اصولا دانشآموزی چیزی استکه استعدادش در زن و مرد نهفته است و در وجود همه انسانها نهاده شده است. این استعداد ایجاب میکند تا دانش فرابگیرند و به تولید، هنرنمایی، کشف و نشر اشیای مختلف و مهم برای زندگی و زنده بودن بپردازند.
مسلما دانشآموختن حق طبعی و انسانی زن و مرد است؛ اما در اسلام هم پیامبر و اسلام بیسوادان و نادانشآموختهها را به چارپا تشبیه کرده و گاهی مادونتر از چارپاه دانسته است. در این زمینه، آیهها و گفتههای زیادی در لابلای قران و کتوب حدیث دیده میشود که همه گواه تعلیم زن و مرد و تشویق به آموختن و آموختاندن است. احادیث و روایتهای بیشماری وجود دارد که پیامبر همیشه تشویق به خواندن و آموختن کرده است؛ او تفاوتی میان زن و مرد در این راستا قائل نشده است.
عایشهی صدیقه که طبع قلندری داشت، در این زمینه پیشگام بوده، هم آموخته و هم آموختانده، علاوه، بسیاری را نقد کرده است. او از کنار پیامبر چنین میکرده و همنشین او بوده است. نقدهای او بعدها بالای احادیث ابوهریره و روی سیاستورزی عثمان، خلیفه سوم، مشهور است، برای همین تاکید پیامبر به آموختن عام بوده؛ مختص به مردها نبوده است.
آیههای زیادی در مورد تعلیم و تَعَلم وجود دارد؛ همینطور گفتههای از پیامبر و زنان صدر اسلام. در ضمن این همه، عملهای نیز وجود دارد و حتا پیامبر شرط بسته بود اسیران دشمن را آزاد میکند، اما در مقابل باید هر اسیر ۱٠ مسلمان را خط و سواد بیاموزاند. اسیران مکه چنین کردند و در این میان، زنانی هم خط و سواد آموختند.
اینجا به چند آیه اشاره میکنم که حکم عام دارد و ارزشی برای سواد و سواددار معَین کرده است.
خداوند خطاب به پیامبر گفته است: « قُلْ هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ؛ بگو آیا کسانیکه میدانند و باآنان که نمیدانند، برابر استند؟»۱ پاسخ را به فطرت انسانها واگذار کرده است؛ یعنی هرکه میداند دانا و نادان برابر نیست. خطاب این آیه عام است و مشخص نشده مراد مرد است، نه زن.
جای آمده است: «يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا العِلْمَ دَرَجاتٍ؛ خدا آنان را ایمان آوردهاند و آنان را که برای شان دانایی عطا شده است، درجهی بلندی داده است»،۲ دانا هرکه باشد برتری داده شده است، چه زن و چه مرد. حکم آیه عام است و مربوط و منوط به مومنین است، نه مردان مومن. آیه تشویق به آموختن میکند و مختص نکرده مرد بیاموزد یا زن؛ حالا هرکه میاموزد، صاحب درجه است.
آیهها بارها همه را به خواندن و آموختن و آگاهی حاصل کردن تشویق کرده و اشخاص مشغول این دیر را صاحب درجههای بلند دانسته که خود نوع تشویق و تاکید به فراگیری سواد است. بیشتر از پنجاه مورد در قرآن واژههای «وعلمو و تعقلون و تدبرو و افلا تعقلون» به کار رفته است؛ این مواردی زیاد همه برای تشویق به آموختن، درجه و برتری آموختن و آموزندگان است. قرآن بارها گفته تفکر کنید؛ بیاموزید؛ تعقل کنید؛ تدبر کنید و بخوانید، این همه گفتن دال به ارزشگذاری به خواندن و سیر در این بخش است. این خواندن مختص یک علم نیست، جای خدا بحث از کوهها، آسمان، ستارهها و زمین میکند و بعد میفرماید «عالمان از خدا میترسند!» منظور کوهشناسان، زمینشناسان و ستارهشناسان است.
در یک آیه گفته شده: «أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِى الأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها؛ چرا سیر نمیکنند در زمین تا دارای قلبهای باشند که تعقل کنند؟»۳ این آیه سیر و سفر را مهم دانسته و گفته استکه سبب آموختن و شناختن بیشتر میشود. و سپس افزوده، رجس و پلیدی برای کسان قرار داده تعقل ندارند؛ یعنی سواد ندارند و نمیخوانند. اینجا فردی مشخص نشده است، خطاب نشده تنها مردان سفر کنند و یادبگیرند؛ تنها گفته شده انسانها سفر کنند. اینجا آمده سفر کنید و شناخت و قلب فراح پیداکنید تا تعقل کنید. زیادی وقت، شناخت و سفر سبب اندیشیدن به اشیای اساسی و مختلف میشود.
دهها آیهی دیگر نیز در این راستا وجود دارد و تشویق و تاکید به خواندن، آموختن و آموختاندن میکند، اما تقسیم نمیکند مردان چنین کارهارا کنند، نه زنان؛ بلکه عام خطاب میکند و همهشمول میپردازد.
شماری قول میکنند که در سالهای نخست اسلام زنان از خواندن منع شدند؛ این دال به عدم تحصیل آنهاست، اما حقیقت این نیست، در آن سالها یک مدت زنان و مردان از نوشتن و روایت حدیث پیامبر منع شدند(در این مورد یک بحث کلان است)، عمر فاروق هرکه حدیث را روایت میکرد یا مینوشت، تهدید میکرد و دره میزد. این هم شامل زنان میشد و هم مردان. این وضعیت در دوران عثمان و علی هم بوده است. این کار پیامبر نبوده، کار اصحابش بوده و آنهم تنها در زمینهی نوشتن حدیث که این یک بحث کلان میخواهد.
پیامبر اسلام تاکید بسیاری به تعلیم زنان و مردان کرده است. او زنان باسواد را به نور خانه تشبیه کرده است. پیامبر خود برای عایشهی صدیقه تعلیم میداد و پسانها عایشه، راوی سخنان او شد و حتا برای زنان از دنیای زناشویی روایت کرد و برای آنان از ماهینگی، نفاس و چگونه غسل کردن و از تعلیم و شجاعت گفت. برای مردان زیادی حدیث پیامبر را نقل کرد و خود ۲۲۱٠ حدیث روایت کرد و در این زمینه، شاگردان بسیاری داشته است، از جمله عبدالله این زبیر که فقهی مشهوری شده است.
آنچه قرآن و پیامبر در مورد تعلیم انسانها گفته، حکم عام داشته است و مربوط و منوط تنها به یک قشر یا مردان نبوده است. مربوط ساختن تعلیم و تعلم تنها به مردان کار خلاف نگاه و دستور خدا و پیامبر است.
منابع:
۱-زمر(۳۸) آیه ۹
۲-مجادله(۵۸) آیه ۱۱
۳-حج(۲۲) آیه ۴۶
نویسنده: شیون شرق