الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی أشرف الأنبیاء و المرسلین، سیدنا محمد و علی آله و أصحابه و من تبعهم بإحسان إلی یوم الدین، أما بعد؛
در حالیکه امام ماتریدی رضیالله عنه یکی از حنفیهای مدافع عقیدهی اهل سنت- نه بنیانگذار مذهب جدید- بهشمار میرود، نزد برخی متاخرین نامگذاری حنفیها به «ماتریدیها» شایع شدهاست. در این نامگذاری عیب کلانی نمی بینم، اما باور دارم که انتساب حنفیها به امام اعظم ابوحنیفه رضیالله عنه دقیقتر است؛ چون او بنیانگذار کلام حنفی میباشد و ماتریدی پیرو او بهشمار می رود.
نزد متکلمان حنفی پیشین و متأخر، امام ماتریدی رضیالله عنه همچون بنیانگذار مذهب کلامی جدید و مستقل از مذهب امام اعظم شناخته نشدهاست. اما نام «ماتریدیها» همچون نام مذهب کلامی حنفی، میان برخی متأخرین احناف انتشار یافته و برخیها به آن افزوده و گفتهاند: حنفیها در اصول [عقیده] از شیخ ابومنصور ماتریدی و در فروع [فقه] از امام ابوحنیفه پیروی میکنند. این حرف نادرست است. به خواست خداوند، در پایین مفصلا در این باره مینویسم.
متقدمین احناف -نه در زمان ماتریدی و نه سالها پس از او- خود را «ماتریدیها» نمینامیدند. متکلمین حنفی در کتابهایشان، امام ماتریدی رضیالله عنه را یکی از متکلمین حنفی و مدافع این مذهب میشمارند. آنها به این اکتفا نکرده، بلکه خود را «اهل سنت»،«اهل حق» و «پیروان ابو حنیفه» مینامیدند.
چنانچه علامه کوثری در مقدمهی کتابهای امام اعظم می گوید، امام الهدی، ابو منصور ماتریدی رضیالله عنه دلایل را به اساس آنچه در رسالههای امام اعظم رضیالله عنه آمدهاست، توضیح داده است.( نگاه کن: مقدمه کوثری بر کتاب «العالم و المتعلم»،«الفقه الأکبر» به روایت ابو مطیع و « رسالة الإمام الأعظم إلی عثمان البتی»)
کسی که به کتابهای شیخ ابو منصور نگاه نماید، این نکته را به روشنی درک خواهد کرد. حتا او در جاهای بسیاری از تفسیر خود، از کتاب «العالم و المتعلم» به روایت هم شهری خود، ابو مقاتل سمرقندی،
دیدگاههای امام اعظم را نقل نموده و به آن استدلال کردهاست. چنانچه زمانیکه در بارهی «ارجاء» سخن میزند، از امام ابوحنیفه نقل قول نموده و میگوید: « از ابوحنیفه رضیالله عنه در بارهی زمان پیدایش «ارجاء» پرسیده شد، گفت: عمل فرشتهگان [آغازگر مذهب ارجاء است]؛ چون زمانیکه از آنها در بارهی موضوعی که در مورد آن معلومات نداشتند، سوال گردید، پاسخ آنرا به خداوند سپردند/تفویض کردند.» ( «تأویلات القرآن»، ماتریدی، ج. ۱ ص. ۸۱ طبع: دارالمیزان، استانبول سال چاپ : (۱۴۲۵/ ۲۰۰۵) تحقیق: مجموعه محققان با مراجعه بکر طویال اوغلی. )
این سخن، عین همان سخنیست که امام اعظم در کتاب خود «العالم و المتعلم» به روایت ابو مقاتل سمرقندی رضیالله عنهما گفته است. منظور از پرسشگر در سخن بالای ماتریدی، ابو مقاتل است. در این کتاب چنین آمده: « دانشآموز(ابو مقاتل) رحمه الله گفت: عدالت را توصیف نمودی، اما برایم بگویید، مذهب «ارجاء» از کجا پدید آمد و مفهوم آن چیست و چه کسانی مجازات آنها تأخیر میشود و سرنوشت آنها به خداوند واگذار میگردد و امید مغفرت گناهان آنها میرود؟ دانشمند (امام اعظم) گفت: مذهب «ارجاء» را فرشتهگان پدید آوردند. به گونهی که خداوند نامها را برای آنها عرضه کرد و سپس گفت: «أَنۢبِـُٔونِي بِأَسۡمَآءِ هَـٰٓؤُلَآءِ»«مرا از نامهاى اينان خبر دهيد.» [سورهی بقره، آیت ۳۱]
