شنیدی وقتی شاعران راه هجرت را در پیش میگیرند و کلنگ آوارگیشان بر زمین فرو میرود، تکبیت آرش مهدی پور را زیر لب زمزمه میکنند و یا هم آن را در شبکههای اجتماعی می نویسند؟
«بیمرزتر از عشقم و بیخانهتر از باد»
چون باد خانهی نداشته و هرروز به هر سو در وزیدن است؛ شنبه با ذرات ریز دشت لیلی به جهتی میلولد و سهشنبه با ذرات ریگی دشت ناامید.
حالا اگر لباس باد را از تن آوارگی یک شاعر کشیده بر تن حزبی بپوشانیم، میشود *حزب-باد*
حزب باد چیست؟
حزب: گردآمدهی افکار یا اجتماع اشخاصی است که ازنظر فکری، همفکر هم باشند. خواه این فکر سیاسی باشد، خواه فرهنگی و یا هم نظامی
و اما باد: گردش هوایی است که از جایگاههای دارای فشار زیاد، بهسویی جایگاههای کمفشار به جنبش درمیآید.
همانگونه که باد تابع فشار و جنبشهای گرم و سرد بوده، حزب باد هم تابع منفعت بوده و مثل ماش به هر سو برای به دست آوردن منفعت میلولد.
در میان جنگل انبوه واژگان سیاسی، واژهی هست که بسیار ویژه و آن چیزی نیست جز همان واژه مشهور «حزب باد» (اپورتونیسم= اپورسیونیست)
«Opportunism» یا فرصتطلبی، تغییر جهت «Opportunism» یا فرصتطلبی، برحسب دگرگونی اوضاع و به خاطر سود شخصی.
کسانی را فرصتجو (اپورسیونیست) مینامند که همواره بهسوی قدرتِ وقت، گرایش دارند و پایبند به بنیاد خود نیستند و یا اصول خود را فدای سود میکنند.
رویهمرفته در تمامی خاستگاهها و واژهنامهها، حزب باد کسی را دانستهاند که برای رسیدن به عهده شخصی، حاضر به فدا کردن همهچیز است. چنین فردی نه بیخ دارد و نه ریشه.
و یا هم حزب باد که نام دیگر آن فرصتطلبی است؛ به عملی در نبود صداقت گفته میشود که از شرایط استفاده کرده و بدون اینکه کوچکترین پروا به اصول یا پیامد آن برای دیگران کند.
چرا حزب بادیها پایبند اصول نیستند؟
حزب بادیها پایبند هیچ اصول و باوری نبوده چون با پایبند بودن به اصول، به یکسو تعلق گرفته و تنها در استفاده ثروت، قدرت و منفعت همان سو و اصول دست دراز داشته و نمیتوانند در حیات و سوی بعدی منفعتی به دست بیارند. چکیده اینکه طوری رفتار میکنند تا از چپ محروم نشوند و از راست رانده.
راز پیروزی حزب باد همین تعلق نگرفتن به سو و اصول خاص است که در هنگام ثبات پنهان و در دوران بحران و آشفتگی آشکار میشوند و در حقیقت اینها در هنگام باد و بحران میتوانند مخفیانه بر شانههای جنبشهای سیاسی سوار شوند و هنگام تقسیم قدرت و توزیع غنایم پایین شده و صف بگیرند.
چگونه حزب بادیها و افراد فرصتطلب در جامعه به وجود میآیند؟
پاسخ این پرسش از آفتاب نمایانتر است که حزب بادیها در عدم توسعهنیافتگی سياسی کشور و به دنبال آن، نبود مرز امن میان جريانات سياسی و تغيير دولتها به وجود میآیند.
سطح پایین توسعهیافتگی سیاسی کشورهای مسلماننشین بهویژه کشورهای جهان سوم، درگیر پدیدهی فرصتطلبی و نارضایتی عمومی گردیده و زمینه را برای بروز حزب بادیها هموار کرده است.
در جهان سوم، به دلیل خودخواهی رهبران و نرسیدن به برونگاه مشترک بر سر پروندهها و همچنان نبود فرهنگ سیاسی همه دستبههم داده، فرش سرخ فرصتطلبی را هموار میکنند.