاعت و مبارزه با ظلم و استکبار می شناسند. او بارها در صحبتهایش از شهادت یاد کرده و میگفت که خود را وقف مبارزه کرده است. در اعتقاد بشر فارغ از اسلام یا غیر اسلام، مهمترین امتیاز این است که وقتی فردی در راه آزادی و استقلال کشور و مردم به شهادت می رسد با گرانبهاترین ارزش را دارد. نصرالله تا آخرین لحظه در این مسیر یعنی آزادی و استقلال و کمک به محرومان و مظلومان تردید نکرد و بر عهدش باقی ماند.
یکی دیگر از ویژگیهای شخصیتی نصرالله که بسیاری از کارشناسان آن را برجسته کرده اند، صبر و استقامت در هر شرایط بویژه سختیها است. نصرالله کسی بود که یک تنه و با صبوری با تمام مشکلات و چالشها کنار آمد. سه جنگ مهم در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۳ و ۲۰۰۶ با اسراییل و عبور از آن پیروزی و صبر شخصیت نصرالله را در جهان بیشتر از گذشته مطرح کرد. در یک سال گذشته بویژه روزهای اخیر که یاران او یکی یکی به شهادت می رسید، بازهم با آرامش و صبر در تلویزیون ظاهر می شد و سخن میگفت. نصرالله در عین حال که صبر و استقامت داشت، قدرت بیان، نفوذ کلام و بینش دقیق و سنجیده وی در خطاب قرار دادن مخاطبان بود.
دیگر ویژگی شخصیتی او صداقت بود. نصرالله هیچ چیزی را پنهان نمی کرد و به دور از فساد و فتنه بود. در جهان امروز که رسانهها بویژه دشمنان دنبال سر نخی برای خورد و خمیر کردن طرف مقابل است، اما در قسمت نصرالله با این همه حجم رذالت رسانهی دشمنانش هرگز موفق نشدند کوچکترین نشانه از عدم صداقت او را ثابت کنند. او با همرزمان اش از جایگاه رهبر نه که رفیق و رزمنده در ارتباط بود.
کاریزمای نصرالله این گونه شکل گرفته بود که در جهان جاویدانه شد.
نویسنده: غلام رضا سادات