فرشتهگان از اینکه بدون علم سخن بزنند و اشتباه نمایند ترسیدند، سرانجام توقف نمودند و گفتند: «سُبۡحَٰنَكَ لَا عِلۡمَ لَنَآ إِلَّا مَا عَلَّمۡتَنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ»«تو پاك ومنزّهّى، ما را دانشى نيست، جز آنچه تو به ما آموختهاى، همانا تو خود داناى حكيمى.» [سورهی بقره، آیت ۳۲]
(ابوحنیفه،«العالم و المتعلم»، ص. ۲۲ چاپ: مطبعه الأنوار، قاهره سال چاپ:(۱۳۶۸/۱۹۴۹) تحثیق: محمد زاهد کوثری. )
همچنان، امام ماتریدی در تفسیر خود میگوید: « در بارهی کسی که خداوند را نافرمانی کرده، گفته میشود: آیا او با این کار خود از شیطان اطاعت کرده است؟ گویند: بله. گویند: اگر [از شیطان] اطاعت کرد کافر نمیشود؟ گویند: نخیر؛ زیرا او قصد اطاعت از شیطان را نداشت. اگرچه در نافرمانی پروردگار، اطاعت شیطان است، اما زمانی کافر میشود که قصد اطاعت شیطان را داشته باشد. همچنان از امام ابوحنیفه رضیالله عنه روایت شدهاست که از او نیز در این مورد پرسیده شد و همین پاسخ را داد.» (ماتریدی، «تأویلات القرآن»، ج. ۱ ص. ۱۰۵)
در اینجا پرسشگر ابو مقاتل سمرقندی رحمهالله است. در «العالم و المتعلم» چنین آمدهاست: «دانشآموز گفت: سوگند به زندگانی من، این سخن، سخن پرهیزگاران است، اما برایم بگویید آیا کسی که اطاعت شیطان را نمود و رضایت او را خواست، او کافر و شیطانپرست است؟ دانشمند رضیالله عنه گفت: آیا نفهمیدی که قصد من از طرح این مسئله این است که یک مسلمان زمانیکه نافرمانی خداوند را نمود، با این گناه فرمانبردار و طالب رضایت شیطان نمیگردد؛ اگرچه این کار او از لحاظ اطاعت و رضایت موافق کار شیطان باشد؟» (ابوحنیفه، «العالم و المتعلم»، ص. ۲۷)
همچنان امام ماتریدی به دیدگاههای امام اعظم در کتاب «العالم و المتعلم» استدالال نموده و صراحتا از این کتاب نام بردهاست. امام ماتریدی میگوید: « اگر کسی اعتراض نماید و بگوید: ابوحنیفه رحمهالله در کتاب «العالم و المتعلم» بیان نموده که ایمان فرشتهگان، ایمان پیامبران و ایمان ما برابر است. سپس (ابو مقاتل سمرقندی) گفت: اگر ایمان ما و پیامبران برابر است، پس چرا پاداش آنها کاملتر و ترسشان از خداوند بیشتر است؟ در پاسخ به این پرسش، پاسخهای زیادی ارایه نموده و بهگونه خلاصه گفتهاست: اگر آنها مرتکب لغزشی شوند، پس از ارتکاب آن[فورا] مجازات میگردند. از همینرو، خداترسی آنها بیشتر و ملزمتر است.» (ماتریدی، «تأویلات القرآن»، ج. ۱۶ ص. ۲۰۵-۲۰۶)
در اینجا، امام ماتریدی صراحتا نام کتاب «العالم و المتعلم» را بردهاست. اما پاسخ ابوحنیفه که ماتریدی مضمون آنرا نقل کرده، این است: «چهارم: آنها باچشم مجازات دیگران را که به اساس گناه بر آنها نازل میشد، میدیدند. این امر از جمله اموری که آنها را از گناه باز میداشت، بهشمار میرود.» (ابوحنیفه، «العالم و المتعلم»، ص. ۱۵)
پیش از این امام ابوحنیفه بیان نموده که، پیامبران از فرشتهگان و امور عجیب چیزهای را مشاهده کردهاند که ما مشاهده نکردم. بنایرین، ترس آنها بیشتر است؛ چون اتمام حجت به اساس مشاهده از اتمام حجت به اساس وسایل دیگر قویتر است. چنین کسی هنگام ارتکاب گناه، مستحقق مجازات سنگینتر نسبت به دیگران میگردد. از همینرو، ترس آنها بیشتر و خوداردای آنها از ارتکاب گناه قویتر بود تا مجازات خدا پس از ارتکاب گناه[فورا] بر آنها نازل نشود.
