زنان در کنار کودکان یکی از قشرهای بسیار آسیبپذیر در افغانستان هستند. آنها در حال حاضر نهتنها از داشتن حقوق برابر با مردان محروماند که حتا حقوق اولیهی آنها مانند حق زندگی، حق آموزش و آزادیهای اولیهی که هر انسانی بدان نیاز دارد، از آنها گرفتهشده است.
هرچند به لحاظ تاریخی زنان افغانستان دورههای پر فراز نشیبی را سپری کردهاند، گاهی توانستند به حداقل حقوق خود دست یابند و سهمی در تقویت جامعه داشته باشند اما در بیشتر موارد زنان افغانستان هیچ گاه جایگاه درخور توجهی در جامعهای افغانستان نداشتهاند.
این مساله با تسلط دوباره طالبان در افغانستان جدیتر از گذشته مطرح میشود و درحالیکه زنان خانهنشین شدهاند، تمامی حقوق اساسی آنها نیز گرفته شده است.
حق آموزش، حق حضور در اجتماع، حق انتخاب همسر، حق داشتن حقوق برابر با مردان و موارد مهم دیگر که در حال حاضر زنان در افغانستان هیچیک از آنها را ندارند. چیزی که زنان آن را آپارتاید جنسیتی میدانند و جهان هنوز بهطورجدی به آن واکنش نشان نداده است.
طالبان از زمان قدرت گیری دوبارهشان دهها فرمان محدودکننده علیه زنان صادر کردهاند و در عمل چندین بار از گوشه و کنار کابل و شهرهای کشور زنان را در خیابانها به اتهام بیحجابی بازداشت و در زندان انداختهاند. البته غیرازاین مورد، زنان زیادی هماکنون زیر عنوان زنان معترض که خواستار حق آموزش و دیگر حقوق اساسیشان هستند در زندانهای طالبان به سر میبرند.
بهتازگی هدر بار، معاون بخش زنان دیدبان حقوق بشر ، از رهبران جهان خواسته است تا با حمایت از تصویب معاهدهای در مورد جنایات علیه بشریت، حمایت از زنان را بیشتر کرده و آپارتاید جنسیتی را نیز در آن بگنجانند. او گفته است که باید یک مکانیسم جمعآوری شواهد جنایات علیه زنان افغانستان به وجود بیاید.
خانم بار تاکید کرده است که دیدبان حقوق بشر، عفو بینالملل، کمیسیون بینالمللی حقوقدانان و چند سازمان دیگر پذیرفتهاند که طالبان در افغانستان مرتکب آزار و اذیت جنسیتی و جنایات علیه بشریت شدهاند
بر اساس گفتههای خانم بار، افغانستان در شاخص زنان، صلح و امنیت، در رتبهی آخر قرار دارد و گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در افغانستان به «تخریب بیسابقه حقوق زنان» اشاره کرده است.
اما آپارتاید جنسیتی چیست و چرا در قضیه نقض حقوق زنان در افغانستان به آن پرداخته نمیشود؟
اصطلاح آپارتاید نخستین بار در افریقای جنوبی مطرح شد که بر اساس آن، حقوق افراد جامعه بر اساس رنگ پوست آنها طبقهبندی میگردید. نخست «سفیدپوستها» قرار داشتند و بعد از آنها به ترتیب «هندیتبارها»، «رنگینپوستها» و درنهایت «سیاهپوستها» که اصلیترین باشندگان آفریقا بودند.
آپارتاید بهعنوان اقدامات غیرانسانی که در پی جداسازی نژادی و تبعیض است در سال ۱۹۷۳ از سوی سازمان ملل غیرقانونی اعلام شده است.
در حال حاضر، اصطلاح آپارتاید معنای گستردهتری به خود گرفته است و بیشتر بار سیاسی دارد. این اصطلاح اکنون برای توصیف شرایطی که تبعیضهای گسترده و غیرانسانی در جوامع مختلف اعمال میشود، به کار میرود.
«آپارتاید جنسیتی» که جدیداً و پس از رویکار آمدن طالبان بهطور گسترده در افغانستان مطرح شده است به معنای نظامی است که در آن به شکل سامانمند و سیستماتیک، مردها نسبت به زنها برتری داشته باشند.
هرچند هنوز آپارتاید جنسیتی در افغانستان از سوی کشورهای جهان به رسمیت شناخته نشده است اما پس از سقوط طالبان و سلب آزادیهای اساسی زنان در افغانستان، این بحث در بسیاری از نقاط جهان مطرح گردیده و بر آن تاکید شده است.
بر اساس قوانین بینالمللی، «آپارتاید» جنایت علیه بشریت است. اما در مورد اصطلاح جدید «آپارتاید جنسیتی» هنوز قوانین بینالمللی وضاحت لازم را ندارد.
اینکه کشورها و سازمانهای بینالمللی چرا به بحث آپارتاید جنسیتی در افغانستان نپرداختهاند مباحث دیگری است که نشان از تعامل غیرمستقیم برخی از آنها با طالبان دارد. معاون بخش زنان دیدبان حقوق، واکنش دولتها و سازمانهای بینالمللی به بحران نقض حقوق زنان در افغانستان را ضعیف توصیف کرده و گفته است که «این واکنشها پراکنده، سیاسی، آشفته، اغلب بیتفاوت و صادقانه بگویم، غیر فمینیستی بوده است.»
مساله این است که بسیار از کشورها در قضیه افغانستان رفتاری دوگانه و چندگانه دارند، از یکسو طالبان را به رسمیت نمیشناسند از سوی دیگر مانند چین با آنها روابط دیپلماتیک برقرار میکنند. از یکسو طالبان را تحریم کردهاند از سوی دیگر مانند آلمان از نماینده طالبان برای سخنرانی در یک برنامه رسمی دعوت میشود. از یکسو دولتها طالبان را تروریست خطاب میکنند از سوی دیگر مانند آمریکا که هفتهوار برای بقای حکومت شان به افغانستان پول میفرستند. این رویکرد دولتها طالبان را خیرهتر و در مساله زنان و دختران غیرقابلگذشت ساخته است و نشان میدهد که منافع سیاسی کشورهای در بسا موارد بر مسالهای حقوق بشر و حقوق زنان ارجعیت دارد.