جنگ و خشونت در افغانستان از بلاهای دردناک برای کودکان است. کودکان افغانستان بیش از دیگر اقشار جامعه به گونه مستقیم و غیرمستقیم از خشونت و جنگ، آسیبهای فراوان دیدهاند.
در سالهای جنگ در افغانستان، که هنوز هم ادامه دارد، هزاران کودک براثر ماینهای جاسازیشده، راکتهای پرتابشده و همینگونه حملات مستقیم و حملات انتحاری و انفجاری طالبان در افغانستان، جانشان را ازدستدادهاند. براساس آمارها، از سال ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۲۱، بیش از ۲۶ هزار کودک در افغانستان کشته و زخمی شدهاند.
از سوی دیگر، خشونتهای خانوادگی و رفتارهای توهینآمیز، پس از تغییر نظامها در افغانستان، همواره کودکان را بیش از دیگر اقشار جامعه صدمه زدهاست که در این میان، کودکان نیروهای امنیتی حکومت پیشین، پس از تسلط طالبان بر افغانستان، بیشترین صدمات را متحمل شدهاند. این کودکان که پدران خود را درراه دفاع از کشور ازدستدادهاند، با رویکار آمدن دوباره طالبان، با انبوهی از مشکلات، توهین و ناامیدی روبرو شدهاند.
فرزندان نیروهای امنیتی سابق نهتنها غم از دست دادن پدر را بر دوش میکشند که آیندهای ناامن و نامعلومی نیز در پیشرو دارند. بسیاری از آنها به دلیل فقر، از تحصیل محروم شدهاند و بهناچار برای امرارمعاش به کارهای سخت و طاقتفرسا روی آوردهاند؛ اما بسیاری دیگر با توجه به دشمنی طالبان با نیروهای امنیتی سابق، در معرض تبعیض و توهین از سوی اعضای طالبان قرارگرفتهاند.
از سوی دیگر، فقر و ناامیدی، این کودکان را در برابر سوءاستفاده آسیبپذیر کرده است. برخی از آنها مجبور به ازدواج زودهنگام و یا محل سوءاستفاده برخی افراد زورمند، ثروتمند و نیروهای طالبان شدهاند.
جدا از اینکه چه تعداد از کودکان در افغانستان، از جنگها و خشونتها جانشان را از دست دادهاند و یا آسیب جدی دیدهاند، چند نکته در مورد کودکان نیروهای امنیتی سابق قابلتوجه است:
از دست دادن پدر و ناامیدی از آینده
کودکان نیروهای امنیتی سابق افغانستان که پدرانشان را در ارتش، پولیس و دیگر بخشها، ازدستدادهاند؛ تنها دچار غم نبودِ پدر نیستند. آنها با احساس ناامیدیای روبرو هستند که تحمل آن برای بسیاری دشوار است. این احساس ناامیدی بیشتر از آنجهت است که گمان میکنند خون پدرانشان در دفاع از نظام و سرزمینی ریخته شده است که ارزش آنها را درک نکرده است. معاملهی نظام توسط آمریکا و حاکمان افغانستان، بیشازپیش این کودکان را در معرض ناامیدی قرار داده است. بر اساس آمارهای رسمی ارایه شده، بیش از ۷۰ هزار نیروی امنیتی در بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ در دفاع از افغانستان جانشان را ازدستدادهاند. بااینکه احتمال بالاتر بودن این شمار زیاد است و اینکه چه تعداد نیروی امنیتی پس از قدرتگیری طالبان و عفو عمومیشان توسط این گروه کشتهشدهاند، هنوز مشخص نیست اما با نگاهی به همین آمار هم میتوانیم متوجه شویم که چه تعداد خانواده، بیسرپرست و چه تعداد کودک یتیم شدهاند. این حس ناامیدی آیندهی کودکان را نیز تحت تأثیر قرار داده است؛ هم از جهت اینکه حمایتکنندهی مالی و احساسی چون پدر را ازدستدادهاند و هم از جهت فقر و ناداری که این کودکان با آن دچار هستند و نمیتوانند به تحصیل و رشد آیندهیشان بیندیشند.
انتقامگیری طالبان
با رویکار آمدن طالبان و دشمنی دیرینهی این گروه با نیروهای امنیتی سابق، انتقامگیری آنها از کودکان و خانوادههای نیروهای امنیتی سابق آغازشده و تاکنون نیز ادامه دارد. متأسفانه این کودکان که نانآور و سرپرست خانوادهشان را نیز از دستدادهاند، بیش از هر کس دیگری
با رفتارهای انتقامجویانه طالبان روبرو هستند. در بسیاری موارد گزارششده است که طالبان از زنان، کودکان و خانوادههای نیروهای امنیتی سابق انتقام گرفته و آنها مورد آزاد و اذیت قرار دادهاند.
توهین و تبعیض:
طالبان باوجوداینکه دم از اسلامیت میزنند و عفو عمومی اعلام کردند؛ اما احساس دشمنی خود با مردم افغانستان و بهویژه نیروهای امنیتی سابق کشور که جانشان را ازدستدادهاند، کنترول کرده نمیتوانند. این گروه در جریان جنگها و پسازآن، با نشر ویدیویهایی از توهین و شکنجه نیروهای امنیتی اسیرشده و کشتهشده نشان دادهاند که از هیچگونه توهین و بیحرمتی به اسیران و کشته شدهها دست بردار نیستند. و حتا پس از به قدرت رسیدن دوباره، مقبرههای بسیاری را نیز ویران کردهاند. این رفتار تنها به این مساله خلاصه نمیشود که کودکان نظامیان پیشین همواره در معرض تبعیض و توهین از سوی اعضای طالبان قرار میگیرند.
از جهتی دیگر، کودکان و خانوادههای نیروهای امنیتی سابق، به همان دلایل مطرحشده، مجبور به کارهای شاقه شده و در بسا موارد مجبور به ازدواجهای اجباری و زودهنگام گردیدهاند. از سوی دیگر، گزارشهای زیادی در نزدیک به سه سال گذشته در مورد تعرض و تجاوز طالبان به خانوادههای نیروی امنیتی نیز منتشر شده است که متأسفانه تاکنون نهادهای بینالمللی درزمینهی ثبت و گزارش این موارد، کار لازم را انجام ندادهاند.