چنانچه علامه کوثری در مقدمه کتاب «العالم و المتعلم» ذکر کرده، امام ماتریدی به اساس نسخه «دارالکتب المصریة» از جمله روایان این کتاب بهشمار میرود.
امامان ما نگفته اند که ماتریدی بنیانگذار مذهب عقیدتی جدید و مستقل از مذهب امام اعظم ابوحنیفه رضیالله عنه بودهاست. آنچه صراحتا در کتابهای کلامی حنفی بیان گردیده، این است که پیشوا و بنیانگذار کلام حنفی امام اعظم است. چنانچه ابوالیسر بزدوی در کتاب «أصول الدین» میگوید: ما از ابوحنیفه پیروی میکنیم؛ چون او امام و الگوی ما در اصول و فروع است.» (بزدوی، «أصولالدین، ص. ۱۶ چاپ: المکتبة الأزهریة للتراث، قاهره سال چاپ: (۱۴۲۴/۲۰۰۳) تحقیق: هانز بیترلنس)
پیش از این، ابو الیسر بزدوی بیان نموده که، امام ابو منصور ماتریدی، به اساس روش اهل سنت کتاب مینوشتهاست. منظور او از روش اهل سنت در این کتاب، روش امام اعظم ابوحنیفه رضیالله عنه میباشد. (همان)
برادر ابو االیسر، علی بن محمد بزدوی میگوید: « در نوع اول (علم توحید) اساس این است که به کتاب و سنت تمسک صورت گیرد، از هوا و بدعت دوری شود و به راه و روش اهل سنت و جماعت، راه و روش صحابه و تابعین پایبندی گردد. مشایخ ما به این راه و روش بودهاند و این راه و روش سلفما -منظورم ابوحنیفه، ابویوسف، محمد و عموم پیروان آنها رحمهمالله است- نیز بودهاست.» (بزدوی، «کنز الوصول إلی معرفة الأصول»، ص. ۳ چاپ: انتشارات میر محمد مرکز علم و ادب، کراچی)
در اینجا بهگونهی صریح بیان شده که امام ابوحنیفه پیشوا و نخستین امام ما در علم عقیده است.
همچنان امام ابو المعین نسفی به گونهی صریح بیان نموده که علمای حنفی، مذهب کلامی حنفی را از امام اعظم رضیالله عنه نقل فراگرفتهاند. او زمانی که نظر ابن هیصم کرامی را بیان کرده که گفته قول به ازلی بودن تمام صفات خداوند قول منتسبین به ابن الکلاب، از اهالی مرو و سمرقند است، میگوید: زمانیکه بیپایهگی نظر ابوعبدالله محمد بن هیصم آشکار گردید، این نظر را به ابن الکلاب از اهالی مرو و سمرقند -منظور عبدالله بن سعید القطان است- نسبت داد. او به این دلیل این نظر را به ابن الکلاب نسبت داده که اهل سنت و جماعت به وی نسبت داده میشد؛ اگرچه یاران ما این مذهب را از ابوحنیفه فراگرفتهاند.» این سخن صراحتا نشان میدهد که امام مذهب کلامی حنفی، ابوحنیفه است و امامان ما از او این مذهب را فرا گرفتهاند.