پس از سقوط نظام جمهوری و بازگشت طالبان در ۱۵ اگوست سال ۲۰۲۱، جبهههای سیاسی و نظامی و جنبشهای اعتراضی بسیاری در افغانستان علیه حاکمیت طالبان شکل گرفت، که از آن جمله میتوان به شورای مقاومت ملی، جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود، جبهه آزادی، جبهه متحد افغانستان به رهبری سمیع سادات و جنبشهای اعتراضی زنان در کابل اشاره کرد.
شورای مقاومت ملی، یک جبهه سیاسی متشکل از مقامات حکومت پیشین و حدود چهل شخصیت سیاسی افغانستان است، که در سال ۱۴۰۱ در تبعید تشکیل شد.
چهرههای مطرح این شورا عبارتند از: عبدالرب رسول سیاف، عبدالرشید دوستم، عطامحمد نور، صلاحالدین ربانی، محمد محقق، محمد یونس قانونی، سرور دانش، میر رحمان رحمانی، حاجی الماس زاهد، اسماعیل خان، احمدضیا مسعود، حاجی حضرت علی و داکتر بصیر انور.
این شورا، که خود را اپوزیسیون طالبان میخواند، تا هنوز فعالیت نظامی نداشته و همیشه روی حل سیاسی مسالهی افغانستان به عنوان گزینهی اول تاکید کرده است.
جبهه مقاومت به رهبری احمد مسعود، اما تشکل سیاسی – نظامی است که در فردای سقوط کابل در پنجشیر اعلام موجودیت کرد و به مقاومت مسلحانه علیه طالبان روی آورد.
این جبهه در ماههای اول حاکمیت طالبان، در پنجشیر و اندراب و برخی نقاط دیگر حضور نظامی داشت، اما پس از سرکوب هستههای مقاومت در آن مناطق توسط طالبان، رهبری این جبهه بیشتر به فعالیت سیاسی روی آورده و تا هنوز موفق شده است در برخی کشورها نشستهای مشورتی دایر کند. دفتر این جبهه در شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان قرار دارد.
تشکل سیاسی – نظامی دیگری که پس از سقوط حاکمیت طالبان اعلام موجودیت کرد، جبههی آزادی است. این جبهه از سوی نظامیان پیشین کشور، در راس جنرال یاسین ضیا، تشکیل شده است، در سال ۱۴۰۰ اعلام موجودیت کرد.
جبهه آزادی، در اطلاعیهای که به مناسبت اعلام موجودیت خود منتشر کرده بود، هدف از تاسیس این جبهه را مقاومت در برابر خشونت، انتقامجویی و رفتار ناقض حقوق بشر طالبان با مردم افغانستان خوانده و گفته بود که در دو بخش مبارزات مدنی و نظامی علیه این گروه فعالیت خواهد کرد.
آنتونی گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در تازهترین گزارش خود به شورای امنیت، با اشاره به فعالیتهای مخالفان نظامی طالبان گفته است که نیروهای جبهه آزادی افغانستان از اول نوامبر ۲۰۲۳ تا دهم جنوری سال روان، ۲۴ حمله تاییدشده علیه جنگجویان این گروه انجام دادهاند.
به گفته او، جبهه مقاومت ملی افغانستان نیز بیشترین فعالیت را در پروان داشته، اما هیچ حملهای در پایگاه سنتیاش (پنجشیر) انجام نداده است.
گوترش در گزارش خود ارزیابی تواناییهای نیروهای نظامی ضدطالبان را «دشوار» خوانده و گفته است که بسیاری ادعاهای مربوط به حملات آنها در شبکههای اجتماعی، قابل تایید نبوده است.
با این حال، گوترش تاکید کرده است که مخالفان مسلح طالبان هیچ چالش سرزمینی برای این گروه ایجاد نکردهاند.
بنابراین، اگر گزارش دبیرکل سازمان ملل را معیار قرار داده و بپذیریم که بیشترین حملات تاییدشدهی نظامی علیه طالبان را جبههی آزادی داشته است، در بُعد سیاسی میتوان گفت بیشترین چالش برای حکومت این گروه را در دو سال گذشته، جنبشهای اعتراضی بانوان خلق کرده است.
جنبشهای اعتراضی بانوان، پس از بازگشت طالبان در افغانستان شکل گرفت و به مبارزات خیابانی در کابل و برخی ولایات دیگر کشور روی آورد.
این جنبشها در خیابانهای کابل، جلو چشم طالبان، راهپیماییهای خیابانی برگزار کرده و علیه آپارتاید جنسیتی حاکم در افغانستان شعار داد.
اگرچه اعضای این جنبشها بسیار به صورت خشن سرکوب، زندانی و شکنجه شدند، اما توانستند چالش کلان سیاسی فراروی مشروعیتیابی و بهرسمیتشناسی حکومت طالبان خلق کنند.